مجلسى به نسبت خدماتش و به نسبت تأثيرگذارى آثارش بر نسلهاى آينده، ستايشها و نقدهايى بسيار برانگيخته است. شايد بتوان گفت كه درباره هيچ عالمى شيعى حرف و سخن به اين اندازه نيست. اغلب آثار و نوشتهها درباره مجلسى نيز خالى از موضعگيرى جانبدارانه يا مخالفانه درباره شخص، شخصيت و آثار او نيستند. از ديگر سو با همه اينها، شناخت عموم درباره مجلسى زياد نيست، ضمن اينكه بسيارى از آثارش هنوز تازه به تازه چاپ مىشوند و شمارگان آنها بالاست.
در گفتار اول از سخن مصحح با عنوان ملا محمدباقر مجلسى كوشش بر اين بوده است كه با توجه به بعضى نيازهاى زمان و برخى آگاهيهاى لازم، شناختى نزديك به واقعيت از جايگاه خانوادگى، اجتماعى، تاريخى و علمى مجلسى براى خواننده به دست آيد بىآنكه نقدهاى عمده و ذهنيتساز نسلهاى اخير نسبت به مجلسى ناديده گرفته شود، كارى غيرقابل دفاع توجيه شود، كارى قابل دفاع محكوم گردد يا همه ادعاهاى ناقدان يا هوادارانش به تأييد برسد.
در اين موارد نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه يكى از آفتهاى هر پژوهش علمى، عمل اجتماعى و تكاپوى حقجويانه، معصومانگارىِ شخصيتهاى غيرمعصوم است.