بنی اسرائیل که به وساوس ساری، مرتد گشته بودند ، به عملیات توبه روی آورده بودند که عبارت بود از این که در جایی تاریک با شمشیر آخته به کشتن یکدیگر می پرداختند که قاتل و مقتول به بهشت راه یابند. پس از اعلام قبولی آن توبه از سوی خدا هرکس که زنده می ماند گناه آنها بخشوده می شد.
[ 26 ] راوندی در کتاب قصص الانبیاء(50) می نویسد: قوم موسی کلیم بر اثر متابعت از «سامری» از خط حق، فاصله گرفته بودند. آنان از سامری سؤال کرده بودند : «آیا این گوساله خداست؟» پاسخ داد: مگر شجر با موسی سخن نگفت؟ این گوساله بسان آن شجره است.
سامری کسی را گماشته بود تا به گونه ای ماهرانه به دور از چشم مردم در گوساله می دمید و در آن سخن می گفت ، ولی مردم گمان می کردند که خداست که از طریق گوساله حرف می زند. این قوم ششصد هزار نفر بودند که فقط دوازده هزار نفر آنان در صراط حق، باقی مانده و بقیه، به «سامری» گرویده بودند. سرانجام از کار خود پشیمان گشته ، دست از ارتداد خود کشیدند و به عملیات «توبه» تن دادند و به عنوان تجلّی توبه با شمشیر آخته، به جان یکدیگر افتادند. آنها به امر موسی دست به کشتن یکدیگر زدند. و وقتی که از این عمل به ستوه آمدند، به توسل به «پنج تن» اهلبیت اسلام علیهم السلام دست زدند آنان با حالت ناله و زاری در هنگام توسل این چنین، در پیشگاه خدا دعا کردند:
«یا رَبَّنا بِجاهِ محمّد، الأکرَم وَ بِجاهِ عَلِی الأَفْضَلَ الأعْلَمَ وَ بِجاهِ فَاطِمَة الفُضْلی وَ بِجاهِ الْحَسَن والحسین و بِجاهِ الذرّیةِ الطَّیبین مِن آلِ طه وَ یاسینَ لمّا غَفَرْتَ لَنا ذُنُوبَنا وَ غَفَرْتَ هَفَواتَنا وَ اَزَلْتَ هذا الْقَتْلَ عَنّا».
در این هنگام از آسمان به موسی کلیم ندا رسید که آنان دست از قتل بکشند. (یعنی توبه آنان پذیرفته شد).
(50) - قصصالانبیاء،ص 170 171.