ابوحمزه ثمالى از عمرو بن حمزه نقل مى كند: هنگامى كه على (ع ) در مسجد كوفه ضربت خورد بر او وارد شدم و گفتم : نترس ، اين فقط يك خراش است ! فرمود: قسم به جانم از شما جدا مى شوم . و تا هفتاد سال بلا مى آيد.
پرسيدم : آيا بعد از بلا نعمت نازل مى شود.
امام جواب نداد و از هوش رفت و ام كلثوم گريه مى كرد وقتى كه به هوش آمد فرمود: اى ام كلثوم چرا مرا اذيت مى كنى ؟ آنچه را كه من مى بينم ، اگر تو ببينى گريه نمى كنى ! ملايكه در آسمانهاى هفت گانه پشت سر هم ايستاده اند و پيامبران نيز همان طور به من مى گويند يا على بيا، چيزى كه در پيش رو دارى بهتر از چيزى است كه اكنون در آن به سر مى برى .(460)
460-تفسير عياشى ، ج 2 ص 215.