گريه امام حسين (ع )

محمد بن الحنفيه گفت : به خدا سوگند كه من مى ديدم كه جنازه آن حضرت را بر هر ديوار و عمارت و درختى كه مى گذشت ، آنها خم مى شدند و خشوع مى كردند نزد جنازه آن حضرت بعضى از مردم خواستند كه با جنازه بيرون آيند امام حسين (ع ) ايشان را برگردانيد امام حسين (ع ) مى گريست مى گفت : لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم ، انا لله و انا اليه راجعون ، اى پدر بزرگوار پشت ما را شكستى ، و به سوى خدا شكايت مى كنيم مصيبت تو را.
چون جنازه به نزديك قبر رسيد فرود آمد بر زمين امام حسن (ع ) جلو رفت و بر آن حضرت نماز كرد، و هفت تكبير گفت .
چون از نماز فارغ شد، جنازه را برداشتند خاك را دور كردند، ناگاه قبر ساخته و لحد مهيايى ظاهر شد تخته در زير قبر فرش كرده بودند، بر آن تخته نوشته بود: اين آن چيزى است كه ذخيره كرده است نوح پيغمبر براى بنده شايسته طاهر و مطهر. چون خواستند كه حضرت را به قبر برند، صداى هاتفى شنيدند مى گفت : فرو بريد او را به سوى تربت طاهر و مطهر كه حبيب به سوى حبيب خود مشتق گرديده است .(431)

 

431- بحار الانوار، 42/293 295
 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: