حضرت على (ع ) را داخل خانه بردند، در نزديك محراب خواباندند، زينب و ام كلثوم آمدند و پيش على (ع ) نشستند، نوحه و زارى براى آن حضرت مى كردند مى گفتند كه : بعد از تو كودكان اهل بيت تو را كه تربيت خواهد كرد؟ بزرگان ايشان را كه محافظت خواهد نمود؟ اى پدر بزرگوار اندوه ما بر تو دور و دراز است ، و آب ديده ما هرگز ساكن نخواهد گرديد، پس صداى مردم از بيرون حجره به ناله بلند شد، و آب از ديده هاى مبارك على (ع ) جارى شد، نظر حسرت به سوى فرزندان خود افكند، حسن و حسين را نزديك خود طلبيد و ايشان را در بر كشيد و روى هاى ايشان را مى بوسيد.(389)
389-بحارالانوار ج 42 ص 276 289