حفص اعور گويد: (از امام صادق (ع ) درباره خضاب (رنگ كردن ) موى سر و صورت سئوال شد، فرمود: خضاب سنت است .
گفتم : چرا اميرالمؤ منين خضاب نمى كرد؟
فرمود: براى اينكه پيامبر (ص ) به او فرموده بود، به همين زودى ، موى صورتت از خون فرق سرت (به شمشير ابن ملجم مرادى ) خضاب مى شود.)
حنال گويد: (من و پدرم و جدم و عمويم در مدينه به حمامى وارد شديم ، و مرد ديگرى نيز در حمام بود. آن مرد از جدم پرسيد: اى پير مرد! چرا خضاب نمى كنى ؟ عرض كرد: كسى را ديدم از من و تو بهتر بود و خضاب نمى كرد.
آن مرد ناراحت شد و فرمود: آن چه كسى بود كه از من بهتر بود؟
جدم گفت : او على بن ابى طالب (ع ) بود، من او را درك كردم خضاب نمى كرد.
آن مرد را پايين افكند و بعد فرمود: راست مى گويى اى پيرمرد! اگر خضاب كنى همانا رسول خدا خضاب مى كرد و او بالاتر از على بن ابى طالب است ، و اگر ترك خضاب كنى اقتدا به على (ع ) نموده اى .)
حنال گويد: (چون از حمام بيرون آمديم ، پرسيديم : اين مرد چه كسى بود؟ گفتند: او زين العابدين ، امام چهارم با فرزندش ، امام باقر (ع ) بود.)(313)
313-2.وسائل الشيعه ج 1، ص 400 399 نمونه معارف اسلام ، ج 5 لثالى الاخبار.
3.داستانهايى از زندگانى حضرت على (ع )، ص 63 و 64