پيامبر (ص ) فرمود: اى مردم ، آن گاه كه من شهيد شدم على (ع ) نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر است . و آن گاه كه على (ع ) به شهادت رسيد پسرم حسن (ع ) نسبت به مؤ منين از خودشان صاحب اختيارتر است . و آن گاه كه على (ع ) به شهادت رسيد پسرم حسن (ع ) نسبت به مؤ منين از خودشان صاحب اختيارتر است . و آنگاه كه پسرم حسن (ع ) به شهادت رسيد پسرم حسين (ع ) نسبت به مؤ منين از خودشان صاحب اختيارتر است . و آن گاه كه پسرم حسين (ع ) به شهادت رسيد پسرم على بن الحسين نسبت به مؤ منين از خودشان صاحب اختيارتر است و با امر او آنان را اختيار نيست ).
سپس حضرت رو به على كرد و فرمود: يا على ، به زودى او را مى بينى ، از من به او سلام برسان ).
وقتى او به شهادت رسيد، پسرش محمد نسبت به مؤ منين از خودشان صاحب اختيارتر است . و تو اى حسين (ع ) او را درك مى كنى ، از من به او سلام برسان . سپس در نسل محمد مردانى يكى پس از ديگرى خواهند بود كه با امر آنان براى مردم اختيارى نيست .
حضرت اين مطلب را سه مرتبه تكرار كرد فرمود: (هيچ كدام از آنان نيست مگر آن كه نسبت به مؤ منين از خودشان صاحب اختيارتر است و با امرشان آنان را اختيارى نيست .
همه آنان هدايت كننده و هدايت شده اند و آنان نه نفر از فرزندان حسين (ع ) هستند).
اميرالمؤ منين (ع ) برخاست و در حالى كه گريه مى كرد عرض كرد: پدر و مادرم فدايت اى پيامبر خدا، آيا تو هم كشته مى شوى ؟
فرمود: آرى ، من با سم از دنيا مى روم و شهيد مى شوم ، و تو با شمشير كشته مى شوى و محاسنت از خون سرت رنگين مى شود، و پسرم حسن (ع ) با سم كشته مى شود، و پسرم حسين (ع ) با شمشير كشته مى شود، او را طغيانگر پسر، زنازاده پسر زنازاده ، منافق پسر منافق مى كشد.(309)
309-اسرار آل محمد، ص 523 و 524