على (ع) بر پيكر زهرا (س)

على (ع ) بعد از شنيدن خبر جانسوز مرگ فاطمه (س ) به سرعت وارد منزل شد، ديد فاطمه (س ) در بستر خود خوابيده و يك قطيفه مصرى روى خود كشيده است .
على (ع ) او را صدا زد، جوابى نشنيد. به طرف راست و چپ فاطمه رفت ، صديقه را صدا كرد، امام جواب نشنيد عباى خود را كنار گذاشت ، عمامه را برداشت ، دامن قبا را بالا زد و سر زهرا(س ) را در دامن خود نهاد و صدا نمود: يا زهرا(س )!... اما فاطمه سخنى نگفت . اميرالمؤ منين گفت : اى دختر محمد! جوابى نشنيد... گفت : (يا فاطمة ! كلّمينى ؛ اى دختر پيغمبر! با من صحبت كن )، من على پسر عموى تو هستم .
حضرت مى فرمايد: فاطمه (س ) چشمش را باز كرد، (يعنى قبل از مرگ كامل كه بنابر علم امروز مدتى طول مى كشيد، به در خواست مقام ولايت و قدرت لايزال الهى ، فاطمه حيات مجدد يافت ) و به صورت على (ع ) نگريست و به گريه افتاد.
سپس سخنانى با يكديگر در ميان گذاشتند و بعد از مدتى كوتاه ، فاطمه زهرا(س ) از دنيا رفت .(249)

 

249-داستان فضايل و كرامات فاطمه زهرا(س )، ص 300
 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: