رجاء مصرى , كه نامش عبد ربه بوده , مى گويد: سـه سـال بعد از وفات حضرت امام حسن عسكرى (ع ) وارد مدينه شدم و به صاريارفتم .
در آن جا زيـر سـايـه بـانـى , كه مربوط به آن حضرت بود, نشستم و با خود فكرمى كردم كه اگر چيزى بود (فرزندى براى امام حسن عسكرى (ع ) بود) لابد بعد از سه سال ظاهر مى شد.
نـاگاه بدون آنكه كسى را ببينم , صداى هاتفى را شنيدم كه مرا صدا زد و فرمود: اى عبدربه پسر نصير, به اهل مصر بگو آيا رسول خدا (ص ) را ديده ايد كه به او ايمان آورده ايد؟ رجاء مصرى مى گويد: من اسم پدر خود را نمى دانستم , چون وقتى از مصر خارج شده بودم طفلى بيش نبودم و از اين كه نام پدرم را از او شنيدم فهميدم كه صاحب صداحضرت صاحب الزمان (ع ) اسـت , لذا عرض كردم : شما بعد از امام حسن عسكرى (ع ) صاحب الزمانى .
و دانستم كه ايشان امام بر حق است و اين كه غيبت او حق است و شكم از بين رفت و يقينم ثابت شد.
سوره زمر, آيه 69: و اشرقت الارض بنور ربها هنگامى كه امام عصر - ارواحنا فداه - قيام مى كنند, زمين با نور و تجليات ايشان روشن مى شود.
امام صادق عليه السلام المحجة فيما نزل فى القائم الحجة , صفحه 184
منبع :کتاب کرامات امام مهدی (عج) یا خلاصه العبقری الحسان