مولای من، عرضی داشتم.
من، کلمه یتیم را خدمتت معنا میکنم هرجا غلط گفتم بر من ببخش و خودت تصحیحش کن :
یتیم یعنی:
یعنی روزهای عید وقتی همه از پدرشان عیدی می گیرند تو حسرت داشتن یک بزرگتر را داشته باشی.
یعنی وقتی که همه بچه ها دست در دست پدرشان به مدرسه می روند تو کسی را نداشته باشی تا دستت را بگیرد.
یعنی وقتی کودک دیگری را در آغوش پر مهر پدرش ببینی حسرت داشتن آغوش گرمی تا مغز استخوانت را بسوزاند.
یعنی زمانی که ازدرد و غصه های دنیا اشکت بر روی گونه ات جاری شد ،دستی نباشد که آن را از چهره ات پاک کند.
یعنی که عروس یا دامادی در مراسم عروسی - که همه به نشانه احترام دست پدرشان را می بوسند و از او طلب دعای خیر میکنند- به دنبال دستی برای بوسیدن ودل مهربانی برای دعا بگردد .
یعنی توی دنیا هرجا گیر کردی عجیب هوس پشت و پناه کنی و آن پشت و پناه همیشه جایش خالی باشد.
یتیم یعنی وقتی سایهی پر مهر پدری را بر سر بچهاش میبینی از اعماق وجودت آرزو کنی کاش آن بچه تو بودی و آن دست پر مهر دست پدر تو!
یتیم یعنی آقای مدیر کارنامهات را به تو میدهد و تو با خوشحالی میگیری و وقتی به جای خالی امضای پدر فکر میکنی همهی لبخندت لابهلای غصههایت گم میشود!
یتیم یعنی ناپدریات هرروز به تو وعدهی اسباببازیها و شادیهای لحظهای بدهد، اما تو توی دلت منتظر یک شادی همیشگی باشی!
یتیمی یعنی یک دنیا پر از ناپدری!
یتیم یعنی هرشب سر به بالین گذاشتن و آرام با گمشدهات درد و دل کردن و نبودن هر روزه اش را با انگشتانت شمردن!
دیدی آقا، یتیم یعنی همین !
یعنی من .
یعنی آن کودک فلسطینی،
همان سیل زدهی پاکستانی،
یعنی ما،کل آدمهای دنیا !
که وقتی از خفقان دنیا دلمان میگیرد نیستی تا پشت و پناهمان باشی.
نیستی تا دست پرمهرت را بر سرمان بکشی.
ولی تو ای مهربانتر از پدر
با آنکه درد دوری ات را با عمق وجودمان احساس می کنیم، و با تبعیت از هوای نفس و شیطان دل نازنینت را می آزاریم ، ولی تو
دوشنبه و پنجشنبه که کارنامهمان را میبینی جای امضاء را خالی میگذاری و از طرف ما ضمانت میکنی:
"تا هفتهی دیگر خودش را درست میکند"
چه بهتر بود که همه یتیمان عالم فقط یک جمله را با هم زمزمه می کردند:
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
نویسنده :منتظر قائم