حضرت محمد (ص)
ایجاد در جمعه, 01 شهریور 1392 / داستان راستان جلد اول
Tags: اندرز, حضرت محمد (ص), پیامبر اکرم, خشم
مردي از باديه به مدينه آمد و به حضور رسول اكرم رسيد. از آن حضرت پندي و نصيحتي تقاضا كرد. رسول اكرم باو فرمود: خشم مگير و بيش از اين چيزي نفرمود. آن مرد به قبيله خويش برگشت. اتفاقا وقتي كه به ميان قبيله ... [ +++ ]
مردي از باديه به مدينه آمد و به حضور رسول اكرم رسيد. از آن حضرت پندي و نصيحتي تقاضا كرد. رسول اكرم باو فرمود: خشم مگير و بيش از اين چيزي نفرمود. آن مرد به قبيله خويش برگشت. اتفاقا وقتي كه به ميان قبيله ... [ +++ ]
ایجاد در دوشنبه, 21 مرداد 1392 / داستان راستان جلد اول
Tags: رسول خدا, پیامبر, حضرت محمد (ص), داستان راستان, تالیفات شهید مطهری, پیامبر اسلام
عربي بياباني و وحشي، وارد مدينه شد و يكسره به مسجد آمد، تا مگر از رسول خدا سيم وزري بگيرد. هنگامي وارد شد كه رسول اكرم در ميان انبوه اصحاب و ياران خود بود. حاجتخويش را اظهار كرد و عطائي خواست. رسول ... [ +++ ]
عربي بياباني و وحشي، وارد مدينه شد و يكسره به مسجد آمد، تا مگر از رسول خدا سيم وزري بگيرد. هنگامي وارد شد كه رسول اكرم در ميان انبوه اصحاب و ياران خود بود. حاجتخويش را اظهار كرد و عطائي خواست. رسول ... [ +++ ]