عقائد اهل سنت پیرامون موضوع مهدویت به تفکیک مذاهب - الف -مهدویت از دیدگاه دانشمندان حنفی
تعدادي از عالمان و نويسندگان حنفي مذهب در باره مهدويت و اعتقاد به مهدي آخرالزمان، نوشته ها و آثار خوب و ارزشمندي را از خود بر جاي گذاشته اند. در پاره اياز موارد، علاوه بر اصل اعتقاد به ظهور امام مهدي عليه السلام، به مانند شيعه بهزنده بودن وي نيز معتقد مي باشند و اينك ديدگاه چند نفر از دانشمندان حنفي مذهب درپي مي آيد:
1-ابن جوزي (م 650 ه . ق) وي در كتاب معروفش، "تذكرة خواص الامةفي خصائص الائمةعليهم السلام"، فصلي جداگانه به امام مهدي عليه السلام اختصاص دادهو مباحث و موضوعات مختلفي در اين باره نگاشته است و در آغاز اين فصل مي گويد:
فصل في ذكر الحجة المهدي هو محمد بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي الرضا وكنيته ابو عبد الله و ابو القاسم و هو الخلف الحجة صاحب الزمان آن گاهرواياتي از منابع اهل سنت ذكر مي كند كه در آنها موضوعات مربوط به امام مهدي عليهالسلام مطرح شده است. ابن جوزي سپس به ديدگاه اماميه در باره زنده بودن امام مهديعليه السلام پرداخته و برخي دلايل شيعيان در اين باره را ياد آور شده است.
( تذكرةالخواص، ابن جوزي، بيروت، مؤسسة اهل البيت عليهم السلام، ص 325)
ازنوشته ابن جوزي چنين بر مي آيد كه وي اعتقاد شيعه را در باره امام مهدي عليه السلامپذيرفته و آن را منطقي و قابل قبول دانسته است.
2-ابن طولون دمشقي (م 935 ه . ق) وي كه در حديث، فقه و تاريخ صاحب نظر و در بسياري از موضوعات داراي آثار ونوشته هايي بوده، كتابي با نام "الائمة الاشاعة" دارد كه بخشي را به "الحجة المهدي" اختصاص داده و در آن به بحث در باره امام مهدي عليه السلام پرداخته است. در ايناثر، بيشتر عقايد و انديشه هاي شيعه در مورد ولادت امام مهدي عليه السلام و زندهبودن آن حضرت را نوشته است و هر چند با صراحت اين عقايد را نپذيرفته، ولي از لا بهلاي نوشته وي چنين بر مي آيد كه تمايل به قبول آنها دارد و البته اظهار نظر صريح رابه كتاب ديگرش با نام "الهدي الي ماورد في المهدي" موكول كرده و ظاهراً از ايننوشته هم اثري باقي نمانده است. ابن طولون در كتاب "الائمة اثنا عشر" با احترامو تجليل فراوان اسامي امامان دوازده گانه شيعه را در اشعاري گنجانده است.
( الائمةالاثني عشر، ابن طولون دمشقي، به نقل از: الامام المهدي عند اهل السنة، فقيهايماني، ج 1، ص 403 و405)
3-عبد الوهاب شعراني (م 973 ه . ق) وي در باب 56 كتاب "اليواقيت و الجواهر" نشانههاي قيامت را كه در احاديث آمده، ذكر كرده كه از جمله آنها، خروج امام مهدي عليهالسلام مي باشد. نكته قابل توجهي كه وجود دارد، اين است كه وي با وجود حنفي بودن،به مانند شيعه معتقد است امام مهدي عليه السلام فرزند امام عسكري عليه السلام است واكنون زنده و در قيد حيات مي باشد و تا زمان ظهور عيسي عليه السلام نيز زنده خواهدماند. به متن عبارت وي بنگريد: "وي (امام مهدي عليه السلام) از فرزندان امامعسكري عليه السلام است و ولادتش در شب نيمه شعبان سال 255 ه . ق اتفاق افتاده و تازمان آمدن عيسي عليه السلام زنده خواهد ماند."
(اليواقيت و الجواهر، شعراني، بيروت، دار احياءالتراث العربي، ج 2، باب 62، ص 562) بدين شكل، وي نه تنها آمدن وظهور امام مهدي عليه السلام را در آخر الزمان از جمله موارد حتمي بر شمرده است،بلكه تولد آن حضرت و حيات ايشان را تا زمان ظهور قبول دارد و از اين جهت، انديشه وعقيده وي بسيار نزديك به عقيده شيعه مي باشد.
4-ابو السرور حنفي (م قرن دهم ه . ق) وي كه مفتي حنفيها در شهر مكه بوده است، در پاسخ به استفتائاتي كه جماعتياز مسلمانان هند از علماي آن زمان مكه كرده اند و از آنان خواسته اند كه نظرشان رادر مورد اعتقاد به يك مدعي مهدويت و نيز منكران مهدويت بنويسند، چنين گفته است: "اعتقاد اين طايفه زشت كردار باطل است و پوچ. بايد با عقيده باطل و پيروان آنبه سختي مبارزه كرد و اين فكر ياوه را از مغز آنان در آورد؛ چون اين عقيده مخالفاست با احاديث صحيح و سنن صريح و متواتري كه به وسيله راويان بسيار و اخبار فراوانرسيده است و آن احاديث و سنن همه مي گويد كه مهدي موعودعليه السلام كه در آخرالزمان خروج مي كند، همراه عيسي عليه السلام خواهد آمد و با كمك او، دجال را خواهدكشت. براي ظهور او، علامتهايي است، از جمله: خروج سفياني و گرفته شدن ماه و خورشيددر ماه رمضان بر خلاف معمول."
( به نقل از: البرهان في علامات صاحبالزمان، متقي هندي، مكه، اول، 1408 ه . ق، ج 2، ص 874) از اين گفته به خوبي نگاه مذهب حنفي به موضوعامام مهدي عليه السلام آشكار مي شود و معلوم مي گردد كه نه تنها آنان اين فكر راقبول دارند، بلكه آن را مضمون احاديث صحيح و متواتر مي دانند و اين نكته بسيار مهميمي باشد.
5-سليمان بن ابراهيم قندروزي (م 1294 ه . ق) وي كه متولد شده دربلخ مي باشد، بيشتر تحصيلاتش را در همان ديار سپري كرد و ادامه تحصيلات را در بخاراگذراند. بعد از آن به تصوف و عرفان نيز روي آورد و از بزرگان صوفيه شد. بدين شكل،هم در مباحث نقلي و هم طريقي صاحب مقاماتي گرديد. او كتاب "ينابيع المودة" رادر مناقب و فضايل اهل بيت عليهم السلام نگاشته است و بخش عمده اي از آن را به مباحثمربوط به امام مهدي عليه السلام اختصاص داده و آيات تفسير و تأويل شده در باره آنحضرت را ذكر كرده و نيز رواياتي كه در مورد ايشان نقل شده، از منابع مختلف آوردهاست. همين طور، احاديث خلفاي دوازده گانه و تفسيرهايي كه براي آنها شده را ذكر كردهو نقلهايي كه در باره ولادت ايشان شده و نيز علماي سني مذهب را كه تصريح بر ولادتآن كرده اند، نام برده است. در بخش ديگر، كرامات و خارق عادتهايي كه توسط آن حضرتانجام شده را نقل كرده و ملاقات كنندگان با ايشان را در دوره غيبت ياد آور شدهاست.
(ينابيع المودة،قندروزي، قم، انتشارات رضي، ص 536 – 572 ) از مجموع نوشته هاي وي چنين بر مي آيد كه نويسنده درباره امام مهدي عليهالسلام همانند شيعه مي انديشد و معتقد به ولادت و زنده بودن آن حضرت است.
6-ابوالبركات آلوسي (م 1371 ه ق ) وي در كتاب "غاية المواعظ" در بخش شمارش نشانه هايبرپايي قيامت - به مانند برخي ديگر از دانشمندان اهل سنت - ظهور امام مهدي عليهالسلام را از جمله اين نشانه ها دانسته و گفته است كه قول صحيح تر نزد بيشتر عالمانو دانشمندان، ظهور و خروج امام مهدي عليه السلام است. وي از قول ابن حجر هيتميدر "الصواعق المحرقة" نقل مي كند كه آيه "وَ اِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَة"(زخرف-61) درمورد امام مهدي عليه السلام نازل شده است. آن گاه در ادامه مي گويد كه در باره آمدنامام مهدي عليه السلام، احاديث و اخبار متعددي وارد شده و به همين مناسبت، تعدادياز اين احاديث را ذكر كرده است. در باره سير حكومتي كه امام خواهد داشت، بحثهايي رامطرح كرده و نظرات عالمان معروف را مورد اشاره قرار داده است. وي در پايان، بااشاره به اعتقاد شيعه در مورد زنده بودن امام عليه السلام، اين باور را مردوددانسته و آن را انكار مي كند؛ البته دليل خاصي براي اين كار ارائه نكردهاست.
(به نقل از: الامام المهدي عند اهل السنه، فقيه ايماني، ج 2، صص 157 – 161 )
توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: