ماه شعبان

shaban

دوّم شعبان

1. آغاز وجوب روزه 2. مرگ معتز عباسی

سوّم شعبان

1. ولادت امام حسین علیه السلام2.ورود امام حسین علیه السلام به مکه

چهارم شعبان

1. ولادت حضرت عباس علیه السلام

پنجم شعبان

1. ولادت امام زین العابدین علیه السلام

نهم شعبان

1. عقیقه برای امام حسین علیه السلام

دهم شعبان

1. توقیع امام زمان علیه السلام برای شیعیان

یازدهم شعبان

1. ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام

پانزدهم شعبان

1. ولادت حضرت بقیه الله الاعظم صلوات الله علیه 2.وفات علی بن محمد سمری نایب امام زمان علیه السلام

هجدهم شعبان

1. وفات حسین بن روح نوبختی نایب امام زمان علیه السلام

نوزدهم شعبان

1. جنگ بنی المصطلق

تتمۀ شعبان

1. مرگ حفصه 2.جنگ پیامبر صلی الله علیه و آله با بنی سعد3. شهادت سعید بن جبیر4. مرگ مغیره بن شعبه

_________________________________________________

روز دوّم ماه شعبان:

1.آغاز وجوب روزه

در این روز در سال دوم هجری روزۀ ماه مبارک رمضان واجب شد. (1)

2.مرگ معتز عباسی

در این روز در سال 255 هجری معتز بالله به درک واصل شد. نام او زبیر یا محمد بود که بعد از پسر عمویش مستعین به خلافت رسید. از بزرگترین جرائم او این بود که امام هادی علیه السلام را به شهادت رساند؛ و چون ترس داشت که مؤید بر ضد او قیام کند او را در لحاف مسموم پیچید و دو طرف آن را بست تا در 23 رجب مرد .

او پیوسته سرکردگان اتراک را می کشت تا در روز مبعث سال 255 هجری عده ای به سرکردگی صالح بن وصیف دور معتز را گرفتند و توبیخ وسرزنش کردند و از او مطالبۀ اموال کردند و او را از حجره بیرون کشیدند و در آفتاب گرم بپای داشتند که از شدت گرما تکیه بر یک پا می کرد و او را پیوسته می زدند تا اینکه در 27 رجب خود را از خلافت خلع کرد .سپس سه روز به او آب و غذا ندادند تا مرد ؛ و به قولی دیگر او را آب جوش تنقیه کردند. بعضی گفته اند : او را پنج روز در گرمابه بدون آب و غذا حبس کردند و روز آخر آب نمک یا آ ب برفی به او دادند و به این سبب کشته شد. (2)

1.مسار الشیعه : ص 37 . توضیح المقاصد : ص 19 .

2.تتمة المنتهی : ص 340 – 343 . فیض العلام : ص 336 .

 

روز سوّم ماه شعبان:

1.ولادت امام حسین علیه السلام

در این روز در سال 4 هجری آقای شهیدان و سرور و سالار شیعیان و دلباختگان ، اشک هر مؤمن ، امام زاهد و عابد ، شهید غریب ، عطشان نینوا حضرت اباعبدالله الحسین الشهید علیه السلام عالم را به نور خود منور فرمود . (1)

اقوال دیگر در ولادت آن حضرت پنجم شعبان(2) و سی ام ربیع الاول (3) و دوازدهم رجب است.(4)

القاب امام حسین علیه السلام

نام مبارک آن حضرت در تورات شبیر و در انجیل طاب است (5)

پدرشان مولانا و مقتدانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام و مادرشان حضرت ولیَّة الله و حَبیبَتهُ خاتون دو سرا صدیقه کبری فاطمه زهرا علیه السلام است .

کنیۀ آن حضرت ابوعبدالله و کنیۀ خاص آن حضرت ابوعلی است .(6)

القاب حضرت الشهید ، السعید ، السبط الثانی ، الامام الثالث ، الرشید ، الطیب ، الوفی ، السید ، الزکی ، المبارک ، تابع لمرضات الله است.(7)

پیامبر صلی الله علیه واله در ولادت امام حسین علیه السلام

هنگامی که خبر ولادت آن حضرت به پیامبر صلی الله علیه واله رسید ، به خانۀ امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند و به اسماء فرمودند تا مولود را بیاورند. اسماء حضرت را در پارچه ای سفید پیچید و خدمت رسول الله اکرم صلی الله علیه واله آورد. پیامبر صلی الله علیه واله در گوش راست آن حضرت اذان و در گوش چپ اقامه فرمودند. (8)

روز اول یا هفتم ولادت امین وحی الهی جبرئیل فرود آمد و عرض کرد : "سلام خداوند بر تو باد ای پیامبر ، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون شبیر نام بگذار ، که به عربی حسین گفته می شود . چون علی علیه السلام برای شما بسان هارون برای موسی بن عمران است . جز آنکه شما خاتم پیامبرانی".(9)

به این ترتیب نام پر عظمت "حسین " از جانب پروردگار برای دومین فرزند فاطمه علیها السلام انتخاب شد. در این روز ملائکه آسمانها برای عرض تهنیت به مناسبت این ولادت خدمت پیامبر صلی الله علیه واله رسیدند و از خاک قبر آن بزرگوار برای پیامبر صلی الله علیه واله آوردند و به آن حضرت تعزیت نیز گفتند.

یکی از معجزات روز ولادت آن حضرت این بود که فطرس ملک یا دردائیل پناه به آن امام مظلوم برد و خداوند او را بخشید و او را به مقام قبلی اش باز گردانید (10)

دوران زندگی امام حسین علیه السلام

آن حضرت شش سال و چند ماه با جد گرامی خود رسول اکرم صلی الله علیه واله بود .مدت سی سال با پدر بزرگوار خود مولای متقیان امیر مؤمنان علیه السلام زندگی کرد ، و در جمل ، صفین و نهروان شرکت داشت (11)

در دوران زمامداری غاصبانۀ عمر ، امام حسین علیه السلام در سن ده سالگی وارد مسجد شد و خلیفه دوم را بر منبر پیامبر صلی الله وعلیه واله مشاهده کرد که سخن می گفت .از منبر بالا رفت و فریاد زد : "از منبر پدرم فرود آی"!(12)

بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام همراه و شریک رنجهای امام حسن علیه السلام بود ، و شاهد بود که معاویه و دیگر منافقین و کافران چگونه دهان آلودۀ خود را به بد گویی پدر بزرگوارش امیرالمؤمنین و برادرش امام حسن علیه السلام می گشایند.

پس از آنکه امام مجتبی علیه السلام را مظلومانه شهید کردند ؛ امامت به آن وجود سراپا جود رسید ، و بعد از مصائب و اذیتها و زخم زبانها ، در روز عاشورا آن حضرت را به شهادت رسانیدند( 13)

در این روز توقیع مبارک از ناحیۀ امام زمان علیه السلام در رابطه با ولادت امام حسین علیه السلام به قاسم بن علاء همدانی صادر شد .( 14)

2. ورود امام حسین علیه السلام به مکه

در شب جمعه سوم شعبان سال 60 هجری امام حسین علیه السلام وارد مکه شدند و تا ذی الحجه در آنجا اقامت داشتند.( 15)

1.اعلام الوری : ج 1 ص 420 . مسار الشیعة : ص 37 . مصباح المتهجد : ص 758 . مصباح کفعمی : ج 2 ص 598 .فیض العلام : ص 337 . زادالمعاد : ص 56 . بحار الانوار : ج 44 ص 101 – 202 ، ج 94 ص 80 ، ج 98 ص 347 . کشف الغمة : ج 2ص 3 .

2.ارشاد : ج 2 ص 27 . کشف الغمة : ج 2 ص 3 .

3. توضیح المقاصد : ص 10 . فیض العلام : ص 226

4.اربعین ماحوزی : ص 368 .

5.بحار الانوار : ج 43 ص 237 .

6.بحار الانوار : ج 43 ص 237 .

7. بحار الانوار : ج 43 ص 237 .

8.امالی شیخ طوسی : ج 1 ص 377 .

9. معانی الاخبار : ص 57

10.فیض العلام : ص 337 . بحار الانوار : ج 44 ص 182 .

11.الاصابة : ج 1 ص 333 .

12. الاصابة : ج 1 ص 333 . تذکرة الخواص ابن جوزی : ص 234 .

13. ترجمه امام حسین علیه السلام از تاریخ دمشق ابن عساکر : ص 14 – 285 .

14.مصباح المتهجد : ص 758 .

15.ارشاد : ج 2 ص 35 . فیض العلام : ص 338 .

 

روز چهارم ماه شعبان:

1.ولادت حضرت عباس علیه السلام

در این روز سال 62 هجری علمدار کربلا سقای نینوا حضرت قمر منیر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام به دنیا آمد.(1)

نام مشهور آن حضرت عباس علیه السلام است . به آن حضرت ابوالفضل ، ابوالقربة ، قمر بنی هاشم ، باب الحوائج ، عبد صالح و سقا می گویند.(2)

پدرشان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام و مادرشان حضرت ام البنین فاطمه علیها السلام دختر حزام کلابیه است .

آن حضرت خوش سیما و زیبارو بود و به همین جهت به ماه بنی هاشم ملقب شد .قامتی بلند و بازوهایی قوی داشت و بر اسب که می نشست و پا در رکاب می نمود زانوی آن حضرت تا گردن اسب می رسید. مظهر جلال و جبروت حضرت کردگار بود ، و در شجاعت و صفات بعد از امام حسن و امام حسین علیهما السلام سر آمد اولاد امیرالمؤمنین علیه السلام بود. آن حضرت سپهسالار و علمدار مظلوم کربلا بود.(3)

1. خصائص العباسیة: ص 66 . قمر بنی هاشم علیه السلام مقرم: ص 18 ، از انیس الشیعة.الوقایع و الحوادث: ج محرم ص 400.

2. العباس علیه السلام: ص 164. مرحوم مقرم به نقل از مدارک تاریخی گفته که لقب آن حضرت سقا بوده است.

3. وقایع الایام: ص 422 .

 

روز پنجم ماه شعبان:

1.ولادت امام زین العابدین علیه السلام

در این روز در سال 38 هجری در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام آقا و مولایمان حضرت سیدالساجدین زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام به دنیا آمد.( 1)

آن حضرت در روز شنبه در منزل حضرت زهرا علیها السلام به دنیا آمد .( 2)

نام آن حضرت " علی " است و مشهورترین لقب مبارکش زین العابدین و سجاد است .( 3)

پدرشان سرور شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ، و مادرشان حضرتشهربانو است .

امام سجاد علیه السلام دو سال از عمر با برکتش را با جدش امیرالمؤمنین بود ، و بقیه عمر شریفش همراه عموی مکرم و مظلومش امام مجتبی علیه السلام و پدر والامقامش امام حسین علیه السلام سپری شد . در واقعۀ جانسوز کربلا شاهد شهادت پدر ، برادر ، عمو و بستگان و اصحاب علیهما السلام بود ، همراه با عمه اش زینب کبری علیها السلام و دیگر اسرا به کوفه و شام رفتند . در کوفه و شام جسارتها به آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام نمودند ، ولی با خطبه هایی نورانی از امامت و عصمت اهل بیت علیهم السلام دفاع فرمود. در کاخ یزید در حالیکه با چند تن دیگر از خاندان امامت به یک ریسمان بسته شده بودند ، رو به یزید کرده فرمودند: "ما ظنُّک برسول الله لورآنا موثَّقین فی الحبال ...": "ای یزید ، چه گمان به پیامبر می بری اگر آن حضرت ما را این چنین در بند ببیند"؟ (4)

در ولادت آن حضرت اقوال دیگری به این ترتیب وجود دارد : 8 ربیع الاول ، 15 جمادی الاولی(5 )

، 15 جمادی الاخر ، 5 رجب ، 11 رجب ، 7 شعبان ، 9 شعبان (6) ، 15 شعبان ، 5 رمضان. (7) در روز ولادت هم اختلاف است که یکشنبه بوده یا سه شنبه یا پنجشنبه یا جمعه ؟(8) در سال ولادت هم اختلاف است که 36 یا 37 یا 38 هجری بوده است . (9)

1. کشف الغمة : ج 2 ص 74 . توضیح المقاصد : ص 20 .

2.مسار الشیعة : ص 34 . اصول کافی : ج 1 ص 467 .

3.مسار الشیعة : ص 34 . اصول کافی : ج 1 ص 467 .

4. تذکرة الخواص : ص 149

5. مسار الشیعة : ص 31 .

6. فیض العلام : ص 341

7.شرح احقاق الحق : ج 19 ص 439 . قلائد النحور : ج شعبان ، ص 388 – 389 .

8.قلائد النحور : ج شعبان ، ص 388 – 389 .

9. قلائد النحور : ج شعبان ، ص 388 – 389

 

روز نهم ماه شعبان:

1.عقیقه برای امام حسین علیه السلام

در این روز که هفتمین روز ولادت امام حسین علیه السلام است ، حضرت رسول صلی الله علیه واله گوسفندی را برای فرزندش به عنوان عقیقه قربانی کرد. سپس سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سر او نقره صدقه داد.(1)

1.حیاة الامام الحسین علیه السلام : ج 1 ص 30 – 43 . ارشاد : ج 2 ص 327 . اعلام الوری : ج 1 ص 420 .

 

روز دهم ماه شعبان:

1.توقیع امام زمان علیه السلام برای شیعیان

در این روز ابو جعفر سَمُری شش روز قبل از رحلتش ، توقیعی از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الامر علیه السلام برای شیعیان آورد. (1)

1.قلائد النحور : ج شعبان ، ص 392 . وقایع الشهور : ص 140 .

 

روز یازدهم ماه شعبان:

1.ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام

در سال 33 هجری شبیه ترین مردم به خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله حضرت علی اکبر علیه السلام به دنیا آمد . نام آن حضرت " علی " پدرشان حضرت سید الشهداءعلیه السلام ، مادرشان لیلی بنت مُرة ثفقی است .(1)

کنیۀ آن حضرت طبق فرمایش حضرت صادق علیه السلام " ابا الحسن "است .(2)

روایت بزنطی هم دلالت دارد که آن حضرت ازدواج کرده بودند.(3) در زیارت وارده از حضرت صادق علیه السلام هم می خوانیم : " صَلَّی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلی عِترَتِکَ وَ اهلِ بَیتِکَ وَ آبائِکَ وَ أبنائِکَ و اُمَّهاتِکَ الأّخیارِ الَّذینَ أذهَبَ اللهُ عَنهُم الرَّجس وَ طَهَّرَ هُم تَطهیراً " ولفظ أبناء در زیارت دلالت بر این دارد که آن حضرت حتی بیشتر از دو فرزند داشته است . (4)

در واقعه کربلا نزدیک 27 سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته بود.(5)

1.علی اکبر علیه السلام ( مقرم ) : ص 15 – 1 به نقل از انیس الشیعة.

2.کامل الزیارات : ص 240 .

3. علی اکبر علیه السلام ( مقرم ) : ص 19.

4.علی اکبر علیه السلام ( مقرم ) : ص 20 .

5.علی اکبر علیه السلام ( مقرم ) : ص 16 .

 

روز پانزدهم ماه شعبان:

1. ولادت حضرت بقیة الله الاعظم صلوات الله علیه

در سال 255 هجری شب جمعه شب ولادت خاتم الاوصیاء منتقم آل محمد صلی الله علیه واله ، آخرین امام بر حق و ولی مطلقِ خداوند حضرت بقیة الله حجة بن الحسن الله تعالی فرجه الشریف واقع شده است . ( 1)

در این شب آب زمزم زیاد می شود به گونه ای که همه می توانند رؤیت کنند(2)

، ولی اکنون روی آن پوشیده است . در این شب برات آزادی از آتش برای افراد زیادی نوشته می شود ، و آن را " شب برات " و " شب مبارک " و " شب رحمت " گویند .

از امام باقر و امام صادق علیهما السلام روایت شده که فرمودند : وقتی شب نیمه شعبان شود ، منادی از افق اعلی ندا می کند : " ای زائرین قبر حسین بن علی برگردید در حالی که گناهان شما آمرزیده شده و اجر شما با خدای شما و محمد باشد ". ولی کسی که استطاعت زیارت قبر امام حسین علیه السلام را ندارد قبور مطهر ائمه دیگر را زیارت کند ؛ و اگر این هم ممکن نیست با اشاره به طرف قبرشان سلام دهد.(3)

نام پدرشان حضرت ابو محمد حسن بن علی علیه السلام ، و نام مادرشان حضرتنرجس علیها السلام است .( 4)

ماجرای شب ولادت

امام حسن عسکری علیه السلام در شب ولادت برای عمه بزرگوار خود جناب حکیمه خاتون علیها السلام پیغام فرستاده فرمودند : امشب نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت خود را آشکار می سازد.(5)

ولادت امام زمان علیه السلام در شهر سامرا به همگام طلوع فجر نیمۀ شعبان 255هجری بوده است . بر شانۀ راست آن حضرت نوشته شده بود : " جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقاً ".

پس از تولد آن بزرگوار را نزد پدر بردند و شروع به سخن فرمود : " أشهَدُ أن لااِلهَ اِلاَّ اللهُ وَ أشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللهِ وَ أنّ عَلیّاً أمیرَالمؤمِنینَ وَلیُّ اللهِ " و ائمه معصومین علیهم السلام را یکی بعد از دیگری نام برد تا به وجود شریف خود رسید و برای فرج محبین خود دعا فرمود.

امام زمان علیه السلام در آغوش پدر

آنگاه حسب الامر امام عسکری علیه السلام ، حکمیه خاتون او را نزد مادرش نرجس خاتون برد. حکمیه خاتون می فرماید : روز هفتم به خدمت امام حسن علیه السلام رفتم. حضرت فرمود : " پسر مرا بیاورید ". آن وجود سراپا جود را نزد آن امام بردیم . حضرت زبان در دهان وی گذاشتند و فرمودند : " پسرم ، سخن بگو ". دیدم آنچه در روز اول از او شنیده بودم از اقرار به وحدانیت و ثنا بر جد خود پیامبر صلی الله علیه واله و امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام تا پدر بزرگوارش دوباره بیان کرد و این آیه را تلاوت فرمود : " بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم وَ نُریدُ أن نَمُنَ ,َلَی الَّذینَ استُضعِفُوا فِی الأرض وَ نَجعَلَهُم أئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ وَ نُمَکَّنَ لَهُم فِی الارضِ وَ نُرِیَ فِرعَونَ وَهامانَ وَ جُنُودَهُما مِنهُم ما کانُوا یَحذَروُنَ "(6)

سپس پدر بزرگوارشان فرمودند : بخوان آنچه را که خدا بر پیامبران خود نازل فرمود. حضرت خواندنِ صحف آدم را به لغت سریانی آغاز نمود ، و بعد ادریس و نوح و صالح و صحف ابراهیم و تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود و فرقان محمد صلی الله علیه واله را قرائت نمود . بعد از آن بیان قصص انبیاء و مرسلین را شروع نمود .

حکیمه خاتون می گوید : پس از چهل روز دیگر ، دوباره خدمت فرزند برادرم امام عسکری علیه السلام رفتم و حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دیدم که راه می رود . امام عسکری علیه السلام فرمود : ای عمه ، مولود عزیز نزد خدا این است . گفتم : ای سید و مولای من ، نشو و نمای او را در چهل روز زیادتر از دیگران می بینم. حضرت فرمودند: ای عمه ، ما اوصیاء در یک روز نشو و نمای یک هفته دیگران را ، و در یک جمعه نشو ونمای یک سال دیگران را می نماییم . من برخاستم و سر آن طفل را بوسیده به منزل مراجعه کردم. (7)

القاب امام زمان علیه السلام

از القاب آن نور الهی( 8 )" حجة الله " ، " حجة آل محمد " ، صاحب الزمان " یعنی فرمانروای عصر خود ، " مالک رقاب خلایق " یعنی امر امراو و نهی نهی او و حکم حکم او و فرمان فرمان اوست ، " مهدی " که خلق به وسیلۀ او هدایت می یابند و به وجود مقدس او از جاده ضلالت به شاهراه هدایت رسیده رستگار می شوند ، " قائم " که حضرت صادق علیه السلام فرمودند: " از این جهت که به حق قیام می نماید او را قائم گویند "؛ " منتظر " که برای غیبت طولانی است ، و مخلصین او انتظار خروجش را می کشند و شکاکین او را انکار می کنند .

اوصاف امام زمان علیه السلام

اوصاف ظاهری آن حضرت (9) شباهتهای زیادی به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله دارد. خطی از موی سبز رنگ مانند زمرد از گردن تا ناف مبارک او کشیده است . صورت مبارکش مانند ستاره ای درخشنده و نورانی است . امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید: "او جوانی است خوش روی و خوش موی ونور صورت مبارکش بر سیاهی محاسن انوار او غالب است". امام باقر علیه السلام می فرماید: "رنگ مبارکش مایل به سرخی است مانند گل سرخ شکفته و چشمانش گشاده و میان ابروهایش مرتفع و مابین شانه های او باز است .گشاده جبین است و بینی او بلند و شکم مبارکش برآمدگی دارد ، و بیخ دندانهای ثنایایش گشاده است.

مادر امام زمان علیه السلام

والدۀ حضرت الامر علیه السلام حضرت نرجس خاتون است که نامها و القاب دیگر حضرتملیکه ، ریحانه ، صیقل ، سوسن است. در زیارت آن حضرت – که تمامی عبارات آن دلالت واضحی بر علو منزلت آن بانو دارد – توصیف به راضیه ، مرضیه ، صدیقه ، تقیه ، نقیه ، زکیهشده است.

بنابر نقلی جناب نرگس در سال 261 هجری در سامراء از دنیا رحلت کرد و در جوار امامین حضرت هادی و امام عسکری علیهما السلام دفن شد.(10)

بنابر نقلی دیگر در سال 260 هجری قبل از شهادت امام عسکری علیه السلام رحلت نمود (11)، زیرا هنگامی که امام علیه السلام از وقایع بعد از شهادت خود نسبت به فرزند و عیالش خبر داد حضرت نرجس خاتون علیها السلام از آن حضرت خواستند که دعا بفرمایند قبل از ایشان از دنیا بروند. (12)

حضرت حکیمه خاتون دختر جواد الائمه علیه السلام است که توفیق رؤیت و درک چهار امام معصوم علیهم السلام را داشته است.(13)

ایشان در سال 274 هجری در سامرا رحلت فرمودند.(14)

ایشان محرم اسرار اهل بیت علیهم السلام بوده و کسی است که در ولادت حضرت صاحب الزمان علیه السلام حاضر بوده و چندین بار خدمت آن حضرت مشرف شده است . بعد از وفات امام حسن عسکری علیه السلام یکی از سفرا بوده که به واسطۀ او مردم به حوائج خود نایل می شدند.( 15)

ایام پس از ولادت امام زمان علیه السلام

پس از گذشت یک شب از ولادت امام عصر علیه السلام نسیمِ خادم خدمت آن حضرت رسید و عطسه کرد. امام علیه السلام فرمود: " یَرحَمکَ اللهُ " سپس فرمود : " عطسه تا سه روز امان از مرگ است." (16) . این ماجرا در روز 25 شعبان هم نقل شده است.(17)

سه روز بعد از ولادت امام عصر علیه السلام ، حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرزند خود را به اصحاب خاص نمایاند و امامت او را تصدیق فرمودند.(18)

غیبت صغری

در غیبت صغری چهار تن از بزرگان شیعه به ترتیب وکیل و سفیر و نایب خاص امام زمان علیه السلام بودند ، که خدمت آن حضرت می رسیدند و وکالتشان مورد تأیید آن حضرت بود ، و پاسخهای امام علیه السلام در حاشیۀ نامه ها توسط نواب به دست مردم می رسید .

البته غیر از این چهار نفر وکلای دیگری هم از طرف امام علیه السلام در بلاد مختلف بودند که به وسیله همین چهار بزرگوار امور مردم را به عرض امام زمان علیه السلام می رساندند و از سوی امام علیه السلام در امور آنها توقیع هایی صادر شده بود. (19)

سفارت این چهار بزرگوار سفارت مطلق و تام بوده ، ولی ریگران در موارد خاصی سفارت داشتند ، مانند ابوالحسن محمد بن جعفر اسدی ، احمد بن اسحاق اشعری ، ابراهیم بن محمد همدانی ، احمد بن حمزة بن الیسع .( 20)

نواب اربعه عبارتند از ابوعمروعثمان بن سعید عَمری ، ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمری ، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی ، ابوالحسن علی بن محمد سمری.

نائب اول عثمان بن سعید مورد اعتماد مردم و جلیل القدر و وکیل حضرت هادی و امام عسکری علیه السلام نیز بود . (21)

او به امر امام علیه السلام متصدی کفن و دفن امام عسکری علیه السلام گردید. (22)

چون امام عسکری علیه السلام در محلۀ عسکر سکونت داشتند و تماس با آن حضرت برای شیعیان مشکل بود . عثمان بن سعید چون روغن فروش بود ، اموال را در ظرفهای روغن می ریخت و به خدمت امام علیه السلام می برد.(23)

احمد بن اسحاق قمی هنگامی که از امام هادی علیه السلام پرسید: آقای من ، گاهی غایب و گاهی حاضرم . وقتی هم که حضور دارم همیشه نمی توانم خدمتتان برسم . سخن چه کسی را بپذیرم و فرمان چه شخصی را اطاعت کنم ؟ حضرت فرمود: این عَمرو عثمان بن سعید عَمری مورد اطمینان و امین است. آنچه به شما بگوید از من می گوید و آنچه به شما برساند از من می رساند.

احمدبن اسحاق می گوید: پس از رحلت امام هادی علیه السلام نزد امام عسکری علیه السلام رفته همان گفته را تکرار کردم . آن حضرت مانند پدر بزرگوارشان فرمودند: ابوعَمرو امین و مورد اطمینان امام گذشته و مورد اطمینان من در زندگی و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید و آنچه به شما برساند از من می رساند.(24)

جناب عثمان بن سعید پس از امام عسکری علیه السلام به فرمان حضرت مهدی علیه السلام به وکالت و نیابت ادامه داد ، و شیعیان مسائل خود را نزد او می برند و پاسخ امام علیه السلام توسط او به مردم می رسید.( 25)

نائب دوم ابوجعفر محمد بن عثمان بود و او نیز همچون پدر از بزرگان شیعه و در تقوی و عدالت و بزرگواری مورد اعتماد و احترام شیعیان بود. عثمان بن سعید پیش از وفات به فرمان امام عصر علیه السلام فرزند خود ابو جعفر بن عثمان را به جانشینی خود و نیابت امام علیه السلام معرفی کرد. این در حالی بود که امام عسکری علیه السلام نسبت به او و پدرش اظهار اعتماد و اطمینان فرموده بود و شیعه بر عدالت و تقوی و اطاعت او اتفاق داشتند.(26)

پس از در گذشت نائب اول جناب عثمان بن سعید ، توقیعی از جانب امام زمان علیه السلام در مورد وفات او و نیابت فرزندش محمد صادر شد که ترجمه قسمتی از آن چنین است: "انا لله و انا الیه راجعون ، در برابر فرمان خدا تسلیم و به قضای او راضی هستیم .پدرت سعادتمند زیست و پسندیده در گذشت . خداوند او را رحمت کند و به پیشوایان و سرورانش علیهم السلام ملحق سازد . از کمال سعادت پدرت بود که خداوند فرزندی چون تو را به او عنایت کرد که پس از او جانشین گردی ، و در امورش قائم مقام او باشی و برایش طلب رحمت و آمرزش نمایی".(27)

از محمد بن عثمان پرسیدند: صاحب الامر علیه السلام را دیده ای؟ گفت : آری و آخرین ملاقاتم با او کنار بیت الله الحرام بود که می فرمود: "اللهُمَّ أنجِز لی ما وَعَدتَنی "و نیز او را در مستجار نزدیک رکن یمانی کعبه دیدم که می گفت: " اللهُمَّ انتَقِم لی مِن أعدائی".( 28)

این بزرگوار کتابهایی در فقه تألیف کرده که مشتمل است بر آنچه از امام عسکری علیه السلام و از پدر خود شنیده بود.( 29)

محمد بن عثمان برای خود قبری ترتیب داده بود وآن را با ساج پوشانده بود و روی آن آیاتی از قرآن کریم و اسامی ائمه اطهار علیهم السلام را نوشته بود . هر روز داخل آن می شد و یک جزء قرآن قرائت می کرد و بیرون می آمد.(30)

او پیش از مرگ از روز وفات خود خبر داد و در همان روز که خبر داده بود در گذشت.( 31)

همچنین پیش از رحلت به شیعیان خبر داد که امام علیه السلام جناب ابو القاسم حسین بن روح نوبختی را برای سفارت و ارتباط با خود انتخاب فرموده اند و او قائم مقام من است و به او مراجعه کنید .( 32)

او در سال 305 هجری رحلت فرمود.(33)

نائب سوم جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی است ، که نزد موافق و مخالف عظمت و بزرگی ویژه ای داشت ، و به عقل و بینش و تقوی و فضیلت نزد عموم فرقه های مختلف مذهبی مشهور بود و در زمان نائب دوم از جانب او متصدی پاره ای از امور بود.

با اینکه میان یاران نائب دوم ، جعفر بن احمد بن متیل از همه به او نزدیکتربود ، و حتی در اواخر زندگی جناب محمد بن عثمان ، غذای منزل او را در منزل جعفر بن احمد بن متیل تهیه می کردند ، و در میان اصحاب احتمال نیابت و جانشینی جعفر بن احمد بیشتر بود ، اما در آخرین ساعات زندگی جناب محمد بن عثمان که جعفر بن احمد بالای سر او و حسین بن روح پایین پایش نشسته بود ، به جعفر بن احمد رو کرد و فرمود : " مأمور شده ام که امور را به ابو القاسم حسین بن روح واگذار نمایم ". جعفر بن احمد از جا برخاست و دست حسین بن روح را گرفت و او را بالای سر محمد بن عثمان نشاند و خود در پایین پای او نشست.(34)

در 6 شوال سال 305 هجری اولین توقیع از ناحیۀ مقدسه امام عصر علیه السلام برای او صادر شد که متن آن چنین بود: "ما او را می شناسیم ، خداوند تمامی خیر و رضای خویش را به او بشناساند و به توفیق خود او را یاری نماید . از مکتوب او مطلع شدیم و نسبت به او وثوق و اطمینان داریم . او را نزد ما مکان و منزلتی است که خشنودش می سازد. خداوند احسان خویش را به او بیفزاید که خدا ولی و توانا برهمه چیز است ، و سپاس خدای را که شریکی ندارد و درود و سلام فراوان خداوند بر فرستادۀ او محمد و بر خاندان او صلوات الله علیهم ".

از ابوسهل نوبختی صاحب تألیفات – که از متکلمین بزرگ بغداد بود – پرسیدند: برای چه جناب ابوالقاسم حسین بن روح به مقام نیابت نایل شد و شما نایل نشدید؟گفت: ائمه علیهم السلام داناترند و آنچه برگزینند شایسته تر و مناسب تر است ، ولی من فردی هستم که با خصم برخورد و مناظره می کنم و اگر نائب امام علیه السلام بودم و مکان امام زمان علیه السلام را می دانستم – چنانکه ابوالقاسم حسین بن روح به جهت نیابت می داند- و در گیر و دار بحث پیرامون امام علیه السلام با مخالفان در تنگنا قرار می گرفتم ممکن بود نتوانم خود را کنترل کنم و جای آن حضرت را افشا نمایم ؛ ولی ابو القلسم اگر امام علیه السلام در زیر دامان او مخفی باشد و او را با آلات برنده تکه تکه نمایند دامان خود را از او برنمی دارد و او را به دشمن نشان نخواهد داد.(35)

جناب ابو القاسم حسین بن روح حدود 21 سال مقام نیابت داشت . او قبل از وفات امور را به امر امام علیه السلام به ابوالحسن علی بن محمد سمری واگذاشت ، و در ماه شعبان سال326 هجری در گذشت . آرامگاه او در بغداد است .(36)

نائب چهارم ابوالحسن سمری است که بر حسب الامر حضرت صاحب الزمان علیه السلام به جناب حسین بن روح ، امر نیابت بعد از او به ابو الحسن سمری واگذار شد. به فرمودۀ بزرگان رجال ، عظمت و جلالت قدر او محتاج به توصیف نیست . ابوالحسن سمری روزی به جمعی از مشایخ که نزد او بودند فرمود: " خداوند به شما در مصیبت علی بن بابویه قمی اجر عنایت فرماید. در این ساعت او از دنیا رفت". آنان ساعت و روز و ماه را یادداشت کردند ، و 17 یا 18 روز بعد خبر رسید که همان ساعت علی بن بابویه قمی در گذشته است .(37)

پایان غیبت صغری

پیش از وفات علی بن محمد سَمَری گروهی از شیعیان نزد او گرد آمدند و پرسیدند:"پس از شما چه کسی جانشین شما خواهد بود"؟ پاسخ داد: من مأمور نشده ام که در این مورد به کسی وصیت کنم.(38)

سپس توقیعی را که از سوی امام غایب علیه السلام در این باره صادر شده بود به شیعیان نشان داد. آنان از روی توقیع استنساخ کردند که مضمون آن چنین بود:" بسم الله الرحمن الرحیم ، ای علی بن محمد سمری ، خداوند در مصیبت تو پاداش برادرانت را عظیم دارد تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت پس امور خویش را فراهم آور و به هیچکس وصیت مکن که پس از تو جانشین تو شود غیبت کبری واقع شد و ظهوری نخواهد بود تا آنگاه که خدای متعال فرمان دهد ، که پس از مدت طولانی و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم است به زودی افرادی نزد شیعیان من مدعی مشاهدۀ من می شوند آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و پیش از صیحه)خروج سفیانی و صیحه دو علامت از علاماتی هستند که هنگام ظهور امام عصر علیه السلام واقع می شود( .چنین ادعایی نماید یعنی ادعای رؤیت به عنوان سفارت و نیابت نماید دروغگو و افترا زننده است وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلا بِاللّهِ العَلِیَّ العَظیم". (39)

روز ششم که مصادف با نیمۀ شعبان سال 329 هجری بود جناب ابوالحسن سمری در گذشت ، و در خیابان خلنجی کنار نهر لبوعتاب در بغداد دفن گردید.(40)

مجلسی رحمة اللهُ از احتجاج مرحوم شیخ طبرسی نقل می فرماید : هیچیک از نائبان خاص امام عصر علیه السلام جز با فرمان صریحی از جناب آن حضرت و تعیین و نصب و معرفی نایب قبلی به نیابت قیام نکرد. شیعه نیز گفتار هیچیک را نپذیرفت مگر بعد از بروز نشانه و معجزه ای به دست هر یک از آنان از طرف امام عصر علیه السلام که براستی گفتار و درستی نیابتشان دلالت می کرد.(41)

وظایف زمان غیبت کبری

شیعیان و دوستان آن حضرت در زمان غیبت وظایفی دارند از جمله:

  1. قرائت دعای ندبه در روزهای جمعه ، عید فطر ، عید قربان ، عید غدیر .
  2. زیارت آن حضرت در روز جمعه .

برای ثبات و محکم ماندن اعتقادات خواندن این دعای شریف:"یا اللهُ ، یا رَحمنُ ، یا رَحیمُ ، یا مُقَلَّبَ القُلُوبِ ، ثَبَّت قَلبی عَلی دینکَ". (42)

  1. از جا برخاستن به احترام نام "قائم"آن بزرگوار .
  2. توسل به آن حضرت در مشکلات و گرفتاری ها.
  3. صدقه برای سلامتی و فرج وجود شریفش.

قرائت این دعا که از خداوند می خواهیم آن حضرت را به ما بشناساند: " اللّهُمَّ عَرَّفنی نَفسَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرَّفنی نَفسَکَ لَم اَعرِف نَبِیَّکَ، اللّهُمَّ عَرَّفنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرَّفنی رَسُولَکَ لَم اَعرِف حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرَّفنی حُجَّتَکَ ضَلَلتُ عَن دینی". (43)

  1. شرکت در مجالس منسوب به آن حضرت ، مخصوصاً مجالس عزاداری جد بزرگوارش حضرت سید الشهداء علیه السلام.
  2. هدیۀ اعمال صالحه برای آن حضرت ، مانند زیارت قبور مطهر پدران بزرگوارش ، قرائت قرآن و حج و عمره و طواف.
  3. توبۀ حقیقی از گناهان
  4. متوجه کردن مردم به آن حضرت

2.وفات علی بن محمد سمری نایب امام زمان علیه السلام

وفات شیخ جلیل نایب خاص امام عصر علیه السلام علی بن محمد سمری در این روز بوده است که به معنای اتمام غیبت صغری و شروع غیبت کبری است (44) ، چه اینکه حضرت صاحب الامر علیه السلام به او امر فرموده بودند که وصی و جانشینی برای خود قرار مده که غیبت کبری شروع شده است .

1.ارشاد : ج 2 ص 339 . اعلام الوری : ج 2 ص 214 . کافی : ج 1 ص 431 . مسار الشیعة : ص 38 . توضیح المقاصد :ص 20 – 21 . مصباح المتهجد : ص 782 . مصباح کفعمی : ج 2 ص 598 . فیض العلام : ص 346 . جلاء العیون : ص 579 .

2. تقویم الواعظین : ص 136 ، به نقل از خلاصة المنهج : ج 5 ص 145 – 246 .

3.مسار الشیعة : ص 38 . توضیح المقاصد : ص 20 – 21 . فیض العلام : ص 343 .

4. ارشاد : ج 2 ص 339 .

5. فیض العلام : ص 346 .

6. سورۀ قصص : آیات 5 ، 6 .

7. کفایة الموحدین : ج 3 ص 340 – 341

8. کفایة الموحدین : ج 3 ص 343 . کمال الدین صدوق : ج 2 ص 49 ، 159

9.کفایة الموحدین : ج 3 ص 341 .

10.ریاحین الشریعة : ج 3 ص 25 – 26 .

11. تاریخ سامراء : ج 1 ص 243 . مستدرک سفینة البحار : ج 10 ص 25 .

12.مستدرک سفینة البحار : ج 10 ص 25 .

13. بحار الانوار : ج 50 ص 8 .

14. تاریخ سامراء: ج 1 ص 239.

15.ریاحین الشریعة : ج 4 ص 150

16.وقایع الشهور: ص 147

17. وقایع الشهور: ص 146 .

18.وقایع الشهور: ص 147 .

19.المهدی علیه السلام: ص 182 .

20.اعیان الشیعة : ج 4 ص 21 بخش سوم .

21.المهدی علیه السلام: ص 181 .

22. اعیان الشیعة : ج 4 ص 16 بخش سوم

23.بحارالانوار : ج 51 ص 344 .

24. بحار الانوار : ج 51 ص 344 .

25.بحار الانوار: ج 51 ص 346 . المهدی علیه السلام : ص 181 .

26. بحار الانوار: ج 51 ص 345 – 346 . غیبت شیخ طوسی: ص 216 – 219 . الکنی و الالقاب: ج 3 ص 230 .

27. کمال الدین: ج 2 ص 188 . بحار الانوار : ج 51 ص 349 .

28.بحار الانوار: ج 51 ص 351 .

29.حق الیقین: ص 299 .

30.الکنی و الالقاب : ج 3 ص 267 – 268 . حق الیقین: ص 300 .

31.الکنی و الالقاب : ج 3 ص 267 – 268 .

32.بحار الانوار: ج 51 ص 354 – 355 . غیبت شیخ طوسی: ص 326 – 327 .

33. بحار الانوار: ج 51 ص 352 .

34. بحار الانوار : ج 51 ص 353 – 354 .

35.بحار الانوار : ج 51 ص 359 . الکنی و الالقاب : ج 1 ص 91

36. بحار الانوار : ج 51 ص 358 – 360 . الکنی و الالقاب : ج 1 ص 91 .

37.بحار الانوار : ج 51 ص 361 . الکنی و الالقاب : ج 3 ص 231 .

38.بحار الانوار : ج 51 ص 360 .

39.بحار الانوار : ج 51 ص 361 . غیبت شیخ طوسی : ص 242 – 243 . کمال الدین : ج 2 ص 193 . حق الیقین : ص301 .

40.اعیان الشیعة : ج 4 ص 21 بخش سوم . قاموس الرجال : ج 7 ص 51 . بحار الانوار : ج 51 ص 361 .

41.بحار الانوار: ج 51 ص 362 .

42.کمال الدین : ج 2 ص 352 .

43.کمال الدین : ج 2 ص 342 .

44.حق الیقین: ص 301 . مراقد المعارف: ج 1 375 . فیض العلام: ص 348 . قلائد النحور: ج شعبان ، ص 463 .

 

روز هجدهم ماه شعبان:

1.وفات حسین بن روح نوبختی نایب امام زمان علیه السلام

در این روز به سال 326 هجری نایب سوم حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه,جناب حسین بن روح نوبختی در بغداد به عالم بقا رحلت کردو در همان جا دفن شد. (1)

1.قلائد النحور: ج شعبان, ص463. برای تفصیل بیشتر به 15 شعبان مراجعه شود.

 

روز نوزدهم ماه شعبان:

1.جنگ بنی المصطلق

در این روز در سال 6 هجری غزوه بنی المصطلق اتفاق افتاد(1). حرکت برای این جنگ در دوم شعبان همین سال بود. تعداد مسلمانان 1000 نفر بودند که 30 اسب داشتند, ولی کفار 700نفر بودند. یک نفر از مسلمانان در این جنگ شهید شدو از کفار 10 نفر به قتل رسیدند.(2)

در این جنگ غلبه و نصرت از آن مسلمین بود. مصطلق منزلی بین مکه و مدینه است که منسوب به مصطلق است. او اول کسی است که دین اسماعیل علیع السلام را تغییر داد و قبیله خود را به پرستیدن هبل فرمان داد و آن را در کعبه نصب کرد.

1.توضیح المقاصد: ص21. فیض العلام: ص349

2.الموسوعه الکبری فی غزوات نبی الاعظم صلی الله علیه و آله و سلم: ج3 ص12

 

تتمۀ ماه شعبان:

1.مرگ حفصه(1)

در ماه شعبان سال 45 هجری حفصه از دنیا رفت و مروان بر جنازه او نماز خواند(2).حفصه دختر عمر بن خطاب ابتدا زوجه خنیس بن عبدالله بود , بعد از آن که خنیس وفات کرد عمر او را به عقد پیامبر صلی الله علیه و آله در آورد. او با اخلاق و رفتار خود پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام را می آزرد, به حدی که پیامبر او را طلاق داد و با اصرار بعضی رجوع فر مود.(3)

در جنگ جمل خواست که با عایشه حرکت کند ولی برادرش عبدالله بن عمر مانع گردید.اما هنگامی که لشگر امیر المومنین علیه السلام به منزل ذی قار رسیدند عایشه نامه ای به این مضمون برای حفصه نوشت : خبر زیادی لشگر ما به علی بن ابی طالب علیه السلام رسیده است و او از ترس در ذی قار اقامت کرده است و از این جنگ جان سالم به در نخواهد برد

چون نامه به دست حفصه رسید کنیزان و مغنیه ها را جمع کرد و آنان دایره ها مینواختند و اشعاری میخواندند که در آنها امیرالمومنین علیه السلام را به بدی یاد میکردند و زنهای بنی امیه جمع شدند و شادی میکردند

خبر به ام کلثوم سلام الله علیها که رسید با عده ای از بانوان به صورت ناشناس وارد مجلس شدند و ناگهان صورتها را باز کردند. حفصه خجالت کشید و ام کلثوم سلام الله علیها آیه ای که مربوط به زنهای حضرت نوح و لوط علیهما السلام بود که نافرمانی آن دو پیامبر را نمودند و درباره حفصه و عایشه نازل شده بود بر حفصه قرائت کرد (4) و فرمود: اگر تو و عایشه امروز برای خواری پدر من امیرالمومنین علیه السلام به یکدیگر کمک میکنید این کار شما تازگی ندارد چرا که همین معامله را با جدم پیامبر صلی الله علیه و آله کردید.

حفصه چون دید رسوا شده است نامه عایشه را پاره کرد و از ام کلثوم سلام الله علیها خواست که بیشتر از این او را رسوا نکند.(5)

2.جنگ پیامبر صلی الله علیه و آله با بنی سعد

در شعبان سال ششم هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت امیرالمومنین علیه السلام را به همکراه 100 نفر برای مقابله با طایفه بنی سعد در اطراف مدینه فرستاد. بنی سعد با خبر شده فرار کردند و مسلمانان صد شتر و هزار گوسفند به غنیمت گرفتند. امیرالمومنین علیه السلام چند شتر بای پامبر صلی الله علیه و آله جدا کرد و سایر غنایم را بین مسلمانان تقسیم فرمود و به مدینه باز گشتند.(6)

3.شهادت سعید بن جبیر

در این ماه در سال 95 هجری جناب سعید ین جبیر کوفی به دست حجاج بن یوسف ثقفی به شهادت رسید.(7)

سعید مردی فقیه و زاهد و عابد بود که توفیق کسب علم از محضر مبارک حضرت زین العابدین علیه السلام را یافته بود. او به خاطر اعتقاد خالص و محبت کاملی که به اهل بیت معصومین علیهم السلام داشت نزد امام زین العابدین علیه السلام از احترام خاصی برخوردار بود.

هنگامی که حجاج خواست آن بزرگوار را شهید کند دعا کرد که حجاج بعد از شهادت او قادر به قتل هیچکس نشود. خداوند دعای او را مستجاب کرد وحجاج 15 تا 20 روز بعد از شهادت سعید زنده بود و کسی را نکشت تا به مرض آکله به درک واصل شد.

بعد از آنکه حجاج سر آن بزرگوار را جدا کرد دو پای مبارک او را نیز از ساق جدا کردند در حالی که از سن مبارکش 57 یا 79 سال میگذشت در شهر الحی در واسط عراق مدفون شد. قبر آن بزرگوار یکی از زیارتگاههای محبین اهل بیت علیهم السلام است که دارای گنبد و صحنی بزرگ مشتمل بر چهار در است.(8)

بعضی مرگ حجاج را 15 روز(9) و بعضی 20 روز و عده ای 40 روز(10) بعد از شهادت جناب سعید بن جبیر نقل کده اند که اگر مرگ حجاج در 13 ماه رمضان باشد شهادت سعید به ترتیب در روزهای 27 یا 28 یا 22 یا 23 و 2 و 3 شعبان محتمل است ولی قدر مسلم این است که شهادت سعید در شعبان بوده است.

4.مرگ مغیره بن شعبه

در ماه شعبان سال 50 هجری(11 )مغیره بن شعبه در حالی که از طرف معاویه حاکم کوفه بود در سن 70 سالگی به درک واصل شد (12) و زیاد بن ابیه به جای او منصوب شد. مغیره بن شعبه در کوفه سب به امیرالمومنین علیه السلام مینمود و خطبا را امر میکرد که آن حضرت را لعن کنند و تا زمان فرا رسیدن مرگش این عمل را ترک نکرد.(13)

مغیره از اصحاب صحیفه ملعونه و لیله عقبه بود که میخواستند پیامبر صلی الله علیه و آله را به قتل برسانند و همچنین از اصحاب سقیفه است.(14)

او از کسانی بود که در آتش زدن در منزل امیرالمومنین علیه السلام , شکستن در , کتک زدن به مادر سادات حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا سلام الله علیها و سقط جنین شریک بود.(15)

زنای مغیره با ام جمیل در بصره شهرت خاص دارد و در کتب شیعه وسنی با مدارک مختلف ذکر شده است. ابن ابی الحدید میگوید: مغیره زناکارترین مردم در جاهلیت و اسلام بود(16). مغیره از کسانی بود که به دستور معاویه  همراه عمروعاص و عروه بن زبیر روایاتی دروغین ساختند که مقتضای آنها وجوب لعن و برائت از امیرالمومنین علیه السلام بود و برای این کار معاویه جوائز فوق العاده ای برای آنان مقرر کرد.(17)

او در محضر امام حسن علیه السلام جسارتها به پدر بزرگورش نمود(18). اما آن حضرت جوابهای مناسبی به او دادند و در آخر فرمودند: تو آن کسی هستی که در شهادت مادرم و برادرم محسن علیهما السلام شریک بودی.

1.البدایه والنهایه: ج8ص33

2.المستدرک علی الصحیحین: ج4 ص16

3.صحیح بخاری: ج3 ص103, ج6ص148. مسند احمد: ج1 ص33_34. صحیح مسلم: ج4 ص193. شرح ابن ابی الحدید:ج14 ص23

4.سوره تحریم: آیه 10: ضرب الله مثلا للذین کفروا امراُه نوح واُمره لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا الصالحین فخانتا هما فلم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین

5.شرح ابن ابی الحدید: ج14 ص13

6.بحارالانوار: ج20 ص376

7.مراقد العارف: ج1 ص350

8.سعید بن جبیر: ص25_19. منتخب التواریخ: ص423. مراقد المعارف: ج1 ص351_352

9.تتمه المنتهی: ص106

10.جلاء العیون: ص502

11.کشف الهاویه: ص288

12.منتخب التواریخ: ص302

13.کشف الهاویه: ص288. شرح ابن ابی الحدید: ج2 ص102

14.کشف الهاویه: ص289

15.بیت الاحزان: ص144

16.کشف الهاویه: ص286

17.شرح ابن ابی الحدید: ج1 ص358

18.کشف الهاویه: ص288. شرح ابن ابی الحدید: ج2 ص102

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن