بهشت و نعمت‏هاى بهشتى

بهشت و نعمت‏هاى بهشتى
معاد در قرآن - 52
بهشت يعنى جهان بهتر، جايى خوش آب و هوا و پر از انواع نعمت‏ها كه نيكوكاران پس از مرگ در آن‏جا زندگى خواهند كرد. قرآن كريم از آن مكان موعود به عنوان جنت ياد كرده است. جنت يعنى باغ پر درخت. در قرآن آيات فراوانى داريم كه مؤمنان نيكوكار را به بهشت وعده داده و انواع زيبايى ‏ها و نعمت‏هايش را بر شمرده است؛ به عنوان نمونه به برخى از آنها اشاره مى‏ شود:
ـ «به كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده ‏اند بشارت بده كه باغ‏ هايى خواهند داشت كه جويبارها از زير آنها روان است. هرگاه ميوه ‏اى از آنها روزى آنان گردد، مى ‏گويند اين همان است كه از پيش روزى ما شده بود. ميوه ‏هاى همانندى برايشان آورده مى‏ شود، و همسرانى پاكيزه دارند، و در بهشت جاويدان خواهند بود.» (1)
1. بقره (2) آيه 25: «وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلوا الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هـذا الَّذِى رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَلَهُمْ فِـيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِـيها خالِدُونَ».
ـ «كسانى كه پرهيزكارند در باغ‏هايى (بهشت) زندگى خواهند كرد كه در زير درختان آن جويبارهايى روان است. جاودانه‏اند، پذيرايى شايسته ‏اى است از جانب خدا، و آن‏چه نزد خداست بهتر است براى نيكوكاران.» (1)
ـ «خدا به مردان و زنان مؤمن باغ‏ هايى وعده داده كه از زير آنها نهرها جارى است و جاودانه‏ اند. و منزل‏ هاى پاكيزه در بهشت عدن. و خشنودى (رضوان) خدا از همه اينها برتر است. و اين است سعادت بزرگ.» (2)
ـ «مَثَل بهشتى كه به پرهيزكاران وعده داده شده (اين است كه) نهرهايى در آن جارى است، ميوه‏ ها و سايه ‏هايش هميشگى است. اين فرجام پرهيزگاران است. و عاقبت كافران دوزخ خواهد بود.» (3)

ـ «بهشت‏هاى عدن كه در آن فرود مى‏آيند از زير آنها نهرها جارى است، هر چه بخواهند در آن هست، خدا به پرهيزگاران اين گونه پاداش مى ‏دهد.» (4)
1. آل عمران (3) آيه 198: «الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ خالِدِينَ فِـيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَما عِنْدَ اللّهِ خَيْرٌ لِلأَبْرارِ».
2. توبه (9) آيه 72: «وَعَدَ اللّهُ المُـؤْمِنِـينَ وَالمُـؤْمِناتِ جَـنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ خالِدِينَ فِـيها وَمَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَـنّاتِ عَـدْنٍ وَرِضْوانٌ مِنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذ لِكَ هُـوَ الفَوْزُ العَظِـيمُ».
3. رعد (13) آيه 35: «مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتِى وُعِدَ المُتَّـقُونَ تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ أُكُلُها دائِمٌ وَظِلُّها تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّـقَوْا وَعُقْبَى الْكافِرِينَ النّارُ».
4. نحل (16) آيه 31: «جَنّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِى مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ لَهُمْ فِـيها ما يَشاءُونَ كَذ لِكَ يَجْزِى اللّهُ المُتَّقِـينَ».
ـ «كسانى كه ايمان آورده و كارهاى نيك انجام داده ‏اند همانا كه ما پاداش كسى را كه كار خوب انجام داده ضايع نخواهيم كرد، آنان بهشت‏ هاى عدن خواهند داشت كه از زير آنها نهرها جارى است. در آن‏جا به دست‏بندهاى زرين آراسته مى‏ گردند، و جامه‏ه اى سبز كه از ديباى نازك و ديباى درشت بافته شده، مى‏ پوشند. بر تخت‏ها تكيه مى ‏دهند، پاداش نيك و آسايش‏گاه خوبى است.» (1)
ـ «هيچ كس نمى‏ داند چه چيز گران‏بهايى (چشم روشنى) به پاداش كارهاى خوبى كه انجام داده ‏اند برايشان نهفته‏ اند.» (2)
ـ «آنان كه به آيات ما ايمان آوردند و مسلمان بودند، (به آنان گفته مى‏شود) خود و همسرانتان شادمان به بهشت در آييد، گرد آنان قدح‏هاى زرين و جام‏ها را مى ‏چرخانند. در آن‏جا آن‏چه دل‏ها بخواهد و چشم‏ها لذت برد فراهم است و شما در آن‏جا جاويدان خواهيد بود، اين بهشتى است كه براى كارهايى كه انجام داده‏ايد به شما رسيده است. در آن‏جا ميوه‏ هاى فراوانى است كه از آنها مى‏ خوريد.» (3)
1. كهف (18) آيات 30 ـ 31: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ إِنّا لا نُضِـيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً * أُولـئِكَ لَهُمْ جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِـهِمُ الأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِـيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِـياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّكِئِـينَ فِـيها عَلَى الاْءَرائِكِ نِعْمَ الثَّوابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقاً».
2. سجده (32) آيه 17: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِـىَ لَهُمْ مِنْ قُـرَّةِ أَعْيُنٍ جَـزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ».
3. زخرف (43) آيات 69 ـ 73: «الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَكانُوا مُسْلِمِـينَ * أُدْخُلُوا الجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ * يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوابٍ وَفِـيها ما تَشْتَهِـيهِ الأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْيُنُ وَأَنْتُمْ فِـيها خالِدُونَ * وَتِلْكَ الجَنَّةُ الَّتِى أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * لَكُمْ فِـيها فاكِهَةٌ كَثِـيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ».
ـ «مَثَل بهشتى كه به پرهيزگاران نويد داده شده (اين است) در آن نهرهايى است از آب هايى كه نمى‏ گندد و جويبارهايى از شير كه مزه‏اش تغيير نمى ‏كند و جويبارهايى از شراب كه به نوشندگان لذت مى‏ بخشد، و نهرهايى از عسل تصفيه شده و انواع ميوها در اختيارشان مى‏باشد، و نيز آمرزش پروردگارشان، آيا اينان برابرند با كسانى كه در آتش دوزخ جاودانه ‏اند و آبى داغ به آنان مى ‏نوشانند كه روده‏هايشان را پاره پاره مى‏ كند.» (1)
ـ «به سوى مغفرت پروردگارتان سبقت بگيريد و هم‏چنين به بهشتى كه عرض آن به مقدار آسمان و زمين است و به كسانى وعده داده شده كه به خدا و رسولانش ايمان آورده‏اند.» (2)
ـ «همانا كه نيكان از پياله‏اى مى‏ نوشند كه آميخته به بوى خوش كافور است. از چشمه‏ اى كه بندگان خدا از آن مى‏ نوشند، آن را به اراده خود روان مى ‏سازند.» (3)
ـ «به پاداش صبرى كه داشته‏ اند بهشت و لباس حرير داده مى ‏شود، در بهشت بر تخت‏هاى زيبا تكيه مى ‏كنند، نه خورشيد را مى‏ بينند
1. محمد (47) آيه 15: «مَثَلُ الجَنَّةِ الَّتِى وُعِدَ المُتَّقُونَ فِـيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشّاِرِبيَن وَأَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفّىً وَلَهُمْ فِـيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِى النّارِ».
2. حديد (57) آيه 21: «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَالأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللّهِ وَرُسُلِهِ».
3. انسان (76) آيات 5 ـ 6 : «إِنَّ الأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً * عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً».
و نه سرما را، سايه نزديك آنها و ميوه‏ها در اختيارشان مى‏ باشد، اطراف آنها ظرف‏هاى نقره و جام‏هاى بلورين مى ‏چرخانند، ظرف‏هاى بلورينى كه از نقره و به اندازه، ساخته شده‏ اند، در آن‏جا از پياله هايى مى ‏نوشند كه با زنجبيل آميخته شده است، از چشم ه‏اى به نام سلسبيل، خدمت‏گزارانِ جوانى هميشه گرد آنان مى‏چرخند كه چون آنها را بنگرى گمان مى‏كنى مرواريدهاى پراكنده‏اند. چون بدان‏جا بنگرى نعمت و پادشاهى بزرگى را خواهيد ديد. بر تن آنان جامه‏هاى سبز كه از ديباى نازك و درشت بافته شده است. و به دست‏بندهاى سيمين آراسته‏اند. و پروردگارشان به آنان شرابى پاك مى‏ نوشاند.» (1)
آيات مذكور، بهشت را به عنوان منزلى بسيار عالى و زيبا و خوش آب و هوا معرفى مى‏ كنند كه انواع نعمت‏ها در آن آماده است. از جمله درختان سرسبز و انبوه كه نهرهايى از آب زلال زير آنها جريان دارد، انواع ميوه‏ هاى خوش‏مزه و خوش‏بو و لطيف كه بدون زحمت در اختيار بهشتيان قرار مى‏گيرد، جويبارهايى از شير و عسل تصفيه شده و شراب ناب در آن‏جا روان است كه هر چه بخواهند مى‏ نوشند، گوشت پرندگان آماده است و در
1. همان، آيات 12 ـ 21: «وَجَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيراً * مُتَّـكِئِينَ فِـيها عَلَى الأَرائِك ِ لا يَرَوْنَ فِـيها شَمْساً وَلا زَمْهَرِيراً * وَدانِـيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَذُلِّـلَتْ قُطُوفُها تَذلِـيلاً * وَيُطافُ عَلَيْهِمْ بِآنِـيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَأَكْوابٍ كانَتْ قَوارِيرَاْ * قَوارِيرَاْ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدِيراً * وَيُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلاً * عَيْناً فِـيها تُسَمّى سَلْسَبِيلاً * وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُـؤْلُـؤاً مَنْثُوراً * وَ إِذا رَأَيْتَ ثَـمَّ رَأَيْتَ نَعِـيماً وَمُلْكاً كَبِيراً * عالِـيَهُمْ ثِـيابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً».
اختيارشان قرار مى‏گيرد، در قصرهاى زيبا و چند طبقه بر روى تخت‏هاى بسيار نرم و لطيف و زيبا آرميده ‏اند و خدمت‏گزارانى بسيار زيبا پيوسته دورشان مى ‏چرخند و پذيرايى مى ‏كنند، لباس‏هاى نرم و لطيف و قشنگ مى‏ پوشند و در باغ‏هاى بهشت گردش مى‏ نمايند، از حورالعين كه در زيبايى همانند مرواريد هستند و قبلاً با هيچ مردى آميزش نداشته و جز به همسرشان نظر ندارند. و در يك كلام، آن‏چه مؤمنان نيكوكار بخواهند و اراده كنند در بهشت آماده است.
گفتنى است كه نعمت‏هاى مذكور شبيه نعمت‏هاى دنيوى است و بايد اين حقيقت را بپذيريم ولى لزومى ندارد آنها را عين نمونه‏هاى دنيوى و با حفظ همه آثار دنيوى و نواقصشان بدانيم، اگر چنين باشد بهشت بخشى از دنيا مى‏شود نه آخرت. در صورتى كه آخرت جهان بسيار عالى‏ترى است كه در طول عالم دنياست نه در عرض آن، امور اخروى از نواقص و كاستى‏ هاى امور دنيوى منزه ‏اند.
در برخى آيات و احاديث نيز بدين امتياز اشاراتى شده است كه به عنوان نمونه به بعض آنها اشاره مى‏ شود: غذاهاى دنيوى لذت دارند ولى به همراه آن مواد زايدى هم دارند كه به ناچار بايد از طريق ادرار و مدفوع دفع شود، اما غذاهاى بهشتى مدفوع و ادرار ندارند. ميوه‏ هاى دنيوى را بايد چيد ولى
شاخه‏ هاى درختان ميوه بهشتى خود به نزديك مؤمن مى‏ آيند آب‏ها و شيرهاى دنيوى قابليت فساد دارند و اگر مدتى راكد بمانند مى‏گندند و مزه آنها تغيير مى ‏كند:
«وَدانِـيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَذُلِّـلَتْ قُطُوفُها تَذلِـيلاً».
ولى آب و شير بهشتى فساد نمى‏پذيرد: «فِـيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ».
مشروبات دنيوى لذت دارند ولى مستى و تهوع و اعتياد نيز به همراه دارند؛ بر خلاف مشروبات بهشتى كه لذت دارند ولى از نواقص مشروبات دنيوى منزه هستند.
آن‏چه گفته شد در خصوص نعمت‏هايى است كه نمونه ناقصى از آنها در دنيا يافت مى‏شود، ولى از قرآن استفاده مى‏شود كه در بهشت نعمت‏هاى بسيار ممتازى وجود دارد كه نه چشمى آنها را ديده نه گوشى شنيده نه بر قلب بشرى خطور كرده است، قرآن مى‏گويد: «هيچ كس نمى ‏داند چه چيزى را كه وسيله چشم روشنى اوست برايش نهفته‏ اند.» (1)
رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «در بهشت نعمت‏هايى است كه نه چشمى آنها را ديده و نه بر قلب بشرى خطور كرده است.» (2)
نعمت‏هاى بهشتى به سراغ مؤمن مى ‏آيند نه اين كه مؤمن به سراغ آنها برود، اميرالمؤمنين عليه‏السلام فرمود: «طوبى، درختى است در بهشت. اصل آن در منزل رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است و در منزل هر مؤمنى شاخه‏اى دارد. هرگاه كه مؤمن به چيزى ميل داشته باشد آن شاخه همان را در اختيارش قرار مى‏دهد.» (1)
1. سجده (32) آيه 17: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِـىَ لَهُمْ مِنْ قُـرَّةِ أَعْيُنٍ».
2. وسائل الشيعه، ج11، ص476: قال رسول‏اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : «و فيها ما لا عين رأت، و لا أذن سمعت، و لا خطر على قلب بشر».
بهشتيان هميشه جوان و زيبايند. پيرى، بيمارى، ناتوانى، غم و اندوه، حسد، كينه، رنج در بهشت نيست. بهشتيان از انواع غذاهاى لذيذ مى‏ خورند ولى ادرار و مدفوع ندارند. براى هميشه در بهشت زندگى مى‏ كنند و مرگ بر آنها عارض نمى ‏شود.
مرحوم ملامحسن فيض كاشانى در تفاوت نعمت‏هاى بهشتى با نعمت‏هاى دنيوى نوشته است:
تمايل انسان در دنيا تابع چيزهايى است كه در خارج موجودند ولى امور بهشت تابع خواسته بهشتيان مى‏ باشند، آنها هر چه بخواهند با اراده‏شان موجود مى‏شود. خدا در قرآن مى‏ گويد: «فِـيها ما تَشْتَهِـيهِ الأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْيُنُ» پس آن‏چه را اراده كنند فوراً حاضر مى ‏شود، نه اين كه آن‏چه موجود است برايشان حاضر شود. (2) تفاوت ديگر اين كه نشأه آخرت نشأه نور و ادراك و حضور و حيات و ظهور است، امور اخروى زنده و مدرك هستند. چنان كه در احاديث آمده كه انواع ميوه‏ ها به بهشتيان مى ‏گويند: اى ولىِّ خدا مرا بخور قبل از اين كه ديگرى را ميل كنى. و اين كه وقتى مؤمن بر تخت خود مى‏نشيند آن تخت از خشنودى به اهتزاز در مى ‏آيد. و در قرآن آمده كه: «إِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ
1. بحارالأنوار، ج8 ، ص117: قال اميرالمؤمنين عليه ‏السلام : «طوبى شجرة في الجنّة أصلها في دار النبيّ: و ليس من مؤمن إلاّ في داره غصنٌ منها لا تخطر على قلبه شهوة شيء إلاّ أتاه به ذلك الغصن».
2. اصول المعارف، ص197.
لَهِىَ الحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ». (1)

منبع : معاد در قرآن
نویسنده : آیت الله امینی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن