مقتل امام حسين (علیه السلام) – 122
151 - خوارزمى گويد:
غلامى ترك كه قارى قرآن و آشنا به عربى و از غلامان حسين عليه السلام بود به ميدان رفت و در حالى كه اين رجز را مى خواند، به نبرد پرداخت :
دريا از ضربت نيزه و شمشيرم به جوش مى آيد و هوا ازتيرهايم پر مى شود. هرگاه تيغم در كفم آشكار شود، دل حسود كينه توز را مى شكافد.
گروهى را كشت . از هر طرف محاصره اش كردند و بر زمين افتاد. امام ، به بالين او آمد و گريست و صورت به صورتش گذاشت . وى چشم گشود و امام را ديد، لبخندى زد و به سوى خدا پر كشيد. (306)
306- مقتل الحسين ، ج 2، ص 24.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى