جابر، كنار قبر حسين عليه السلام

جابر، كنار قبر حسين عليه السلام
مقتل امام حسين (علیه السلام) – 187

115 - علامه مجلسى با سند خويش از عطيه عوفى نقل مى كند:
همراه جابر بن عبدالله انصارى به قصد زيارت قبر حسين بن على عليه السلام بيرون شديم . چون به كربلا وارد شديم جابر نزديك فرات رفت و غسل كرد و دو جامه به بركرد. كيسه اى را گشود كه در آن سعد (عطرى معروف ) بود. آن را به خود پاشيد. با هر گام ياد خدا مى كرد. نزديك قبر كه رسيد گفت : دست مرا بر قبر بگذار. دستش را بر قبر گذاشتم . روى قبر افتاد و از هوش رفت . بر او آب پاشيدم تا به هوش آمد.
آنگاه سه بار گفت : يا حسين ! سپس گفت : دوست ، پاسخ دوستش را نمى دهد؟! بعد گفت : چگونه جواب دهى كه رگهايت بريده و ميان سر و پيكرت جدايى افتاده است . شهادت مى دهم كه تو زاده پيامبران و پسر سرور مومنان و همپيمان تقوا و از نسل هدايت و پنجمين نفر از اصحاب كسايى ؛ فرزند سرور نقيبان و پسر فاطمه ، سرور زنانى و چرا چنين نباشى كه سالار پيامبر با دست خود غذايت داده و در دامان اسلام بر آمده اى . خوشا به حالت در حيات و ممات ! اما دل مومنان در فراق تو ناخرسند است و شك ندارد كه آنچه بر تو گذشت خير بوده است . سلام و رضوان خدا بر تو باد! گواهى مى دهم تو همان راه را رفتى كه برادرت يحيى بن زكريا پيمود.
آنگاه نگاهى به اطراف فرمود قبر افكند و گفت : سلام بر شما اى جانهاى پاك در آستان حسين عليه السلام فرود آمديد! گواهى مى دهم كه شما نماز را بر پا داشته ، زكات پرداختند، امر به معروف و نهى از منكر كرديد و با ملحدان جهاد نموديد و خدا را پرستيديد تا آنكه يقين شما را فرا رسيد.
سوگند به خدايى كه محمد را به حق فرستاد، ما در راهى كه شما رفتيد شريك شماييم .
عطيه گويد: به جابر گفتم : چگونه با آنان شريكيم كه نه دشتى پيموديم و نه از بلندى و كوه فرا رفتيم و نه شمشير زديم ، در حالى كه اينان سر از پيكرهايشان جدا شد، فرزندانشان يتيم گشتند و همسراناشان بيوه شدند؟
گفت : اى عطيه ! از حبيبم رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: هر كس گروهى را دوست بدارد با آنان محشور مى شود و هر كس ‍ كار عده اى را دوست بدارد در عمل آنان شريك است .
سوگند به آنكه محمد را به حق به پيامبرى فرستاد، نيت به و نيت يارانم همان است كه حسين عليه السلام و اصحابش داشتند. مرا به طرف خانه هاى كوفيان ببريد. چون مقدارى راه رفتيم ، به من گفت : عطيه ! آيا به تو وصيتى بكنم ؟ فكر نمى كنم پس از اين سفر تو ديگر تو را ببينم . دوستدار آل محمد را دوست بدار تا وقتى در دوستى باقى اند. دشمن آل محمد را نيز تا وقتى دشمن اند، دشمن بدار، هر چند اهل نماز و روزه بسيار باشند. با دوستدار آل محمد مدارا پيشه كن ؛ آنان هر چند به خاطر گناهان بسيار بلغزند، گام ديگرشان با محبت اين خاندان ثابت مى ماند. دوستدار آل محمد به بهشت بر مى گردند و دشمنانشان به دوزخ . (428)

428- بحار الانوار، ج 68، ص 130.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن