امام حسین وعاشورا از دیدگاه اهل سنت - 83
ظـهـر از راه رسـيـد شـد ابـو ثمامه صائدى خدمت امام حسين (ص ) آمد عرض كرد: فدايت شوم يـاابـاعـبـداللّه ! دشمن نزديك و نزديك تر مى شود و تا من زنده ام دستشان به شما نخواهد رسيد, ولـى دوسـت دارم در حـالى به زيارت پروردگارم نائل شوم كه اين نماز را هم به امامت شمابه جا آورده بـاشـم حـضـرت نـگـاهـى بـه آسـمـان انداخت و فرمود: نماز را يادآورى كردى , خدا ترا از نمازگزاران قرار دهد, آرى اول وقت نماز است .
آنـگـاه فـرمود: از لشكر بخواهيد دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانيم حصين بن تميم فرياد زد: نمازشما قبول نمى شود.
حبيب بن مظاهر فرمود: فكر مى كنى نماز تو قبول است , ولى نماز خاندان پيامبر قبول نمى شود؟
حصين به او حمله كرد با هم در آويختند حبيب او را بر زمين افكند, ولى اهل كوفه نجاتش دادند.
زهـيـر و سـعـيـد بـن عـبداللّه در جلوى امام ايستادند تا آن حضرت نماز بگذارد نيمى از اصحاب مـقابل حضرت صف كشيدند و نيمى ديگر در نماز به او اقتدا كردند و حضرت با اصحاب خود نماز خوف به جا آورد ((108)) .
منبع : امام حسین وعاشورا از دیدگاه اهل سنت
نویسنده : گروه معارف - مركز پژوهشهاى اسلامى صدا و سيما