اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الدُّعاةِ; وَالْقادَةِ الْهُداةِ

شرح زيارت جامعه كبيره  -41

مناقبى ديگر
اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الدُّعاةِ وَالْقادَةِ الْهُداةِ وَالسّادَةِ الْوُلاةِ وَالذّادَةِ الْحُماةِ وَاَهْلِ الذِّكْرِ وَاُولِى الاَْمْرِ وَبَقِيَّةِ اللّهِ وَخِيَرَتِهِ وَحِزْبِهِ وَعَيْبَةِ عِلْمِهِ وَحُجَّتِهِ وَصِراطِهِ وَنُورِهِ وَبُرْهانِهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ;
سلام بر امامان دعوت گر، پيشوايان راهنما، سروران سرپرست، حاميان دين خدا، اهل ذكر، صاحبان امر، آيات باقى مانده خدا، برگزيده و حزب او، جايگاه دانش و حجّت او راه، نور و برهان او و رحمت و بركات خدا بر شما باد.
طبق تنظيم و دسته بندى كه انجام يافته، اين فراز از زيارت جامعه آخرين تسليم از محورهاى سلام هاست. اين فراز چهارده جمله است كه هر يك به منقبتى از مناقب ائمّه عليهم السلام اشاره دارد، به خصوص آن چه كه در قرآن مجيد آمده است كه اكنون به اختصار بيان مى نماييم.

امامان دعوت گر
اَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ الدُّعاةِ;
سلام بر امامان دعوت گر.
پيش تر بيان شد كه واژه «دعاة» جمع «داعى» همانند واژه «قضاة» جمع «قاضى» است.
چنان كه پيداست، «الدعاة» مطلق است و معلوم است كه تحقّق مفهوم «دعوت» به داعى و مدعوّ و مورد دعوت است، داعى ائمّه عليهم السلام هستند. اما مدعوّ همه بشر و مطلق انسان ها و مورد دعوت نيز مطلق است كه مقصود سعادت بشر در جهات مادّى و معنوى مى باشد.
ائمّه همه وظايف پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله را بعد از آن حضرت به عهده داشته و همه مسئوليّت ها را متحمّل شده اند. پس ناگزير همه مقامات آن حضرت را دارا هستند.
به عبارت ديگر، وجود ائمّه پس از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله امتداد و استمرار وجودشان است. وقتى خداوند متعال در وصف پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله مى فرمايد:
(وَداعِيًا إِلَى اللّهِ بِإِذْنِهِ وَسِراجًا مُنيرًا);1
و تو را فراخوان به سوى خدا به فرمان او و چراغى روشنى بخش قرار داديم.
همين مقام پس از آن حضرت، براى ائمّه است. لازمه اين كه پيامبر اكرم يا امام عليه السلام فراخوان و دعوت كننده به سوى معرفت خداوند متعال و عبادت و اطاعت او باشند، اين است كه معرفتشان در حدّ اعلا باشد و بهترين بندگان خدا و اعلم افراد بشر به همه نيازمندى هاى جوامع بشرى براى سعادت به شمار روند; از اين رو وجود ائمّه عليهم السلام پس از پيامبر استمرار وجود آن حضرت است و هم چنان كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله جامع جميع كمالات انبياى سلف و افضل خلائق من الأولين والآخرين بود، ناگزير ائمّه عليهم السلام در اعلا درجه افضليت هستند و وارث خصائص همه پيامبران خواهند بود.
در قرآن مجيد مى خوانيم كه يكى از پيامبران الهى مى فرمايد:
(يا قَوْمِ ما لي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ وَتَدْعُونَني إِلَى النّارِ);2
اى قوم من! چرا من شما را به سوى نجات فرا مى خوانم، اما شما مرا به سوى آتش فرا مى خوانيد؟
و اين است لسان حال ائمّه عليهم السلام آن ها دعوت كننده به سوى خدا، نجات، رهايى، خير و بهشت و در زمان هر يك كسى يا كسانى كه داعى به سوى گمراهى بوده وجود داشته، و هميشه در طول تاريخ همين گونه بوده كه دو دعوت گر در مقابل هم بوده اند.
1. سوره احزاب (33): آيه 46.
2. سوره غافر (40): آيه 41.

پيشوايان هدايت گر
وَالْقادَةِ الْهُداةِ;
و (سلام بر) پيشوايان هدايت گر.
رهبرى عنوان و لقب ديگرى براى ائمّه عليهم السلام است. واژه «قادة» جمع «قائد» است و پيش تر گذشت كه در لغت عرب هم واژه «قائد» داريم و هم واژه «سائق». ائمّه پيشاپيش اُمّت قرار مى گيرند و مردم را هدايت مى كنند و آنان را رهبرى مى كنند.
و واژه «هداة» جمع هادى است.
و اين عبارت اطلاق دارد. ائمّه عليهم السلام حتّى براى غير بشر قائد و هادى هستند; يعنى به بركت وجود ائمه عليهم السلام جميع كائنات به پيش مى روند و حركتشان به سوى كمال و به سوى قيام به وظايف، به هدايت آن بزرگواران است. هر نقشى كه هر كائنى از كائنات در اين عالم دارد، به بركت ائمّه به آن نقش قيام مى كند.
ائمه عليهم السلام نسبت به بشر و بشريّت پيشوايان هدايت گرند، نه فقط براى اين اُمّت، بلكه براى همه بشريّت و براى همه اُمّت ها; چرا كه «القادة الهداة» اطلاق دارد.
پس اين عبارت از دو جهت اطلاق دارد:
1 . نسبت به بشر;
2 . نسبت به غير بشر.
بلكه اطلاق سومى نيز وجود دارد; ائمّه عليهم السلام در هر عالَمى از عوالم از جنبه هدايت، نظارت و وساطت بركاتى داشته اند.
معلوم است تا آن گاه كه فردى خود نيازمند به هادى است، نمى تواند هادى باشد. قرآن كريم مى فرمايد:
(أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدّي إِلاّ أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ);1
آيا كسى كه به سوى حق هدايت مى كند، براى پيروى شايسته تر است يا كسى كه هدايت نمى شود مگر اين كه هدايتش كنند؟
آيا مقايسه ائمّه هدايت گر با ائمّه ضلال و گمراه كننده در اين اُمت صحيح است؟ آيا مى توان اين دو را با هم سنجيد، يا اصلاً چنين ادّعايى غلط است؟
ائمّه عليهم السلام هادى و هدايت گرند. قرآن كريم مى فرمايد:
(وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا);2
و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى كردند.
توضيح جنبه هدايتى پيش تر به طور مفصّل گذشت و در ذيل آيه ديگرى نيز توضيح داديم، آن جا كه مى فرمايد:
(إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْم هاد);3
تو فقط بيم دهنده اى و براى هر گروهى هدايت گرى است.
گفتيم كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله در ذيل آيه فرمود:
يا علي! بك يهتدي المهتدون من بعدي;4
اى على به واسطه تو پس از من هدايت شوندگان راه مى يابند.
بنابراين، ائمّه عليهم السلام پيشوايان و رهبران هدايت هستند، حتى نسبت به انبيا و اوليا سلام اللّه عليهم اجمعين.
1. سوره يونس (10): آيه 35.
2. سوره انبياء (21): آيه 73.
3. سوره رعد (13): آيه 7.
4. الطرائف: 79، كنز العمال: 11 / 620، حديث 33012.

منبع:کتاب با پیشوایان هدایتگر – 1
نوشته آیت الله سید علی میلانی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن