مجازات دوستى دنيا و عبادت طاغوت

savabol-amal

حديث : 1
ابى رحمه الله قال حدثنى محمد بن يحيى العطار قال حدثنى محمد بن احمد عن يعقوب بن يزيد عن محمد بن عمرو عن صالح بن سعيد عن اخيه سهل الحلوانى عن ابى عبدالله عليه السلام قال بينا عيسى بن مريم عليهماالسلام فى سياحته اذ مر بقريه فوجد اهلها موتى فى الطريق و الدور فقال ان هولاء ماتوا بسخطه و لو ماتوا بغيرها تدافنوا قال فقال اصحابه وددنا انا عرفنا قصتهم فقيل له نادهم يا روح الله قال ما حالكم و ما قصتكم قال اصبحنا فى عافيه و بتنا فى الهاويه فقال : ما الهاويه قال بحار من نار فيها جبال من النار قال و ما بلغ بكم ما ارى قال : حب الدنيا و عباده الطاغوت قال و ما بلغ بكم من حبكم الدنيا قال كحب الدنيا قال كحب الصبى لامه اذا اقبلت فرح و اذا ادبرت حزن قال و ما بلغ من عبادتكم الطاغوت قال كانوا اذا امرونا اطعناهم قال فكيف اجبتنى انت من دونهم قال لانهم ملجمون بلجم من نار عليهم ملائكه غلاظ شداد و انيكنت فيهم و لم اكن منهم فلما اصابهم العذاب اصابنى معهم فانا معلق بشعره اخاف ان اكبكب فى النار قال فقال عيسى عليه السلام لاصحابه النوم على المزابل و اكل خبر العشير يسير مع سلامه الدين .
ترجمه :

1. امام صادق عليه السلام فرمودند: حضرت عيسى عليه السلام بهنگام سياحت گذارش به شهرى افتاد. مشاهده نمود كه اهل آن مرده و در خانه ها و راهها افتاده اند. فرمودند: اينها با خشم الهى مرده اند. و اگر در غير از اين بود، يكديگر را دفن مى كردند. ياران او عرض كردند: چرا به اين روز افتاده اند؟ آنها را صدا بزن روح الله ! او نيز صدا زد:
اى اهل شهر ! يكى از آنها جواب داد: بله ، اى روح الله ! حضرت عيسى عليه السلام پرسيد: براى شما چه اتفاقى افتاده است ؟ گفت : روز سالم بوديم ، ولى شب از هاويه سر در آورديم . پرسيد: هاويه چيست ؟ جواب داد: درياهايى از آتش است كه سر در آورديم از آتش در آن قرار دارد. پرسيد: چه چيزى شما را به اين جا رساند؟ جواب داد: دوستى دنيا و عبادت طاغوت . پرسيد: چقدر دنيا را دوست داشتيد؟ گفت همانقدر كه بچه مادرش را دوست دارد؛ هنگامى كه بيايد، خوشحال شده و هنگامى كه برود، اندوهگين مى شود. پرسيد: چگونه طاغوت را عبادت مى كرديد؟ گفت : وقتى به ما دستور مى دادند، اطاعت مى كرديم . پرسيد: چرا فقط تو جواب دادى ؟ گفت : باين جهت كه دهنه هايى از آتش بر دهان آنها زده و فرشتگانى خشن و نيرومند بر آنها گمارده اند. من در ميان آنها بودم ، ولى از آنان نبودم . هنگامى كه عذاب آمد، مرا نيز همراه آنان در برگرفت . اكنون به تار مويى آويزان بوده و مى ترسم در جهنم بيفتم . آنگاه حضرت عيسى عليه السلام به ياران خود فرمودند: خوابيدن در زباله دانيها و خوردن نان جو با سلامت دين راحت تر است .

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن