مجلس چهل و هفتم روز جمعه پنجم ماه ربيع الاول سال 368

امالی شیخ صدوق

1- محمد بن فرج رخجى گويد:
بامام دهم نوشتم و از او پرسيدم از آنچه هشام بن حكم راجع بجسم گفته و هشام بن سالم راجع بصورت ، در پاسخ نوشت سرگردانى حيران را از سر بگذار و پناه بر بخدا از شيطان رجيم قول درست آن نيست كه دو هشام گفته اند.

2- صقر بن دلف گويد:
از امام دهم (ع) راجع بتوحيد پرسيدم و باو گفتم كه من معتقد بقول هشام بن حكمم ، در خشم شد و فرمود تو را بگفته هشام چكار او از ما نيست هر كه معتقد است كه خدا جسم است ما از او بيزارم در دنيا و آخرت اى پسر دلف جسم حادث است و خدا او را پديد كرده و جسم ساخته .

3- على بن مهزيار گويد:
بامام نهم نوشتم قربانت پشت سر كسى كه بجسم معتقد است و همعقيده يونس است يعنى پسر عبد الرحمن نماز بخوانم ؟ در جواب نوشت پشت سر آنها نماز نخوانيد و زكاة ب آنها ندهيد و از آنها بيزار باشيد خدا از آنها بيزار است .

4- عبد اللّه بن سنان از پدرش نقل كرده كه :
حضور امام باقر (ع) بودم يكى از خوارج خدمتش رسيد و گفت اى ابا جعفر چه را پرستى ؟ فرمود خدا را گفت او را ديدى ؟ فرمود ديده ها عيانش ‍ نبينند و دلها بحقيقت ايمانش دريابند بسنجش نتوانش شناخت و بمردم مانند نيست بنشانه ها ستوده گردد و بعلامتها شناخته است در حكمش جور نيست آنست خدا نيست معبود حقى جز او، گويد آن مرد بيرون شد و ميگفت خدا داناتر است كه كجا رسالت خود را بنهد.

5- امام هشتم (ع) ميفرمود:
هميشه خداى تبارك و تعالى دانا و توانا زنده و قديم ، شنوا و بينا بوده است فضل بن سليمان كوفى گويد عرضكردم يا بن رسول اللّه مردمى گويند هميشه خدا دانا است بعلم و تواناست بقدرت و زنده است بحيات و قديم است بقدم و شنواست بسمع و بيناست ببصر، فرمود هر كه چنين گويد و بدان معتقد باشد با خدا خدايان ديگر شريك كرده و با ولايت ، ما سر و كارى ندارد سپس فرمود هميشه خدا بذات خود دانا توانا زنده و قديم و شنوا و بيناست و برتر است از آنچه مشركان و مشبهه گويند بى اندازه .

6- محمد بن عماره از پدرش گفته است كه :
از امام صادق (ع) پرسيدم يا ابن رسول اللّه بمن خبرده
كه خدا را رضا و سخط باشد؟ فرمود آرى ولى نه مانند مخلوق خشم خدا عقاب او است و رضايش ثواب او.

7- امام صادق (ع) فرمود:
براستى خداى تبارك و تعالى متصف بزمان و مكان و حركت ، و انتقال و سكون نيست بلكه او است خالق زمان و مكان و حركت و سكون و انتقال برتر است از آنچه ظالمان گويند بى اندازه .

8- امام صادق (ع) فرمود:
من نه معتقد بجبرم و نه بتفويض .

9- رسول خدا (ص) فرمود:
براستى خداى جل جلاله بدنيا خطاب كرد كه خادم خود را برنج افكن و تارك خود را خدمت كن و چون بنده در نيمه شب تار با آقاى خود خلوت كند و راز گويد خدا نور را در دلش برجا دارد چون گويد يا رب يا رب جليل جل جلاله او را ندا كند لبيك عبد من بخواه تا بتو بدهم بر من توكل كن تا تو را كفايت كنم سپس خداى جل جلاله بملائكه خود فرمايد اى ملائكه ببينيد بنده مرا كه در دل شب تار با من خلوت گرده و بيهودگان در بازى و غفلتند و بخواب اندرند گواه باشيد كه من او را آمرزيدم پس از آن فرمود بر شما باد به ورع و كوشش و عبادت و بى رغبت باشيد در اين دنيا كه بشما بى رغبت است زيرا كه پرفريب دهنده است خانه فنا و زوال است بسيار كسى كه فريب آن خورد و نابودش كرد و بدان تكيه زد خيانتش نمود و بسيار كسى كه بدان اعتماد كرد و فريبش داد و او را وانهاد، بدانيد كه در پيش شما راهيست هراسناك و سفريست دراز و گذشت شما بر صراط است و بناچار مسافر را توشه بايد و هر كه بى توشه سفر كند در رنج افتد و هلاك شود و بهترين توشه تقوى است سپس ياد كنيد وقوف خود را در برابر خداى جل جلاله كه او حاكم عادل است و آماده جوابش شويد در موقع بازپرسى او از شما كه بناچار از شما بازپرسى كند نسبت بهر چه كرديد (در آنجا ميان شما بجا نهادم خ ب ) از ثقلين پس از من كه كتاب خدا و خاندان منند و ملاحظه كنيد كه نگوئيد كتاب را تغيير داديم و تحريف نموديم و اما از خاندان جدا شديم و آنها را كشتيم كه در اين موقع پاداش شما جز دوزخ نباشد هر كدام شما كه خواهد از هراس اين روز بركنار باشد بايد پيرو ولى من و تابع وصى و خليفه بعد از من على بن ابى طالب (ع) باشد كه او صاحب حوض من است و دشمنانش را از آن طرد كند و دوستانش را از آن سيراب نمايد و هر كه از آن ننوشد هميشه تشنه است و هرگز سيراب نشود و هر كه از آن شربتى نوشد هرگز تشنه نشود و براستى على بن ابى طالب صاحب پرچم من است در آخرت چنانچه صاحب پرچم من است در دنيا و اول كس باشد كه در بهشت درآيد زيرا جلو من لواء حمد را ميكشد كه زيرا آن آدم و پيغمبران ديگرند.

10- مردى خدمت امام صادق (ع) آمد و عرضكرد:
يا ابن رسول اللّه مرا بمكارم اخلاق مطلع كن ، فرمود گذشت از كسى كه بتو ظلم كرده و صله با آنكه از تو ببرد و عطاى بكسى كه تو را محروم كند و گفتار حق و گرچه بر زيان خودت باشد.

11- امام صادق (ع) فرمود:
هر كه از زوال پنجشنبه تا ظهر جمعه بميرد از مؤمنان خدا او را از فشار قبر پناه دهد.

12- مردى بامام صادق (ع) گفت :
بمن سفارش كن فرمود بنه خود را آماده ساز و توشه سفر طولانى خود را پيش فرست و خود وصى خود باشد و ديگرى را امين مدان كه آنچه تو را اصلاح كند برايت بفرست .

13- امام صادق (ع) فرمود:
هر كه سى بار گويد سبحان اللّه و بحمده سبحان اللّه العظيم و بحمده رو بتوانگرى كرده و پشت بفقر داده و در بهشت را كوبيده .

14- امام باقر (ع) فرمود:
بخدا شيوه على (ع) بود كه چون بندگان خوراك ميكرد و بر زمين مى نشست و دو پيراهن سنبلانى ميخريد و خدمتكار او باختيار خود بهتر آنها را برميداشت و خود آن ديگر را مى پوشيد و اگر آستينش از انگشتانش ‍ بلندتر بود آن را قطع ميكرد و اگر دامنش از كعب ميگذشت آن را مى چيد پنج سال خليفه بود نه آجرى بر آجرى گذاشت و نه خشتى بر خشتى و نه دهى مالك شد و نه پول نقره يا طلا بجاى خود گذاشت بمردم نان گندم و گوشت ميخورانيد و خود بمنزل
برميگشت و نان جو با زيت و سركه ميخورد و هر گاه با دو كار خدا پسند روبرو ميشد سخت تر آنها را انتخاب ميكرد و هزار بنده از دسترنج خود آزاد كرد كه در آن دستش خاك آلود شده و چهره اش عرق ريخته بود و كسى را تاب كار و كرد او نبود او در شبانه روز هزار ركعت نماز ميخواند و مانندترين مردم باو على بن الحسين بود و كسى بعد از او توان كار او را نداشت ، مردى از تابعين از انس بن مالك شنيد كه اين آيه در باره على بن ابى طالب نازل شده (زمر- 9) آيا كسى كه عبادت كند در آناى شب با سجده و قيام براى حذر از آخرت و اميد برحمت پروردگارش .
آن مرد گويد نزد على (ع) رفتم تا عبادت او را بنگرم خدا گواه است هنگام مغرب نزد او بودم و ديدم با يارانش نماز مغرب ميخواند و چون فارغ شد به تعقيب مشغول بود تا برخاست نماز عشاء را خواند و بمنزلش آمد من با او وارد منزل شدم و در تمام شب نماز ميخواند و قرآن ميخواند تا سپيده دميد و تجديد وضوء كرد و بمسجد آمد و با مردم نماز خواند و مشغول تعقيب شد تا آفتاب برآمد و مردم بدو مراجعه كردند و دو مرد نزد او بمحاكمه مينشستند و چون فارغ ميشدند دو مرد ديگر جاى آنها را ميگرفتند تا براى نماز ظهر بپا خواست و وضوء تازه كرد و با اصحابش نماز ظهر را خواند و مشغول تعقيب بود تا نماز عصر را با آنها خواند و موقع مراجعه مردم رسيد و دو مرد نزد او مى نشستند و چون بر ميخاستند دو مرد ديگر جاى آنها را مى گرفت و او ميان آنها قضاوت مى كرد و فتوى ميداد تا آفتاب غروب كرد و من گفتم خدا را گواه دانم كه اين آيه در باره او نازل شده .

15- رسول خدا (ص) فرمود:
هر كه مؤمنى را در گرسنگى اطعام كند خدايش از ميوه هاى بهشتى اطعام كند و هر كه او را از برهنگى بپوشاند خدايش از استبرق و حرير بپوشاند و هر كه او را شربت آبى بنوشاند در تشنگى خدايش از رحيق مهر زده بنوشاند و هر كه او را يارى كند يا گرفتارى او را برطرف كند خدا او را در سايه عرش ‍ خود جاى دهد روزى كه سايه اى جز سايه او نيست .

16- اصبغ بن نباته گفت :
مال خراجى كه براى امير المؤمنين مى آوردند، وارد بيت المال مسلمانان ميكرد و مستحقان را جمع ميكرد و با دست خود به راست و چپ پهن ميكرد و ميفرمود اى پول هاى زرد و سفيد مرا نفريبيد ديگرى را بفريبيد.

هذا جناى و خياره فيه   اذ كل جان يده الى فيه

اين است ميوه كه من چيدم و خوبش در آنست و هر كه ميوه چيند با دست خود بدهان گذارد- سپس بيرون نميرفت تا هر چه در بيت المال مسلمانان بود قسمت ميكرد و دستور ميداد آن را جاروب ميكردند و آب ميپاشيدند و دو ركعت نماز در آن ميخواند و دنيا را سه طلاق ميداد و بعد از سلام نماز ميفرمود اى دنيا بمن مياويز و مرا بخود تشويق مكن و فريب مده كه من تو را سه طلاق دادم و بتو رجوع نتوانم .

17- از امام هشتم پرسيدند عقل چيست ؟ فرمود:
غصه خوردن و با دشمنان مسامحه كردن و با دوستان مدارا نمودن .

18- امام صادق (ع) فرمود:
چون روز قيامت شود خدا خلق اولين و آخرين را در يك زمين گرد آورد و تاريكى سختى همه را فراگيرد و بپروردگار خود بنالند و گويند پروردگارا اين تاريكى را از ما برطرف كن فرمود جمعى آيند و نورى برابر آنهاست كه عرصه قيامت را روشن كرده حاضران قيامت گويند اينان پيغمبران خدايند، از خدا ندا رسد كه اينان پيغمبر نيستند همه گويند اينها فرشته اند ندا رسد از جانب خدا اينان فرشته نيستند همه گويند اينان شهيدانند ندا رسد كه از خود آنها بپرسيد كيانند؟ همه گويند شما كه باشيد؟ گويند ماها علويه و ذريه محمد رسول خدا (ص) و اولاد على ولى خدائيم مائيم مخصوص ‍ بكرامت خدا در آسايش و در اطمينان هستيم ب آنها از طرف خدا ندا رسد كه دوستان و شيعيان خود را شفاعت كنيد و هر كه را بايد شفاعت كنند، 19- يك روز رسول خدا (ص) باصحابش فرمود معاشر اصحاب من براستى خداى جل جلاله دستور ميدهد بشما به ولايت على بن ابى طالب و پيروى او كه ولى و امام شما است پس از من مخالفت او نكنيد
تا كافر شويد و از او جدا نشويد تا گمراه گرديد به راستى خدا جل جلاله على را نشانه ميان نفاق و ايمان ساخته هر كه او را دوست دارد مؤمن است و هر كه دشمنش دارد منافقست براستى خداى جل جلاله على را وصى و نوربخش پس از من نموده او سر نگهدار و گنجينه علم من و خليفه بعد از منست در خاندانم بخدا از ظالمان به وى شكايت كنم ؟

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: