قال الله تبارك و تعالى
يابن آدم اذا أصبحت بين نعمتين عظيمتين لما تدرى ايتها و اعظم عندك ذنوبك المستورة عن الناس او الثناء الحسن من الناس ولو علم الناس ما اعلم منك ما سلم عليك احد من خلقى و اخلص عملك من الرياء و السمعة فانك عبد ذليل لرب جليل مأمور لامره و تزود فانك مسافر و لابد من الزاد لكل مسافر
يابن ادم خزائنى لا تزول ابداً و يمينى مبسوطة بالعطايا ابداً و بقدر ما تنفق انفق عليك و بقدر ما تمسك امسك عليك
يابن ادم خوف الفقر سوء الظن بالله تعالى و من قلة اليقين تبخل على المساكين
يابن ادم من اهم للرزق فقد شك فى كتابى و من لم يصدق انبيائى فقد جخد ربوبيتى و من جحد ربوبيتى اكببته فى النار على وجهه
اى فرزند آدم چون ميان دو نعمت بزرگ من روزگار مىگذرانى، نمىدانى كداميك براى تو مهمتر است: گناهانت كه از چشم مردم مخفى نگه داشته شده، و يا ستايش نيكى كه در ميان مردم رواج يافت؟ چون اگر مردم آنچه را كه من از تو مىدانم مىدانستند ديگر هيچيك از بندگانم بر تو سلامى نمىكرد.
كردارت را از ظاهر فريبى و به گوش ديگران رساندن، پاك گردان كه تو بندهاى خوار براى پروردگارى بزرگ، و مأمور به اوامر او مىباشى. توشه خويش بردار كه تو مسافرى و گريزى براى مسافر از زاد و توشه نيست.
اى فرزند آدم گنجينههاى مرا هيچگاه پايانى نيست، و دست من هميشه براى بخشش باز است. و به همان ميزان كه انفاق كنى بر تو انفاق مىكنم، و به هر اندازه از بخشش خودارى كنى من نيز بر تو خوددارى مىكنم.
اى فرزند آدم ترس از فقر، بدگمانى به خداوند متعال است. و خسارت بر مساكين از كمبود يقين است.
اى فرزند آدم هر كس تمامى اهمتمامش براى طلب روزى باشد در كتاب من ترديد كرده است، و هر كس پيامبران مرا تصديق نكند، پروردگارى مرا انكار نموده است، و هر كس پروردگارى مرا انكار كند با صورت او را به درون آتش دوزخ افكنم.