غربت على (ع )

بعد از جنايت بين در و ديوار قنفذ ملعون با همراهانش بدون اجازه به خانه على هجوم آوردند. على (ع ) سراغ شمشيرش رفت ، ولى آنان زودتر به طرف شمشير آن حضرت رفتند، و با عده زيادشان بر سر او ريختند. عده اى شمشيرها را بدست گرفتند و بر آن حضرت حمله ور شدند و او را گرفتند و بر گردن وى طنابى (سياه ) انداختند. و بنا بر نقلى دست على (ع ) را نيز با طناب بستند.(169)
هنگامى كه على (ع ) را دست و گردن بسته به سوى مسجد براى اخذ بيعت مى بردند، حضرت زهرا (س )، جلوى در خانه بين مردم و اميرالمؤ منين مانع شد. قنفذ ملعون با تازيانه به آن حضرت زد.
به طورى كه وقتى از دنيا رفت بر دو بازويش از زدن تازيانه اثر مثل دستبند بر جاى مانده بود، سپس على (ع ) را بردند و به شدت او را مى كشيدند.
سلمان گويد: قنفذ كه خدا او را لعنت كند فاطمه (س ) را با تازيانه زد آن هنگام كه خود را بين او و شوهرش قرار داد، و عمر پيغام فرستاد كه اگر بين تو و او مانع شد او را بزن ! قنفذ او را به سمت چهارچوب در خانه اش ‍ كشانيد و در را فشار داد، به طورى كه استخوانى از پهلويش شكست و جنينى سقط كرد، و همچنان در بستر بود تا در اثر همان شهيد شد).(170)

 

169- آتش در حرم ، 49.
170- اسرار آل محمد (ص )، ص 228 و 230.
 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: