خروش فاطمه (س ) و تصميم او بر نفرين

عياشى روايت كرده است (پس از بيرون بردن على (ع ) از خانه ) فاطمه (س ) بيرون آمد و به ابوبكر رو كرد و فرمود:
(آيا مى خواهيد شوهرم را از دستم بگيريد و مرا بيوه كنيد، سوگند به خدا اگر دست از او برنداريد، موى سرم را پريشان مى كنم و گريبان چاك مى نمايم و كنار قبر پدرم مى روم و به درگاه خدا ناله مى كنم ).
آن گاه فاطمه (س ) دست حسن و حسين (ع ) را گرفت و از خانه بيرون آمد تا كنار قبر پيامبر (ص ) برود.
حضرت على (ع ) از جريان آگاه شد و به سلمان فرمود: برو فاطمه (س ) دختر محمد (ص ) را درياب (گويى ) دو طرف مدينه را مى نگرم كه به لرزه در آمده و در زير زمين فرو مى روند، سوگند به خدا اگر فاطمه (س ) موى خود را پريشان كند و گريبان چاك نمايد و كنار قبر پيامبر (ص ) برود و به پيشگاه خدا ناله نمايد، ديگر مهلتى براى مردم مدينه باقى نمى ماند و زمين همه آنها را در كام خود فرو مى برد.
سلمان با شتاب نزد فاطمه (س ) آمد و عرض كرد: (اى دختر محمد! خداوند پدرت را مايه رحمت جهانيان قرار داده است ، به خانه باز گرد و نفرين مكن .)
فاطمه (س ) فرمود: اى سلمان ، آنها مى خواهند على (ع ) را به قتل برسانند، صبرم تمام شده ، بگذار كنار قبر پدرم بروم و مويم را پريشان كنم ، گريبان چاك نمايم ، و به درگاه پروردگارم بنالم .
سلمان عرض كرد: (من ترس آن دارم مدينه به لرزه درآيد و زمين دهان باز كند و مردم را در خود فرو ببرد! على (ع ) مرا نزد شما فرستاده است و فرموده كه به خدا باز گردى و از نفرين نمودن منصرف شوى ).
در اين هنگام حضرت زهرا (س ) فرمود:
اذا ارجع و اصبر و اسمع له و اطيع .
(در اين صورت (چون شوهرم فرموده ) به خانه باز مى گردم و صبر مى كنم ، و سخن آن حضرت را مى پذيرم و از او اطاعت مى كنم ).(144)

 

144- بيت الاحزان ، ص 138 و 139.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: