از مادرى تا وزارت

از مادرى تا وزارت
تربيت کودک در جهان امروز – 32

همه چيز در حال تحول
دنـيـاى قرن بيستم ، دنياى نوآوريها ونوسازيهاست ، از آلات و ابزار زندگى گرفته ، تا خوراكى ها، نوشابه ها و پوشاكى ها، همه چيز دستخوش تغيير وتحول شده است . قوانين و مقررات ، هرلحظه شكلى ديگر به خود مى گيرد. پـوسـتـه ضـخـيـم افـلاك بـطـلـمـيـوس كـه همچون زرهى پولادين و غير قابل نفوذ زمين را مـحـاصره كرده بود، به آسانى شكافته شد و آپولوها، انسان دست وپا بسته زمين را در فضا به جولان درآوردند. امـورى كـه در مـيـان جـوامع و ملل ، مطلق و غيرقابل تغيير بودند، از اريكه قدرت مطلق بودن ، سقوط كردند و جنبه نسبيت به خودگرفتند.
آرى ، بـه جـاى اخـلاق مـطلق ، اخلاق نسبى مطرح شد، هيپيسم و بيتليسم ، به دنبال فرويديسم و اگزيستانسياليسم ، از پديده هاى نوين قرن ماست . زن نيز در اين ميان ، بيكار ننشست .
او بـه جـاى اين كه به موازات تغييرات و تحولات ، با احتياط و حزم پيش رود و سنت هاى غلط را در هم بكوبد و آن چنان شخصيتى براى خود تحصيل كند كه نه تنها محروميت هاى گذشته را جبران كـنـد، بـلـكه به اوج افتخار و عظمت برسد، ناگهان از جاى خويش با يك جهش فوق العاده سريع حـركـت كـرد، درسـت مـانند كسى بود كه در يك پرتگاه مخوف قرارگرفته است و به يك جهش شـجـاعانه ـولى توام با حزم و احتياط ـنيازمند است تا خود را ازپرتگاه خطر، نجات بخشد، ولى با هـمـه جرات و تهورى كه دارد، بدون حزم و احتياط، خود را به كام خطر مى افكند و براى هميشه گرفتارمى شود. زن نيز چنين بود. اين جهش به سود او تمام نشد، بالعكس به كام خطرافتاد.
دنـيـا وقـتـى بـه خـود آمد كه ديگر همه چيز تمام شده بود! ديگر ناله و فرياد پزشك ، روان پزشك ، جـامـعـه شـنـاس ، دانـشمندان آموزش و پرورش وسرانجام پيشوايان اديان ، بى ثمربود، و در برابر گـوش هـاى سخن نشنو، آنچه البته به جايى نرسد، فرياد است ! لذت گمراه كننده قدرت و مقام ، شهرت و نفوذ، پول و درآمد، زن را چنان به كام خود فروبرد كه نتوانست با اين هشدارها به خود آيد و به وظايف خويش آشنايى پيداكند. گفتند : تمام سلول هاى زن ، همصدا، آمادگى خود را براى مادرى اعلام مى كنند. نوشتند : زنى كه فرزند بزايد، از زنى كه فرزند نزايد، سالم تر است و زنى كه فرزند خود را شير دهد، از زنـى كـه فـرزنـد خـود را شير ندهد،سالم تراست و زنى كه فرزند را در آغوش بپروراند، از زنان ديگرسالم تر است ، ولى گفته ها برباد رفت ونوشته ها به دست فراموشى سپرده شد. كار به جايى رسيد كه وفادارى به همسر و خانواده ، جاى خود را به خيانت و بى وفايى سپرد. در تئاترها حتى امور جنسى به نمايش گذاشته شد.
در ايـن مـيـان ، دسته بسيار محدودى هم برخى از مسندهاى حساس اجتماعى را احراز كردند، تا خارى باشند در چشم آنها كه منكر فضيلت ،استعداد ونبوغ جنس زن هستند!.
.........................................................................
منبع : تربيت کودک در جهان امروز
دکتر احمد بهشتي

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن