مقتل امام حسين (علیه السلام) - 107
130 - سيد بن طاووس گويد:
عمرو بن قرظه انصارى بيرون آمد. از امام حسين عليه السلام اذن طلبيد. امام به او اجازه ميدان داد.
نبردى شايسته و مشتاقانه به بهشت نمود. گروه زيادى از حزب ابن زياد را كشت . هيچ تيرى به سوى امام نمى آمد جز آنكه با دستش جلو آن را مى گرفت و سينه در برابر شمشيرها سپر مى ساخت و آسيبى به حسين عليه السلام نمى رسيد تا آنكه مجروح شد. رو به امام حسين عليه السلام كرد و گفت : اى پسر پيامبر! آيا وفا كردم ؟ امام فرمود: آرى ، تو پيش از من در بهشتى . سلامم را به رسول خدا صلى الله عليه و آله برسان و بگو كه من نيز در پى مى آيم . آن قدر جنگيد تا به شهادت رسيد. (278)
131 - طبرى گويد:
عمرو بن قرضه انصارى براى نبرد در ركاب حسين عليه السلام بيرون آمد. رجز مى خواند و مى جنگيد تا آنكه كشته شد. او از ياران امام حسين بود و برادرش در سپاه عمر سعد بود. برادرش صدا زد: اى حسين ! اى دروغگو پسر دروغگو! برادرم را گمراه كردى و او را به كشتن دادى . امام فرمود: خداوند برادرت را گمراه نكرد، بلكه هدايتش فرمود و تو را گمراه كرد. گفت : خدا مرا بكشد اگر تو را نكشم يا در جنگ با تو كشته نشوم . بر امام حمله كرد. نافع بن هلال راه بر او بست و با نيزه اى او را بر زمين افكند. يارانش او را از معركه برده و نجاتش دادند. (279)
278- لهوف ، ص 162.
279- تاريخ طبرى ، ج 3، ص 323.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى