خطابه فاطمه صغرى عليها السلام

خطابه فاطمه صغرى عليها السلام
مقتل امام حسين (علیه السلام) – 175

47 - طبرسى به سند خويش نقل مى كند:
پس از آنكه فاطمه صغرى از كربلا باز گردانده شد، خطبه خواند و گفت : خدا را سپاس به شمار ريگها و سنگريزه ها و هموزن عرش الهى تا زمين ! او را مى ستايم و به او ايمان دارم و بر او توكل مى كنم و گواهى مى دهم كه جز خداى يكتا و بى شريك ، معبودى نيست . محمد بنده و فرستاده اوست و فرزندانش در ساحل فرات ، بى گناه كشته شدند. خداوندا! به تو پناه مى برم كه بر تو دروغ بندم و بر خلاف عهد و پيمانى كه براى وصى پيامبر، على بن ابى طالب عليه السلام گرفتى سخن گويم ؛ آنكه حقش را گرفتند و بى گناه شهيدش كردند، آن گونه كه فرزندش ديروز در يكى از خانه هاى خدا به شهادت رسيد؛ جايى كه گروهى مسلمان نما حضور داشتند و هيچ دفاعى از او نكردند، نه در حال حيات و نه در هنگام مرگ تا آنكه او را پاك سيرت و نيكو خصال و پسنديده راه ، پيش خود بردى . در راه تو نه از ملامت ملامتگرى بيم داشت و نه از نكوهش كسى هراس . خدايا! او را از خردى به اسلام هدايت كردى و در بزرگى نيكيهايش را ستودى و پيوسته خير خواه و دلسوز تو و پيامبرت برد تا آنكه پيش خود فراخواندى . در دنيا پارسا بود و به آخرت مشتاق و در راه تو جهاد كرد. او را پسنديدى و برگزيدى و به راه راست ، راه نمودى .
اما بعد، اى كوفيان ! اى اهل نيرنگ و فريب ! ما خاندانى هستيم كه خداوند شما را به ما آزمود و ما را به شما، و آزمايش ما را نيك قرار داد؛ علم و فهم خويش را نزد ما نهاد. ما جايگاه علم و قرار گاه فهم و حكمت او و حجتش  در روى زمين بر بندگان اوييم . خدا ما را بركت خويش عزيز داشت و با پيامبرش ما را بر بسيارى از مخلوقاتش فضيلت بخشيد. شما ما را تكذيب و تكفير كرديد، كشتن ما را حلال دانستيد، اموال ما را به يغما برديد، گوتا نا مسلمانان بيگانه ايم ، آن گونه كه ديروز جد ما را كشتيد و از كينه هاى ديرين ، هنوز از شمشيرهايتان خون ما مى چكد. چشمتان روشن و دلتان شاد از اين گستاخى نسبت به خدا و نيرنگى كه داشتيد و خدا بهترين چاره انديشان است .
چندان شاد از اين گستاخى نسبت به خدا و نيرنگى كه داشتيد و خدا بهترين چاره انديشان است .
چندان خوشحال نباشيد كه خون ما را ريختيد و اموالمان را غارت كرديد. همه اين مصيبتهاى بزرگ كه به ما رسيده ، پيشتر در كتاب تقدير الهى ثبت بوده است و اين بر خدا آسان است ، تا بر آنچه از دست مى دهيد غصه نخوريد و از آنچه به دست مى آوريد شادمان نشودى و خداوند هيچ مغرور فخر فروشى را دوست نمى دارد.
مرگ بر شما باد! منتظر لعنت و عذاب باشيد! گويا بر شما فرود آمده و انتقام الهى پياپى از آسمان بر شما باريده است و از آنچه كرده ايد خشمگين است تا برخى تان را از قدرت بعضى بچشاند، آنگاه به خاطر ظلمى كه به ما كرديد، در قيامت در عذاب ابدى خواهيد بود. هلا! لعنت خدا بر ستمگران ! واى بر شما! آيا مى دانيد چه دستى به ستم بر ما گشوده و به جنگ ما آمده ايد و مى دانيد با چه پايى براى نبرد با ما ره سپرده ايد؟ دلهايتان سخت و خشن شده و بر قلوب شما مهر خورده و گوش و چشمتان از ديدن و شنيدن حق ناتوان گشته است و شيطان كار زشتتان را بر شما آراسته و بر ديدگانتان پرده افكنده است ؛ از اين رو هدايت نمى شويد. مرگ بر شما اى كوفيان ! چه خونها كه از آل رسول ريخته ايد، به برادرش على بن ابى طالب عليه السلام جد من نيرنگ زديد و به فرزندان او كه عترت پاك پيامبرند حيله كرديد. آنگاه چنين افتخار كرديد كه : (ما بوديم كه با تيغهاى هندى على و فرزندانش را كشتيم و زنانشان را به اسارت گرفتيم و بر آنان ضربت زديم . آنگاه فرمود: بر دهانت خاك و بر سر و رويت سنگ ببار داى گوينده اين سخن ! آيا به كشتن قومى كه خدا پاكشان شمرده و آلودگى را از آنان دور ساخته ، افختاى مى كنى ؟ سرجايت بنشين و دم فروبند، آن گونه كه پدرت بر سر جايش نشست . هر كسى را همان است كه پيش فرستاده است .
شما بر ما حسد ورزيديد! واى بر شما! به خاطر فضيلتى كه خدا براى ما قرار داد. گناه ما چيست كه درياى ما ژرف و عظيم است و درياى شما كوچك كه هيچ حشره اى را هم نمى پوشاند! اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد مى بخشد. هر كه از خدا روشنايى نبخشيده ، نورى براى او نيست .
گويد: صداها به گريه برخاست و گفتند: بس است اى دختر پاكان ! دلهايمان را سوزاندى و آتشمان زدى . او نيز ساكت شد. درود بر او و بر پدر و جدا او باد! (346)

346- احتجاج ، ج 2، ص 302.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن