گريه خاندان پيامبر و اصحاب بر امام حسين عليه السلام - گريه ام سلمه

گريه خاندان پيامبر و اصحاب بر امام حسين عليه السلام - گريه ام سلمه
مقتل امام حسين (علیه السلام) – 204

26 - شيخ طوسى با سند خويش از عبدالله بن عباس نقل مى كند:
در خانه خود خوابيده بودم كه از خانه ام سلمه همسر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله صداى شيون بلندى شنيدم . مرا به طرف خانه اش بردند. مردم مدينه از زن و مرد رو به آنجا داشتند. چون به آنجا رسيدم ، گفتم : اى مادر مومنان ! چرا ناله و شيون مى كنى ؟ پاسخ نداد و به زبان هاشمى رو كرد و گفت : اى دختران عبدالمطلب ! با من هم ناله شويد و گريه كنيد. به خدا سرور شما، سرور جوانان بهشت ، فرزند عزيز پيامبر، حسين عليه السلام كشته شد!
گفتند: از كجا دانستى ؟ گفت : پيامبر را هم اكنون در خواب ديدم كه خاك آلود و پريشان بود.
سبب را پرسيدم ، فرمود: فرزندم حسين و خاندان او امروز كشته شدند و من آنان را دفن كردم و اكنون از دفن آنان فارغ شدم . گويد: برخاستم تا وارد اتاق شوم ، فكرم كار نمى كرد. نگاهم به تربت حسين عليه السلام افتاد كه جبرئيل آن را از كربلا آورده بود و گفته بود: هرگاه اين خاك ، خون شود، پسرت كشته شده است . پيامبر آن تربت را به من داد و فرمود آن را در شيشه اى قرار بده و پيش خود نگهدار. هر وقت به خون تازه تبديل شد، بدان كه حسين كشته شده است .
اكنون شيشه را ديدم كه خون تازه در آن مى جوشيد.
ام سلمه از آن خون بر گرفت و به چهره اش ماليد و آن روز را روز ماتم و گريه بر حسين عليه السلام قرار داد. سواران خبر آوردند كه در همان روز كشته شده است .
عمرو بن حارث گويد: پدرم گفت : خدمت امام باقر عليه السلام رسيدم و از اين حديث سوال كردم و ياد آور شدم كه سعيد بن جبير هم اين حديث را از ابن عباس نقل مى كند. حضرت فرمود: آن را عمر بن ابى سلمه از مادرش ام سلمه براى من نقل كرده است .
ابن عباس گويد (در روايت سعيد بن جبير از او): ام سلمه گفته است : چون شب شد، رسول خدا را در خواب ديدم كه غبار آلود و پريشان بود. علت آن را پرسيدم ، فرمود: نمى دانى كه از دفن حسين و اصحاب او فارغ شدم ؟
از امام عليه السلام روايت است كه جبرئيل ، از آن خاكى كه حسين عليه السلام بر آن كشته مى شود براى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آورد. حضرت فرمود: اكنون آن خاك نزد ماست . (464)
27 - طبرانى با سند خويش از سلمان نقل مى كند كه :
پيش ام سلمه رفتم . گريه مى كرد. پرسيدم : چرا گريه مى كنى ؟ گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله را در خواب ديدم كه بر سر و صورتش خاك بود.
پرسيدم : چه شده است يا رسول الله ؟ فرمود: شاهد شهادت حسين عليه السلام بودم . (465)
28 - ابن فتال روايت مى كند:
روزى ام سلمه مى گريست . گفتند: چرا گريه مى كنى ؟ گفت : فرزندم حسين كشته شد. رسول خدا صلى الله عليه و آله را از هنگام وفات جز همين امشب در خواب نديده ام . به آن حضرت عرض كردم : پدر و مادرم فدايت ! چرا پژمرده مى بينمت ؟ فرمود: از اول شب مشغول كندن قبر حسين عليه السلام و اصحابش بودم . (466)

گريه همسر امام 29 - از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:
چون امام حسين عليه السلام شهيد شد، همسر او (از بنى كلب ) براى او ماتم به پاك كرد و گريست و زنان و خادمان هم گريه كردند تا آنكه اشكهايشان تمان شد. در اين بين ، يكى از كنيزان را ديدند كه مى گريد و اشك فراوان دارد. از او پرسيدند: تو كه از جمع ماى ، چگونه اشك ريزان دارى ؟ گفت : من چون خسته و بى تاب شدم ، شربت سويق نوشيدم . آنگاه همسر امام دستور داد غذا و شربت آوردند. خورد و نوشيد و به ديگران هم داد و گفت : مى خواهيم بدين وسيله براى گريه حسين عليه السلام نيرو بگيريم . گويد: به آن همسر امام جون (ظرفى براى عطر) داده شد تا به وسيله آن براى گريه و ماتم نيرو بگيرد. چون آن ديد، پرسيد: اين چيست ؟
گفتند: هديه فلانى است تا به كمك آن بر حسين عليه السلام عزادارى كنى . گفت : ما كه در عروسى نيستم ، اين را مى خواهيم چه كنيم ؟ دستور داد آن زنان را از خانه بيرون كنند. چون بيرونشان كردند، آنان را حس نكردند، گويا به آسمان پريدند و پس از بيرون رفتن از خانه ، اثرى از آنان ديده نشد. (467)

464- امال ، ص 314.
465- المعجم الكبير، ج 23، ص 373.
466- روضه الواعظين ، ص 170.
467- كافى ، ج 1، ص 466.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن