مرثيه هاى فرشتگان و جنيان

مرثيه هاى فرشتگان و جنيان
مقتل امام حسين (علیه السلام)  - 215

96 - طبرى با سند خويش از عمرو بن عكرمه نقل مى كند:
صبح فرداى روزى كه امام حسين عليه السلام شهيد شد، يكى از غلامان ما مى گفت : ديشب يك منادى را شنيدم كه چنين مى خواند:
اى آنان كه از روى نادانى حسين عليه السلام را كشتيد! بشارتتان باد بر عذاب و عقوبت الهى !
همه آسمانيان ، از پيامبر و فرشتگان شما را نفرين مى كنند. شما از زبان پسر داود و حضرت موسى و حضرت عيسى كه حامل انجيل است ، لعنت شده ايد. (505)
97 - ابن عساكر با خويش از ام سلمه چنين روايت مى كند:
شنيدم جنيان را كه روزى كه حسين عليه السلام شهيد شد، بر او نوحه خوانى مى كردند و چنين مى گفتند:
اى كشندگان حسين ، از روى ظلم و جهالت (.. تا آخر آنچه نقل شد). (506)
98 - ابن قولويه با سند خويش از داوود رقى نقل مى كند:
جده من برايم نقل كرد كه چون حسين عليه السلام كشته شد، جنيان با اين اشعار بر او گريه و نوحه خوانى كردند:
اى چشم ! اشك بريز و گريه كن كه خبر راست است . بر حسين فاطمه گريه كن كه وارد فرات شد، ولى بيرون نيامد. جنيان بر او گريه و ناله كردند وقتى خبر او آمد. حسين و خاندانش شهيد شدند، چه خبر مرگبارى ! از روى سوز دل شب تا سحر بر تو خواهم گريست . پيوسته تا رگى جارى است و تا درختى به بار مى نشيند بر تو خواهم گريست . (507)
99 - نيز به سند خود از عبدالله بن حسان كنانى نقل مى كند كه گفت :
جنيان بر حسين بن على عليه السلام گريستند و چنين گفتند:
چه خواهيد گفت اگر پيامبر خدا به شما كه آخرين امتهاييد بگويد: با خاندان و برادران و عزيزان من چه كرديد؟ گروهى اسير شدند و جمعى به خون آغشته گشتند! (508)
100 - نيز به سند خويش از على بن حزور نقل مى كند كه ليلى را شنيدم كه مى گفت : جنيان بر حسين بن على عليه السلام نوحه مى خواندند و چنين مى گفتند: اى چشم ! اشك ببار! چرا كه اندوهگين با سوز و گداز گريه مى كند.
اى چشم ! از ياد آل محمد و درد و رنج آنان غافل مباش .
سه نفر از آنان بر زمين افتادند كه پيكرشان در ميان درندگان بود و همه در شهادتگاه بودند. (509)
101 - ابن شهر آشوب از دعبل مى كند كه :
پدرش از جدش از مادرش سعدى دختر مالك خزاعى نقل كرده كه وى نوحه جنيان را بر حسين عليه السلام شنيده كه مى گفتند:
اى پسر شهيد و اى كه عمويش جعفر طيار كه بهترين شهيد است ، شهيد گشته .
شگفتا از شمشيرى كه بر صورت تو نشست و غبارى كه بر روى تو بالا آمد.
ابانه بن بطه هم از نوحه جنيان اين را شنيده است :
اى ديده ! گريه كن و خشك مباش ؛ بر سرورى اشك بريز كه در كربلا به شهادت رسيد.
زنان جنى از اندوه غم مى گريند و با نوحه بر زنان هاشمى سعادتمند مى شوند و بر حسين عليه السلام و آن مصيبتهاى بزرگ گريه مى كنند، بر چهره خويش مى زنند و سياه مى پوشند.
نيز از نوحه هاى آنان است :
زمين از شهادت حسين عليه السلام سر خفام شد،
واى بر قاتل او! واى بر قاتل او كه در آتش گداخته خواهد سوخت .
نيز اين نوحه :
بر پسر فاطمه مى گريم ، آن كه از شهادت او دچار زلزله شديد و ماه گرفت .
نيز نوحه جنيان شنيده شد كه قصد يارى او را داشتند و مى گفتند: به خدا پيش شما نيامديم تا آنكه ديدم در كربلا چهره اش بر خاك و گلويش بريده گشته بود.
(510) (توضيح بيشتر در نقل بعدى است .)
102 - ابن قولويه به سند خويش از ميثمى نقل مى كند:
پنج نفر از كوفيان مى خواستند به يارى حسين عليه السلام بروند. پيرمرد گفت : من مردى از چنيان هستم ، اين هم پسر من است . مى خواهيم اين مرد مظلوم را يارى كنيم . فكرى به نظر رسيده است . آن پنج نفر انسان گفتند: چه فكرى ؟ گفت : به فكرم مى رسد كه پرواز كنم و خبرى از آن قوم براى شما بياورم تا رفتن شما از روى بصيرت باشد. گفتند: خوب فكرى است . يك شب و روز غايب شد. آنان صدايى را مى شنيدند، بى آنكه صاحب صدا را ببينند كه چنين مى گفت :
به خدا قسم پيش شما نيامدم مگر آنكه به چشم خود ديدم كه در كربلا بر خاك افتاده و سر بريده بود.
اطراف او جوانانى بودند كه از گلوهايشان خون جارى بود و مثل چراغ ، تاريكى را از بين مى بردند.
بسيار تلاش كردم تا پيش از آنكه آنان با حوريان بهشتى ديدار كنند، به آنان برسم .
حسين عليه السلام چراغ روشنى بود و خدا مى داند كه من بيهوده سخن نمى گويم .
همنشين رسول خدا در غرفه هاى بهشتى است و همنشين فاطمه و جعفر طيار، و شادمان است .
برخى از جوانان از آدميان چنين پاسخش دادند:
برو، قبرى كه تو در آن آرميده اى تا قيامت ابر رحمت بر آن خواهد باريد.
راهى را پيمودى كه پوينده آن بودى و از جام سرشار نوشيدى .
و جوانمردى كه جان خويش را خالص به راه خدا دادند و از مال و زندگى و خانه و دوستان دل كندند. (511)
103 - ابن جوزى از شعبى نقل مى كند:
مردم كوفه صدايى را شنيدند كه در شب چنين مى خواند:
بر كشته اى مى گريم كه در كربلا جسمش به خون آغشته شد.
بر كشته اى مى گريم كه بدون گناهى بجز وفا، به دست طغيانگران ستمگر كشته شد.
بر كشته اى مى گريم كه ساكنان زمين و آسمان بر او گريستند.
اهل بيت او را هتك حرمت كردند و آنچه را خدا درباره زنان حرام كرده بود، حلال شمردند.
پدرم فداى آن پيكرش عريان بود، ولى نه از دين و حيا.
همه مصيبتها تسليتى دارد، مگر آن داغ و مصيبت كه آن را تسلايى نيست .
زهرى گويد: جنيان بر آن حضرت نوحه خواندند و چنين گفتند:
بهترين زنان جن ، غمگينانه بر او گريه مى كنند و بر چهره مى زنند و در سوك او سياه مى پوشند. (512)

505- تاريخ طبرى ، ج 3، ص 342.
506- تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين )، ص 26.
507- كامل الزيارات ، ص 197.
508- همان ، ص 193.
509- همان ، ص 192.
510- مناقب ، ج 4، ص 62.
511- كامل الزيارات ، ص 189.
512- تذكره الخواص ، ص 242
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن