فخرالدين على صفى كاشفى

hos-78

فخرالدين على صفى كاشفى
عزاداری امام حسین علیه السلام در میان اهل سنت - 18

فخرالدين على صفى فرزند ملاحسين كاشفى سبزوارى از ميان شاگردان فراوان شيعه و سنى پدرش بيشترين شباهت را به كاشفى داشت. از اين رو، وى به حق بزرگ ترين تداوم دهنده راه پدرش، بخصوص در وادى سخنورى و روضه خوانى، شناخته شده است. او همانند پدر، متهم به مذهب تشيع از سوى برخى اهل سنت و متمايل به تسنن از سوى عده اى از شيعيان بود.
مهم ترين اثر وى در باب شناسايى اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام)، لطائف الطوايف است كه خواننده را بى اختيار به ياد مذهب، انديشه و قلم ملاحسين كاشفى مى اندازد. او نيز در هرات به تدريس و تبليغ و ذكر مصيبت آل رسول مشغول بود و پس از سقوط تيموريان، مدتى به غرجستان رفت و در آن سامان به

تبليغ و ارشاد و عزادارى پرداخت و اثر خود را نيز در آنجا و به نام فرمانرواى وقت غرجستان تأليف كرد.(41)
افزون بر وى، از مرثيه سرايان و سخنوران معروفى كه در دوره تيموريان به نشر عزادارى امام حسين (عليه السلام) پرداختند، به افرادى همچون سيد ابوالحسن كربلايى، حيدرعلى مداح، سيد على (واحد العين) و ديگران مى توان اشاره كرد كه در مساجد مختلف، نمازهاى جمعه، مجامع عمومى، مدارس علميه و حتى چهارراه ها و پل ها به مناقب اهل بيت (عليهم السلام) و مصايب آنان اشتغال داشتند. ايشان گاهى در مراسم رسمى نماز جمعه راه يافته، حتى در مواردى در خطبه هاى جمعه به جاى خلفا، اسماى ائمه اطهار (عليهم السلام) را جايگزين نمودند و از سلاطين تيمورى نيز به طور علنى رسميت اين شيوه را تقاضا مى كردند.(42)

منقبت خوانى و مداحى: در دوران تيموريان حركت مردم براى شناسايى اهل بيت پيامبر (عليهم السلام) و توسل و تقرب بدان خاندان از راه هاى گوناگون و به شيوه هاى متفاوت شتاب فوق العاده يافت. يكى از اين شيوه ها، ذكر مناقب و فضايل اهل بيت (عليهم السلام) و بيان ابعاد شخصيتى و منزلت دينى و معنوى و نيز گزارش هنرى و ادبى كارنامه و فعاليت هاى آنان بود، كه بدان منقبت خوانى و مداحى گفته مى شود. اين مهم معمولا به زبان شعر و گاهى در قالب قصه و به زبان نثر بيان مى گرديد. اگرچه ورود مناقب در شعر فارسى در قرن هشتم صورت گرفت، اما در قرن نهم توسعه همه جانبه يافته و شكوفا گرديد.(43)
برخلاف مرثيه سرايى، به ويژه روضه خوانى كه عمدتاً در ماه محرم و ايام عاشورا برگزار مى شد، منقبت خوانى نه زمان ويژه مى طلبيد و نه مكان مشخص و محفل آماده، بلكه ميادين عمومى، مساجد، بازار، مدارس و... محل حضور مداحان و هنرنمايى آنان تلقّى مى گرديد. منقبت خوانى و مداحى كه از سال ها پيش از به قدرت رسيدن تيموريان پا به عرصه اجتماعى و حيات دينى مردم گذاشته بود، در عصر اين خاندان شتاب فوق العاده يافت، به گونه اى كه شهر هرات، كه عمدتاً سنى مذهب بود و به عنوان مهم ترين شهر و پايتخت آنان به حساب مى آمد، تقريباً همه روزه شاهد برگزارى مجلس و يا مجالس منقبت خوانى و مداحى از سوى منقبت خوانان و مداحان بود. در اين محافل، اهل سنت و شيعيان با توجه به فرصت و شرايط شركت مى كردند. مداحان و منقبت خوانان معروف هرچند شيعه بودند، اما مخاطبان آنان بيشتر اهل سنت بودند. هرچند گاهى برخى از اين مداحان در حين اجراى برنامه لب به سبّ خلفا مى گشودند، كه موجب رنجش بعضى از اهل سنت و اعتراض آنان مى گرديد، اما در مجموع مردم از اقشار مختلف و مذاهب گوناگون در اطراف آنان جمع مى شدند و به اشعار و گفتار آنان گوش فرامى دادند. درخواست ايراد خطبه به نام دوازه امام (عليهم السلام): مجموعه فعاليت هايى كه در قالب عزادارى، منقبت خوانى و مداحى، خطابه و سرايش شعر با محوريت اهل بيت (عليهم السلام) و بازگويى ابعاد فضايل و مصايب خاندان پيامبر، به ويژه امام حسين (عليه السلام)، در قلمرو تيموريان انجام گرفت، تا آنجا پيش رفت كه آخرين سلطان تيمورى، لقب حسينى براى خود برگزيد و براى اهل بيت، سادات و مراقد علويان، به ويژه حرم امام رضا (عليه السلام)، منزلت و جايگاهى تاريخى و بى سابقه پذيرا گرديد. مداحان و سخنوران شيعه كه زمينه را مناسب ديدند، خواستار تغيير خطبه هاى نمازهاى جمعه و سخنرانى ها و آوردن اسامى ائمه اطهار (عليهم السلام) به جاى خلفا گرديدند: «چون حضرت پادشاه خلافت پناه ابوالغازى سلطان حسين ميرزا بر سرير سلطنت خراسان تمكن يافت... جمعى از جاهلان شيعه و باطلان رفضه به مظنه آن كه چون اشعار بلاغت شعار آن حضرت "حسينى" تخلص دارد، شايد ميلى به جانب عقيده باطله ايشان باشد و مذهب سنيه سنت و جماعت مطعون خواهد ماند، غلوى عظيم كردند و سعايت بسيار نمودند كه بر منابر اسلام خطبه به نام دوازده امام خوانند و اسامى خلفاى راشدين را مطرود سازند.»(44)
اين گزارش به خوبى نيروى بى سابقه مردمى و توانايى سياسى و اجتماعى مداحان، سخنوران و مرثيه سرايان را نشان مى دهد. اين جماعت كه در زمانى به گونه مخفيانه در منازل خود هم قادر به عزادارى نبودند، در اواخر عهد تيموريان منبر مصلى را سكوى خطابه و فعاليت فرهنگى خود قرار دادند و از حدود متعارف عزادارى و بيان مناقب پا را فراتر نهاده، مسائل گوناگون ديگر را طرح نمودند.

منبع : عزاداری امام حسین علیه السلام در میان اهل سنت
نویسنده : عبد المجید ناصری
پی نوشت ها

(41) - سام ميرزا صفوى، تحفه سامى، تصحيح وحيد دستگردى، تهران، ابن سينا، ص 68 / تشيع در خراسان عهد تيموريان، ص 251.
(42) - اسفزارى، روضات الجنات فى اوصاف مدينه هرات، به سعى محمدكاظم امام، ج 2، تهران، دانشگاه تهران، 1358، ص 30ـ 328 / عبدالواسع نظامى باخزرى، مقامات حاجى، تصحيح نجيب مايل هروى، تهران، نشر نى، 1373، ص 190.
(43) - سعيد نفيسى، تاريخ نظم و نثر فارسى در ايران و در زبان فارسى، تهران، كتابفروشى فروغى، ص 30ـ 229.
(44) - روضات الجنات فى اوصاف مدينه هرات، ج 2، ص 330ـ328.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن