برگرديم سر اصل ماجرا

برگرديم سر اصل ماجرا
وقتى خالد بن وليد با سربازان خود از كار قبيله اسد و غطفان فراغت ‏يافت قصد «بطاح‏» نمود كه همان سرزمين مالك بن نويره بود، وقتى افراد خالد به آنجا رسيدند و كسى را در آنجا نيافتند، چون مالك قبلا قبيله خود را متفرق كرده بود و توصيه كرده بود كه بر دين اسلام باقى مانند و از برخورد با خالد پرهيز نمايند، تا خداوند پراكندگى را گردآورد، خالد نفرات خود را بتعقيب ايشان فرستاد سربازان، مالك بن نويره و تنى چند از بنى يربوع را آوردند، و به خالد بن وليد تسليم نمودند سپس اتفاقى رخ داد گوشه ‏اى از آن را با نهايت تاثر و تاسف نقل مى ‏كنيم.
اسيران را دست‏ بسته بصورت اسير در حالى كه «ليلى‏»زن مالك ابن نويره نيز در ميان ايشان بود، نزد خالد آوردند.
«ليلى دختر منهال‏» - به گفته مورخين در زيبائى بويژه زيبائى چشم و پاها - از مشهورترين زنان عرب بود. مى‏ گويند زنى از لحاظ جمال چشمها و زيبائى پاها مانند او ديده نشده بود.
اين زيبائى خيره كننده بود كه خالد را مفتون ساخت.
در حالى كه ميان خالد و مالك گفتگو در گرفته بود، زن زيباى مالك نيزد در كنار او بود، سرانجام خالد گفت: اى مالك تو را خواهم كشت.
مالك گفت: آيا همكار تو (ابوبكر) چنين فرمانى به تو داده است؟
خالد گفت: به خدا قسم تو را خواهم كشت.
مالك گفت: اى خالد تو ما را پيش ابوبكر بفرست تا او خود در مورد ما تصميم گيرد.
عبدالله ابن عمر و ابوقتاده انصارى به حمايت از مالك اصرار كردند و از خالد خواستند مالك و همراهانش را نزد خليفه گسيل دارد. ولى خالد نپذيرفت! و گفت ممكن نمى ‏باشد از كشتن وى دست‏ بردارم. سپس به ضرار ابن اوزر اسدى دستور داد تا مالك را گردن زند.
در اين هنگام مالك نگاه به زن خود كرد و به خالد گفت: اين است كه مرا بكشتن داد.
ولى خالد به ضرار گفت گردنش را بزن، ضرار هم گردن مالك را زد خالد سر مالك را برداشت و در اجاقى كه غذا مى‏ پختند در آتش نهاد.
آنگاه خالد، زن مالك را به خيمه خود برد و همان شب با وى آويخت!! با تجاوز به زن مالك، شب را به صبح آورد، خالد بدون هيچ ملاحظه ‏اى به هوس خود رسيد و مالك را شهيد كرد، اما بعد از مالك سرپرست ‏يتيمان و بيوه زنان كيست؟ بنى تميم بزرگ و كوچك مبتلا شدند. به مرگ قهرمان خود (مالك)، كه همگى چشم اميد به وى داشتند.
خالد در شب بقيه اسرا را در جای بسيار سردى حبس كرد. سپس با ترفند و شگردى ماهرانه همه آنها را کشت‏ سپس سرهاى آنان مثله كردند ( كارى كه پيامبر از آن نهى نموده بود و لو نسبت ‏به حيوانات ) و سرهاى آنان را در آتش نهاد ...!!!

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن