1ـ اشتراك گوهرى با رسول مكرم اسلام (ص )

1ـ اشتراك گوهرى با رسول مكرم اسلام (ص )
غدير از ديدگاه اهل سنت - 33

هـر چند ما از كشف حقيقت اين اشتراك ناتوانيم , ولى از طريق روايات مى توان به وجود آن پى برد ازپـيـامـبـر اكـرم (ص ) روايـات زيـادى بـا بـيـانـهاى مختلف وارد شده كه نشان مى دهد, اصل و گوهراميرالمؤمنين (ع ) با گوهر پيامبر اكرم (ص ) يكى است .
طبق اين روايات :.
الـف ـ نـور پيامبر اكرم (ص ) و نور على (ع ) پيش از خلقت آدم (ع ) وجود داشته و آن دو بزرگوار از يك عنصر آفريده شده اند (195) .
مـنـظـور از نـور هـمـان , عنصر معنوى و طينت ملكوتى است كه در ايجاد ساختار وجودى انبيا و ائمه نقش اساسى دارد.
ب ـ خـداونـد مـردم را از درخـتـهـاى گـونـه گـون آفـريد, ولى پيامبر(ص ) و على (ع ) را از يك درخت آفريد.
قال رسول اللّه (ص ): يا على الناس من شجر شتى و انا و انت من شجرة واحدة (196) .
ج ـ خداوند على (ع ) و پيامبر(ص ) را با هم انتخاب كرده است (197) .
د ـ على (ع ) چون خود پيامبر است .
اضـافـه بـر آيـه كـريـمه مباهله و رواياتى كه در ذيل آن وارد شده است , روايات مستقلى در دست است كه بر اتحاد وجود مقدس پيامبر اكرم (ص ) و على (ع ) صحه مى گذارد.
طـبق اين روايات هر وقت لازم مى شد كه پيامبر اكرم گروه يا قبيله اى را تهديد كند, در حالى كه بـه عـلـى (ع ) اشـاره مـى كـرد مـى فـرمود: (يا دست از اين كارها برداريد, يا كسى را به سراغ شما مى فرستم كه چون خود من است ) (198) .
ه ـ گوشت و خون او گوشت و خون پيامبر است .
لحمه لحمى و دمه دمى , گوشت او گوشت من است و خون او خون من است (199) .و ـ على نظير پيامبر است (200) .
زـ عـلـى ريـشـه و اصـل پـيـامبر است (على اصلى ) (201) منظور از اين كلام شايد اين باشد كه همان طور كه ريشه موجب ثبات درخت مى شود, وجود على (ع ) موجب ثبات و دوام مكتب پيامبر و در نـتـيـجـه زنده ماندن نام آن حضرت است نيز مى تواند به اين معنا باشد كه على از اصل و ريشه پيامبر اكرم است , و اين تعبيرى است عرفى كه در مورد خويشان نزديك به كار مى رود.
ح ـ على (ع ) همانند سر در بدن رسول خداست .
على منى كراسى من بدنى , على نسبت به من همانند سر در بدنم مى باشد.

195 مـيـزان الاعـتـدال , ج 1, ص 235 و تـاريـخ بغداد, ج 6, ص 58 و حلية الاوليا, ج 1, ص 84 و فرائدالسحطين , ج 1, ص 40, باب 1,حديث 5 تا 7 و تاريخ دمشق , ج 1, ص 152, حديث 186.
196 المستدرك على الصحيحين , ج 2, ص 241 و ج 3, ص 160 و الصواعق المحرقه , ص 190, ج 12 و فرائدالسحطين , ج 1, ص 52, باب 5 حديث 17 و تاريخ دمشق , ج 1, ص 139, حديث 173 و 176.
197 الـمستدرك على الصحيحين , ج 3, ص 129 و اسدالغابه , ج 4, ص 42 و كنزالعمال , ج 13, ص 108, حديث 36355.
198 المستدرك على الصحيحين , ج 2, ص 120 و تفسير كشاف , ج 3, ص 360 و الصواعق المحرقه , ص 194, حديث 40.
199 مجمع الزوائد, ج 9, ص 111.
200 الرياض النضره , ج 2, ص 108.
201 فيض القدير, ج 4, ص 356.
منبع : غدير از ديدگاه اهل سنت
نویسنده : محمد رضا جباران

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن