مجازات لواط كننده و لواط شونده و زنانى كه با يكديگر عمل جنسى انجام مى دهند

savabol-amal

حديث : 1
ابى رحمه الله قال حدثنى سعد بن عبدالله عن احمد بن محمد عن ابن فضال عن سعيد بن غزوان عن اسماعيل عن ابى عبدالله عليه السلام قال قال رسول الله صلى الله عليه و آله لما عمل قوم لوط ما عملوا بكت الارض الى ربها حتى بلغت دموعها السماء و بكت السماء حتى بلغت دموعها العرش فاوحى الله تعالى الى السماء ان احصبيهم و اوحى الى الارض ان اخسفى بهم .
ترجمه :

1. امام صادق عليه السلام نقل مى نمايند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هنگامى كه قوم لوط آن كار زشت را انجام دادند، زمين به درگاه خداوند گريه كرد، تا اشكش به آسمان رسيد. آسمان نيز گريه كرد تا اشكش ‍ به عرش رسيد. بهمين جهت خداوند به آسمان وحى نمود. بر آنان سنگ ببار و به زمين وحى نمود: آنان را در خود فرو ببر.


حديث : 2
حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنه قال حدثنى الحسن بن متيل عن احمد بن محمد بن خالد عن محمد بن سعيد قال اخبرنى زكريا بن محمد عن ابيه عن عمرو عن ابى جعفر عليه السلام قال كان قوم لوط افضل قوم خلقهم تعالى فطلبهم ابليس لعنه الله طلب الشديد و كان من قصتهم و خبرهم انهم اذا خرجوا الى العمل خرجوا باجمعهم و تبقى النساء خلفهم فاتى ابليس عمارتهم و كانوا اذا رجعوا خرب ابليس ما يعلمون فقال بعضهم لبعض تعالوا نرصد هذا الذى يخرب متاعنا فرصدوه فاذا هو غلام احسن ما يكون من الغلمان فقالوا انت الذى تخرب متاعنا فقال نعم مره بعد مره فاجتمع رايهم على ان يقتلوه فبيتوه عند رجل فلما كان الليل صاح فقال مالك فقال كان ابى ينو منى على بطنه فقال تعال فنم على بطنى قال فلم يزل يدلك الرجل حتى علمه ان يعمل بنفسه فاولا عمله ابليس الثانيه عمله هو ثم انسل و فر منهم فاصبحوا فجعل الرجل يخبر ما فعل الغلام و يعجبهم منه شى لا يعرفونه فوضعوا ايديهم فيه حتى اكتفى الرجال بعضهم ببعض ثم جعلوا يرصدون مار الطريق فيفعلون بهم حتى ترك مدينتهم الناس ثم تركوا نساء هم فاقبلوا على الغلمان فلما راى ابليس لعنه الله انه قد احكم امره فى الرجال دار الى النساء فصير نفسه مراه ثم قال ان رجالكم يفعلون بعضهم ببعض قلن نعم قد راينا ذلك و على ذلك يعظهم لوط و يوصيهم حتى استكفت النساء بالنساء فلما كملت عليهم الحجه بعث الله عزوجل جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل فى زى غلمان عليهم اقبيه فمروا بلوط عليه السلام و هو يحرث فقال اين تريدون فما رايت اجمل منكم قط قالوا ارسلنا سيدنا الى رب هذه المدينه فقال اولم ياخذون الرجال فيفعلون بهم حتى يخرج الدم فقالوا امرنا سيدنا ان نمر وسطها قال فلى اليكم حاجه قالو و ما هى قال تصبرون هنا الى اختلاط الظالم قال قال : فجلسوا قال : فبعث ابنتهه فقال جيئى لهم بخبز و جئنى بهم بماء فى القرعه و جيئى لهم عباء يغطون بها من البرد فلما ان ذهبت الى البيت اقبل المطر و امتلا الوادى فقال لوط الساعه يذهب الوادى قال لهم قوموا حتى نمضى فجعل لوط عليه السلام يمشى فى اصل الحائط و جعل جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل يمشون فى وسط الطريق فقال يا بنى ههنا فقالوا: امرنا سيدنا ان نمر فى وسطها و كان لوط عليه السلام يستغنم الظلام و مر ابليس لعنه الله فاخذ من حجر امراته صبيا فطرحه فى البئر فتصايح اهل المدينه كلهم على باب لوط عليه السلام فلما نظروا الى الغلمان فى منزل لوط عليه السلام قالوا يا لوط قد دخلت فى عملنا قال هولاء ضيفى فلا تفضحون قالوا هم ثلاثه خذ واحدا و اعطنا اثنين قال و ادخلهم الحجره و قال لوط عليه السلام لو ان لى اهل بيت يمنعوننى منكم قال و قد تدافعوا على الباب فكسروا باب لوط عليه السلام و طرحوا لوطا فقال له جبرئيل عليه السلام انا رسل ربك لن يصلوا اليك فاخذ كفا من بحطحاء فضرب بها وجوههم و قال شاهت الوجوه فعمى اهل المدينه كلهم فقال لهم لوط يا رسل ربى بما امركم ربى فيهم قالوا امرنا ان ناخذهم بالسحر قال فلى اليكم حاجه قالوا و ما حاجتك قال تاخذونهم الساعه قالوا يا لوط ان موعدهم الصبح اليس الصبح بقريب لكن ترحل فخذ بناتك و امض ودع امراتك قال ابو جعفر عليه السلام رحم الله لوط لو يدرى من معه فى الحجره لعلم انه منصور حين يقول لو ان لى بكم قوه او آوى الى ركن شديد اى ركن اشد من جبرئيل معه فى الحجره قال الله عزوجل لمحمد صلى الله عليه و آله و ما هى من الظالمين ببعيد اى من ظالمى امتك ان عملوا عمل قوم لوط.
ترجمه :
2. امام باقر عليه السلام فرمودند: قوم لوط بهترين قومى بود كه خداوند آفريده بود. ولى ابليس آنان را با اصرار دعوت كرد. جريان آنها اين بود كه آنا دسته جمعى براى كسب و كار مى رفتند و زنان را تنها مى گذاشتند. هنگامى كه به خانه هاى خود باز مى گشتند، ابليس به سراغ كارهاى آنها مى رفت و هر چه ساخته بودند، از بين مى برد. تصمين گرفتند كسى كه اين كار را مى كند، پيدا كنند. در كمين نشستند. و متوجه شدند پسر بچه بسيار زيبايى اين كار را مى كند. به او گفتند تو اين كار را انجام مى دهى ؟ و او مرتب مى گفت . بله . باتفاق آرا تصويب شد كه او را بكشند. ان شب او را نزد مردى گذاشتند. هنگامى كه شب شد. فرياى كشيد. آن مرد گفت . چرا فرياد كشيدى ؟ گفت : پدرم شبها مرا روى شكمش مى خوابانيد. آن مرد گفت : بيا و روى شكمم بخواب . هنگامى كه روى شكمش خوابيد، آن قدر او را ماليد كه به او ياد داد چگونه آن كار را انجام دهد. اول ابليس با او آن كار را انجام داد و سپس ‍ ابليس آن كار را كرد. سپس گريخت و ناپديد شد. وقتى صبح شد آن مرد جريان آن پسر بچه را گفت و آنان را از اين كارى كه از آن بى اطلاع بودند، خوششان آمد. با يكديگر اين عمل را انجام دادند. سپس با رهگذرانى كه از شهر آنها مى گذشتند نيز همين كار را كردند؛ تا اين كه ديگر كسى از شهر آنها عبور نكرد. آنگاه زنان خود را ترك كرده و به پسر بچه ها روى آوردند. شيطان كه ديد كارش در ميان مردان پيش رفته است خود را به شكل زنى در آورد و سراغ زنان رفت . به آنها گفتن مردان شما با يكديگر عمل جنسى انجام مى دهند. زنان گفتند: بله ؛ درست است و حضرت لوط عليه السلام آنها را نصيحت و موعظه مى كند. و بالاخره شيطان كارى كرد كه زنان نيز به يكديگر مشغول شدند. پس از اين كه خداوند عزوجل حجت را بر آنها تمام نمود. آنهارا به راه درست هدايت نمود. جبرئيل ، مكائيل و اسرافيل را به شكل پسر بچه هايى كه قبا (نوعى لباس بلند مردانه ) پوشيده بودند، روانه آن قوم نمود، آنان به حضرت لوط عليه السلام كه مشغول كشاورزى بود، برخوردند. او گفت : هيچ گاه كسى را زيباتر از شما نديده ام . كجا مى رويد؟ گفتند: آقايمان ما را فرستاده است تا با بزرگ اين شهر ملاقات نماييم . گفت : فرزندانم ! آيا آقاى شما نفهميده است كه اهل اين شهر چه مى كنند؟ بخدا سوگند آنان مردان را گرفته و با آنها كار زشت انجام مى دهند، بگونه اى كه خون آلود مى شوند. گفتند: آقاى ما دستور داده كه از وسط شهر بگذريم . گفت : در اين صورت خواهشى از شما دارم . گفتند: چه خواهشى دارى ؟ گفت : همين جا بمانيد تا هوا خوب تاريك شود. آنان نيز همان جا ماندند. سپس حضرت لوط عليه السلام دخترش را فرستاد كه آب و نانى در انبان گذاشته و براى انان بياورد و نيز عبايى تا آنان را از سرما حفظ كند. وقتى كه دختر روانه منزل شد، باران گرفت و دره پر (از آب ) شد. آن حضرت عليه السلام گفت : الان آب بچه ها را با خود مى برد. برخيزيد برويم . او از كناره ديوار راه مى رفت . آنان از وسط راه مى رفتند. گفت : فرزندانم ! چرا از وسط راه مى رويد؟ گفتند: آقاى ما چنين دستور داده است . حضرت لوط عليه السلام تاريكى شب را غنيمت مى شمرد.
ابليس ملعون كودكى را از دامن مادرش دزديد و آن را در چاه انداخت . همه مردم شهر بر در خانه حضرت لوط عليه السلام جمع شده و سر و صدايى راه انداختند هنگامى كه مردم ، پسر بچه ها را در منزل لوط ديدند، گقتند: اى لوط ! تو نيز عمل ما را انجام مى دهى ؟ گفت ؟ اينان : ميهمانان من هستند. مرا رسوا نكنيد. گفتند: اينان سه نفر هستند. يكى را براى خود بردار و دو تايشان را به ما بده . حضرت لوط عليه السلام آنها را داخل اطاق برد. گفت : كاش خانواده اى داشتم كه در مقابل شما از من دفاع مى كردند. مردم شهر به در اطاق هجوم برده و حضرت لوط عليه السلام را به زمين انداختند. جبرييل به او گفت : ما فرستادگان خداى تو هستيم . آنان هيچ گاه دستشان به هتو نخواهد رسيد. آنگاه مشتى شن برداشته و آن را به صورت آنان زد و گفت : زشت باد رويتان . و بدين ترتيب ، همه اهل شهر كور شدند. حضرت لوط عليه السلام پرسيد: اى فرستادگان پروردگارم ! خداى من چه دستورى درباره اينان به شما داده است ؟ گفتند: دستور داده است سحرگاهان آنها را مجازات نماييم . گفتند: اى لوط ! زمان مجازات آنها صبح است و آيا صبح نزديك نيست ! از اين شهر كوچ كن دخترانت را بردار و برو، ولى زنت را رها كن . امام باقر عليه السلام فرمودند: هنگامى كه گفت : (( كاش در مقابل شما نيرومند بودم يا پشيبانى قوى داشتم .)) بدون شك مى فهميد كه يارى مى شود. چه پشتيبانى قويتر از جبرئيل كه همراه با او در خانه بود ! خداوند عزوجل به حضرت محمد صلى الله عليه و آله مى فرمايد: ((اين از ظالمين بعيد نيست .)) (163) يعنى اين عذاب از ظالمين امت تو نيز اگر مرتكب عمل قوط لوط شوند. دور نيست .


حديث : 3
و قال رسول الله صلى الله عليه و آله من الح فى وطى الرجال لم يمن حتى يدعو الرجال الى نفسه .
ترجمه :
3. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: مردى كه زياد با مردان نزديكى كند، نمى ميرد تا اين كه از مردان بخواهد با اونزديكى كنند.


حديث : 4
و روى عن ابى عبدالله عليه السلام رجل لعب بغلام قال : اذا او قب لن تحل له اخته ابدا.
ترجمه :
4. امام صادق عليه السلام درباره مردى كه با پسربچه اى بازى كرده بود، فرمودند: اگر به او دخول كرده باشد، خواهرش هرگز بر او حلال نخواهد شد (با خواهرش نمى تواند ازدواج كند)


حديث : 5
و قال عليه السلام لو ينبغى لا حد ان يرجم مرتين لرجم اللوطى مرتين .
ترجمه :
5. نيز فرمودند: اگر سزاوار بود كسى را دو بار سنگسار كنند، بدون شك لواط كار را دو بار سنگسار مى كردند.


حديث : 6
و قال عليه السلام قال امير المومنين اللوط ما دون الدبر فهو لواط و الدبر هو الكفر.
ترجمه :
6. نيز نقل مى نمايند كه امير المومنين عليه السلام فرمودند: لواطى كه كمتر از دبر باشد، لواط است . لواط در دبر كفر است .


حديث : 7
ابى رحمه الله قال حدثنى سعد بن عبدالله عن جعفر بن محمد بن عبيدالله عن عبدالله بن ميمون القداح عن ابى عبدالله عن ابيه عليهماالسلام قال جاء رجل الى ابى فقال له يا ابن رسول الله انى ابتليت ببلاء فادع الله عزوجل لى فقيل له انه يوتى فى دبره فقال ما ابلى الله احدا بهذاالبلاء و له فيه حاجه ثم قال ابى عليه السلام قال الله عزوجل و عزتى وجلالى لا يقعد على استبرقهها من يوتى فى دبره .
ترجمه :
7. امام صادق عليه السلام از پدرش عليه السلام روايت مى نمايد كه فرمودند: مردى نزد پدرم آمده و عرض كرد: اى پسر رسول خدا صلى الله عليه و آله ! من گرفتار بلايى شده ام . از خداوند عزوجل بخواه مرا رهايى بخشد. به آن حضرت عليه السلام گفتند: مردان با او لواط مى كنند. فرمودند: خداوند كسى را مبتلاى به اين عمل ننموده كه به نيازى داشته باشد، آنگاه پدرم عليه السلام فرمودند: خداوند عزوجل فرموده است . به عزت و جلالم سوگند كسى كه مردان با او لواط كنند، بر ديباى بهشتى نمى نشيند.


حديث : 8
ابى رحمه الله قال حدثنى سعد بن عبدالله عن احمد بن محمد عن محمد بن يحيى الخزاز عن غياث بن ابراهيم عن ابى عبدالله عن ابيهه عليهماالسللام قال قال امير المومنين ان لله عبادا لا يعبا بهم شيئا لهم ارحام كارحام النساء فقيل يا امير المومنين افلا يحبلون قال آنهامنكوسه .
ترجمه :
8. امام صادق عليه السلام از پدرش عليه السلام روايت مى نمايد كه اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: همانا خداوند بندگانى دارد كه به آنها هيچ اعتنايى نمى كند. آنها رحمهايى مانند رحمهاى زنان دارند. پرسيدند. اى امير المومنين ! حامله نمى شوند؟ فرمودند: رحمهايشان واژگونه است .


حديث : 9
حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنه عن محمد بن الحسن الصفار عن محمد بن الحسين بن ابى الخطاب عن على بن اسباط عن بعض ‍ اصحابه عن ابى عبدالله عليه السلام قال ان الله عزوجل لم يبتل شيعتنا باربع ان يسالوا الناس فى اكفهم و ان يوتوا فى انفسهم و ان يبتليهم بولايه سوء و لا يولد لهم ازرق اخضر.
ترجمه :
9. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند عزوجل شيعيان ما را به چهار چيز گرفتار نمى سازد، دست گدايى به سوى مردم دراز كردن ، مورد لواط واقع شدن ، ابتلا به ولايت بد و فرزند زاغ و گندم گون پيدا كردن (164).


حديث : 10
ابى رحمه الله قال حدثنى سعد بن عبدالله عن احمد بن ابى عبدالله عن على بن عبدالله عن عبدالرحمن بن محمد عن ابى خديجه عن ابى عبدالله عليه السلام قال لعن رسول الله صلى الله عليه و آله المتشبهين من الرجال بالنساء و المتشبهات من النساء بالرجال و هم المخنثون و اللاتى ينكح بعضهم بعضا و انما اهلك الله قوم لوط حين عمل النساء بمثل عمل الرجال ياتى بعضهن بعضا.
ترجمه :
10. امام صادق عليه السلام فرمودند: رسول خدا صلى الله عليه و آله مردانى را كه شبيه زنان مى شوند و زنانى را كه شبيه مردان مى شوند، لعنت نمود، و اينان همان مردان زن صفت و زنانى هستند كه با يكديگر نزديكى مى كنند. و بدون ترديد خداوند فقط زمانى قوم لوط را هلاك كرد كه زنان نيز مرتكب عمل مردان شده بودند. و با يكديگر نزديكى مى كردند.


حديث : 11
ابى رحمه الله قال : حدثنى سعد بن عبدالله عن احمد بن محمد عن محمد بن يحيى الخزاز عن غياث بن ابراهيم عن ابى عبدالله عليه السلام قال قال امير المومنين عليه السلام ما امكن احد من نفسه طائعا يلعب به الا القى الله عليه شهوه النساء
ترجمه :
11. امام صادق عليه السلام نقل مى نمايد كه امير المومنين عليه السلام فرمودند: مردى از روى اختيار خود را در اختيار مردان نگذاشته تا با او بازى كنند، مگر اين كه خداوند شهوت زنان را در او بوجود مى آورد.


حديث : 12
ابى رحمه الله قال حدثنى سعدبن عبدالله عن احمد بن محمد عن على بن الحكم عن اسحاق بن جرير قال سالتنى امراه آن استاذن لها على ابى عبدالله عليه السلام فاذن لها فقالت اخبرنى عن اللواتى مع اللواتى ما حدهن فيه قال حد الزانيه اذا كان يوم القيامه يوتى بهن قد البسن مقطعات من نار و قنعن بمقانع من نار و سربلن من نار و ادخل فى اجوافهن الى رووسهن اعمده من نار و قذف بهن فى النار ايتها المراه اول من عمل هذا العمل قوم لوط فاستغغنى الرجال بالرجال و بقى النساء بغير رجال ففعلن كما فعل رجالهن .
ترجمه :
12. راوى ميگويد زنى از من خواست از امام صادق عليه السلام براى او اجازه ورود بگيرم . حضرت عليه السلام اجازه دادند. پس از ورد پرسيد. حد زنان همجنس باز چيست ؟ فرمودند: همان حد زناكار است . هنگامى كه روز قيامت فرا رسد آنها را مى آورند. در حالى كه با قطعه هايى از آتش پوشيده شده اند، روسريهايى آتشين بر سر آنهاست ؛ لباسهايى آتشين پوشيده اند؛ عمودى آهنين و از آتش در اندرون آنها فرو رفته و به سر آنها رسيده است و با اين حال آنها را در جهنم مى اندازند. اى زن ! اين عمل براى اولين بار در ميان قوم لوط انجام شد. مردان به يكديگر اكتفا نموده و زنان بدون مردد ماندند. بهمين جهت كارى همچون كار مردان خود انجام دادند.


حديث : 13
حدثنى محمد بن الحسن رضى الله عنه قال حدثنى محمد بن الحسن الصفار عن احمد بن محمد عن الحسن بن على الوشاء عن احمد بن عائذ عن ابى خديجه عن ابى عبدالله عليه السلام قال ليس لا مراتين ان تبيتا فى لحاف واحد الا ان يكون بينهما حاجز فان فعلتا نهيتا عن ذلك و ان وجدتا بعد النهى جلدت كل واحده منهم حدا حدا فان وجدتا ايضا فى لحاف جلدتا فان وجدتا الثلاثه قتلتا.
ترجمه :
13. امام صادق عليه السلام فرمودند: دو زن نمى توانند با هم زير يك لحاف بخوابند، مگر اين كه بين آن دو مانعى باشد. اگر اين كار را انجام دادند، نهى مى شوند. و اگر پس از نهى دوباره اين عمل را انجام دادند. در موردر هر كدام حد شرعى كه شلاق زدن است ، اجرا مى شود و اگر دوباره تكرار كردند، باز هم شلاق مى خورند، و اگر دوبار تكرار كردند، كشته مى شوند.


حديث : 14
ابى رحمه الله قال حدثنى على بن ابراهيم عن ابيه عن محمد ابى عمير عن هشام بن سالم عن ابى عبدالله عليه السلام قال دخلت عليه نسوه فسالته امراه عن السحق فقال حدها حد الزانى فقالت امراه ما ذكر الله عزوجل ذلك فى القرآن قال بلى قال و اين هو قال هو اصحاب الرس .
ترجمه :
14. چند زن به خدمت امام صادق (ع ) رسيدند: يكى از آنا حد مساحقه را پرسيد. فرمودند: حد آن هماند زناكار است . زنى گفت : خداوند عزوجل در قرآن درباره آن چيزى نفرموده است . فرمودند: چرا، فرموده است . پرسيد در كجاى قرآن ؟ فرمودند: در داستان اصاب رس .

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن