مجلس بيست و ششم در مشهد رضا (ع) روز غدير خم دوازده روز از ذيحجه مانده در سال 367 در مشهد

امالی شیخ صدوق

1- جابر بن عبد اللّه انصارى گويد:

امير المؤمنين على بن ابى طالب براى ما خطبه خواند حمد خدا كرد و او را ستايش نمود و فرمود ايا مردم در برابر اين منبر شما چهار كس از بزرگان اصحاب رسول خدا (ص) يند انس بن مالك ، براء بن عازب انصارى ، اشعث بن قيس كندى ، خالد بن يريد بجلى ، سپس رو بانس بن مالك كرد و فرمود اى انس اگر از رسول خدا (ص) شنيدى كه ميفرمود هر كه را من مولا و آقايم على مولا و آقاى است و امروز به ولايت من گواهى ندهى خدا تو را نميراند تا گرفتار يك پيسى شوى كه عمامه آن را نپوشاند و اما تو اى اشعث اگر از رسول خدا (ص) شنيدى كه ميگفت هر كه را من مولايم على مولا است خدايا دوستش را دوست دار و دشمنش را دشمن باش و امروز به ولايت من گواهى ندهى خدايت نميراند تا دو ديده ات را ببرد و اما تو اى خالد بن يزيد اگر شنيده باشى از رسول خدا (ص) كه ميفرمود هر كه را من مولايم على مولا است خدايا دوستش را دوست دار و دشمنش را دشمن باش و امروز به ولايت من گواهى ندهى خدا تو را نميراند جز بشيوه مردن جاهليت و اما تو اى براء بن عازب اگر شنيده باشى از رسول خدا (ص) كه ميفرمود هر كه را من مولايم على مولا است خدايا دوستش را دوست دار و دشمنش را دشمن باش و امروز به ولايت من گواهى ندهى خدا نميراندت جز در آنجا كه از آن مهاجرت كردى جابر بن عبد اللّه گويد بخدا ديدم انس دچار برص شده و زير عمامه اش مينهفت و ناپديد نميشد اشعث را ديدم كه دو چشمش را از دست داده بود و ميگفت حمد خدا را كه دعاى امير المؤمنين على بن ابى طالب را در كورى دنياى من قرار داد و بر عذاب آخرتم نفرين نكرد تا معذب گردم خالد بن يزيد مرد و خاندانش ‍ خواستند بخاكش سپارند و در منزلش گورش كردند و بخاك رفت ، كنده خبر مرگش را شنيدند و اسب و شتر آوردند در منزلش پى كردند و به رسم جاهليت برگزار شد براء بن عازب را معاويه والى يمن كرد و در آنجا مرد و از آنجا مهاجرت كرده بود.

2- ابى اسحق گويد:
بعلى بن الحسين (ع) گفتم معنى گفته پيغمبر من كنت مولاه فعلى مولاه چيست ؟ فرمود به آنها خبر داد كه پس از وى او امام است .

3- از زيد بن على پرسيدند:
از معنى قول رسول خدا (ص) من كنت مولاه فعلى مولاه فرمود او را نشانه هدايت مقرر داشت تا حزب خدا موقع اختلاف بوسيله او معين گردد

4- امام پنجم در تفسير قول خداى عز و جل (مائده 55):
همانا ولى شما خدا و رسول او است آنان كه ايمان دارند تا آخر آيه فرمود جمعى از يهوديان مسلمان شدند مانند عبد اللّه بن سلام و اسد و ثعلبه و ابن يامين و ابن صوريا و نزد پيغمبر (ص) آمدند و گفتند يا نبى اللّه موسى يوشع بن نون را وصى خود كرد وصى شما كيست ؟ كى پس از تو سرپرست ما است اين آيه نازل شد كه ولى شما خدا و رسول او است و آن كسانى كه گرويدند و نماز برپا كردند و زكاة پرداختند و در ركوعند سپس رسول خدا فرمود برخيزيد برخاستند و بمسجد آمدند ناگاه سائلى بيرون ميشد فرمود اى سائل كسى چيزى بتو نداد؟

گفت چرا اين خاتم را دادند و فرمود كى بتو داد گفت اين مردى كه نماز ميخواند فرمود در چه حالى بتو داد گفت در حال ركوع پيغمبر تكبير گفت و اهل مسجد هم تكبير گفتند فرمود على بن ابى طالب پس از من ولى شما است گفتند بپروردگارى خدا خشنوديم و بدين اسلام و به پيغمبرى محمد و به ولايت على بن ابى طالب ، خدا اين آيه فرستاد (مائده 56) هر كه خدا را ولى خود داند و رسولش و آنها كه گرويدند به راستى حزب خدا غالبند از عمر بن خطاب روايت شده كه من چهل خاتم تصدق دادم در حال ركوع تا در باره من نازل شود آنچه در باره على نازل شد و چيزى نازل نشد.

5- جابر بن عبد اللّه انصارى گويد:
شنيدم رسول خدا (ص) ميفرمود بعلى بن ابى طالب اى على تو برادر من و وصى من و وارث من و خليفه من بر امت منى در زندگى من و پس از فوت من دوستت دوست من دشمنت
دشمن من و بدخواهت بدخواه من و پيروت پيرو من است .

6- رسول خدا (ص) فرمود:
به راستى خداى تبارك و تعالى ميان من و على بن ابى طالب برادرى انداخت و دخترم را به زنى او داد از بالاى هفت آسمان و فرشتگان مقربش ‍ را گواه آن ساخت و او را وصى و خليفه ام نمود، على از منست و من از او دوستش دوست من و دشمنش دشمن من ، فرشته ها بدوستى او خود را مقرب خدا سازند.

7- حسن بن زياد عطار گويد:
بامام ششم گفتم گفتار رسول خدا كه فاطمه سيده زنان بهشت است آيا سيده زنان دوران خود است ؟ فرمود آن مريم بود و فاطمه سيده زنان بهشت است از اولين و آخرين گفتم گفتار رسول خدا (ص) كه حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشتند؟ فرمود آنها هم سيد جوانان اهل بهشتند از اولين و آخرين

8- رسول خدا (ص) فرمود:
بهترين عيدهاى امتم روز عيد غدير خم است و آن روزى است كه خداى تعالى مرا فرمان داد برادرم على بن ابى طالب را نصب كنم براى امامت امتم تا پس از من باو رهبرى شوند و آن روزى است كه خدا دين را در آن كامل كرد و تمام كرد در آن نعمت را بر امتم و اسلام را دين پسنديده آنها ساخت سپس فرمود اى گروهان مردم براستى على از من است و من از على از گل من خلق شده و بعد از من امام خلق است آنچه از سنت مورد اختلاف شود براى آنها بيان كند و او امير مؤمنان و پيشواى دست و روسفيدانست و يعسوب مؤمنين و بهتر وصيين و شوهر سيده زنان عالميانست و پدر امامان رهبر است ، گروهان مردم هر كه على را دوست دارد دوستش دارم و هر كه على را دشمن دارد دشمنش دارم هر كه بعلى پيوندد باو پيوندم و هر كه از على ببرد از او ببرم هر كه بعلى جفا كند باو جفا كنم و هر كه با على دوست دارى كند با او دوستى كنم و هر كه با على عداوت ورزد با او عداوت ورزم اى گروهان مردم من شهر حكمتم و على بن ابى طالب در آنست و بشهر نيايند مگر از درش دروغگويد هر كه گمان دارد مرا دوست داشته و با على دشمن است ، اى گروهان مردم بدان كه مرا مبعوث بنبوت كرده و بر همه خلق برگزيده من على را براى امتم در زمين بخلافت نگماردم تا آنكه خدا نامش را در آسمانها بلند كرد و ولايتش را بر ملائكه واجب نمود وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ و صلواته على خير خلقه محمد و آله .

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: