مقایسۀ ((بئرمعطّله)) با ((ماء معین))

آفتاب در غربت -  20
دلایل نقلی نیز، این شهود تجربی را تأیید می‌کنند. در قرآن کریم آمده است:
فَکَأَ یِّن مِن قَریَۀٍ اَهلَکناها وَ هِیَ ظالِمَةٌ فَهِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُروُشِها وَ بِئرٍ مُعَطَّلَةٍ
وَ قَصرٍ مَشیدٍ (34)
چه بسیار آبادی‌هایی را که (اهل آنها) ستمکار بودند، هلاک کردیم. پس دیوارها روی پایه‌هایشان خراب شد، و چاه‌ها بدون استفاده و قصرهای مرتفع خالی ماند. محل بحث ما آخر آیه است که خدای متعال فرموده است: چه بسیار چاه‌هایی که بدون استفاده باقی ماند. چاه را زمانی معطّله می‌نامند که قابل استفاده و بهره‌برداری باشد، و بتوان از آن آب بیرون کشید، ولی اکنون متروکه شده و دیگر از آن آب استخراج نمی‌شود. ((قَصرمَشید)) به قصر مجلّل و مرتفعی گفته می‌شود که اکنون خالی از سکنه باقی مانده است. در آیه به این مطلب اشاره شده که ما وقتی اهل آبادی‌ها را هلاک کردیم، چاه‌های آنها بدون استفاده شد و قصرهایشان خالی ماند با مراجعه به اهل بیت"علیهم‌السلام" می‌بینبم که در تفسیر ((بئرمعطّله)) فرموده‌اند: کَم مِن عالِمٍ لا یُرجَعُ اِلَیهِ ولا یُنتَفَعُ بِعِلمِهِ (35)
چه بسیار عالِمی که کسی به او مراجعه نمی‌کند، و از علم او بهره نمی‌برند.
عالِم، به چاه آب تشبیه شده که از آن مادّۀ حیات استخراج می‌شود. و مراد از معطّل و بدون استفاده
ماندنِ چاه آب، مراجعه نشدن به عالِم و بهره نبردن ازعلم اوست. امامان"علیه‌السلام"، عالِمانی هستند که به ایشان ـ در خور شأن و مقامشان ـ مراجعه نشده است و از علم ایشان استفادۀ کامل و صحیح نمی‌گردد. امام زمان"علیه‌السلام" نیز در زمان ما ((بئرمعطّله)) است. از امام ابوالحسن موسی ‌بن ‌جعفر"علیه‌السلام" نقل شده است:
اَلبِئرُ المُعَطَّلةُ الاِمامُ الصّامِتُ، و القَصرُ المَشیدُ الاِمامُ النّاطِقُ (36)
((چاه معطّل))، امام ساکت، و ((قصرمشید))، امام ناطق است. شاید علّت تشبیه امام ناطق به قصرمشید، این باشد که قصر مشید، مرتفع است، و شکوه و عظمتش نمایان است، و با وجود این خالی گذاشته می‌شود. امّا بئرمعطّله، چه بسا اصلاً وجودش مورد توجّه قرار نگیرد و شناخته نشود.
((امام صامت)) امامی است که ـ به امر خدا و حکمت الهی ـ از اظهار و مطرح کردن خود پرهیز می‌کند، همۀ امامان ما"علیهم‌السلام" شرایطی داشتند که در برخی زمان‌ها ساکت بوده‌اند. در زمان غیبت نیز، از مصادیق بارز امام صامت، حضرت مهدی"عج الله تعالی فرجه الشریف" می‌باشند، و لذا به ایشان اطلاق ((بئرمعطّله)) می‌شود. انشاءالله پس از ظهور، ((قصرمَشید)) بودنِ حضرت را خواهیم دید، که در آن زمان عظمت و شکوه ایشان آشکار می‌شود، انشاءالله. در تفسیر علی بن ابراهیم قمّی آمده است:
اَمّا قَولُهُ عَزَّوَجَلَّ:((بِئرٍ مُعَطَّلَه وَ قَصرٍ مَشیدٍ))قالَ:هُوَ مَثَلٌ لِآلِ مُحََمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ
آلِهِ وَ سَلَّمَ، قَولُهُ ((بِئرِمُعَطَّلَةٍ))، هِیَ الَّتی لا یُستَقی مِنها، وَ هُوَ الاِمامُ الَّذی قَدغابَ
فَلا یُقتَبَسُ مِنهُ العِلمُ. وَ ((القَصرُالمَشیدُ)) هُوَ المُرتَفَعُ، وَ هُوَ مَثَلٌ لِاَمیرِا لمُؤمِنینَ
والاَئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَلامُ (37)
امّا قول خدای عزّوجلّ که فرموده:((بئر معطّله و قصر مشید)) فرموده‌اند: این
آیه، مَثَل آل محمد"صلی الله علیه وآله وسلم" است. ((بئرمعطّله)) چاهی است که
از آن آب کشیده نمی‌شود، و او امام غائب است که از ایشان علمی اقتباس
نمی‌شود. و ((قصرمشید)) (یعنی بنایِ) مرتفع و بلند، مَثَلی برای امیرالمؤمنین
و ائمه از فرزندان ایشان"علیهم‌السلام"می باشد.
هر یک از ائمۀ اطهار"علیهم‌السلام" زمانی داشته‌اند که در آن ساکت بوده‌اند و از علم آنها استفاده نمی‌شده است، ولی بارزترین مصداق ((بئرمعطّله ))، امام غائب است که متروک و معطّل ـ و در نتیجه غریب ـ باقی مانده است، درست مثل چاهی که پر از آب است، ولی هیچ تشنه‌ای برای کشیدن آب سراغ از آن‌ نمی‌گیرد. با توجّه به فراوانیِ آب چاه، تعداد افراد تشنه‌ای که برای رفع عطش به آن مراجعه می‌کنند و نحوۀ استفادۀ مجموع ـ در مقایسه با آ نچه شایستۀ بهره برداری از امام"علیه‌السلام" است ـ بسیار کم و اندک شمار است، که می‌توان گفت: این چاه معطّل و بدون استفاده مانده است.
قُل اَرَاَیتُم اِن اَصبَحَ ماؤُکَم غَوراً فَمَن یَأتیکُم بِماءٍ مَعینٍ (38)
(ای پیامبر) بگو اگر دیدید آبی که در اختیار شما بود فرو رفت، چه کسی
برای شما آبِ آشکار می‌آورد؟!
در معنای ((ماءِمَعین)) آمده است ((الماءُ الظّاهِرُالجاری))(39) و معنای سهولت را هم برای آن ذکر کرده‌اند.(40) در مجموع می‌توان گفت : ((ماءِمَعین)) به آب جاری گفته می‌شود که بهره برداری از آن ‌آسان است.
حال مقصود از ((ماءِمَعین)) چیست؟ ابوبصیر نقل می‌کند که امام‌باقر"علیه‌السلام" دربارۀ همین آیه فرمود:
هذِهِ نَزَلَت فی قائِمِ عَلَیهِ السَّلامُ، یَقول:اِن اَصبَحَ اِمامُکُم غائِباً عَنکُم لاتَدرُونَ
اَینَ هَُوَ، فَمَن یأتیکُم بِاِمامٍ ظاهِرٍ، یأتیکُم بِأَ خبارِ السَّماءِ والأَرضِ وحَلالِ اللهِ ـ
جَلَّ وَ عَزَّ ـ وَ حَرامِهِ؟ ثُمَّ قالَ: و الله ما جاءَ تأویلُ هذِهِ الآیهِ، وَ لا بُدَّ اَن
یَجییءَ تأویلُها (41)
این آیه دربارۀ قائم"علیه‌السلام" نازل شده است، می‌فرماید:
اگر امام شما غائب گردد و ندانید که او کجاست، چه کسی برای شما امام آشکار می‌آورد که اخبار آسمان و زمین و حلال و حرام خدای ـ جلّ و عزّـ را برای شما بیاورد؟ سپس فرمود: قسم به خدا تأویل این آیه هنوز نیامده است، ولی تأویل آن حتماً خواهد آمد. امام باقر"علیه‌السلام" ((ماءِمَعین)) را به امام ظاهر، و فرو رفتن آب در زمین را به غیبت امام"علیه‌السلام" تفسیر کرده‌اند. و فرموده‌اند که اگر امام شما غائب شود و این سرچشمۀ همۀ برکات در میان شما نباشد، کسی (جز خدای تعالی) نمی‌تواند برای شما امام آشکار بیاورد که اخبار وحی را به شما برساند، پس باید از امام غائب استفاده کنید. بنابر این اگر آب جاری و سهل الوصولی در اختیار نباشد، مردم برای دستیابی به آب، باید تحمّل سختی‌ها کنند، و با ظرف از چاه آب بیرون آورند. و چون این کار، کار آسانی نیست، کمتر کسی به آن تن می‌دهد. و لذا این چاه در زمان غیبت، بدون استفادۀ مناسب و به صورت معطّل باقی می‌ماند. مرحوم علّامه میرزا حسین نوری در کتاب ارزشمند ((نجم الثاقب)) در این باره به مطلب جالبی توجّه کرده‌اند. عین عبارت ایشان چنین است: مخفی نماند که چون در ایّام ظهور، مردم از این سرچشمۀ فیض ربّانی به سهل و آسانی استفاضه کنند و بهره ببرند، تشنه‌ای که در کنار نهر جاریِ
گوارایی باشد که جز اعتراف حالت منتظره نداشته باشد، لهذا از آن جناب، تعبیر فرمودند به((ماءِ مَعین)) (42) امام ظاهر، مانند ((ماءِمَعین))، به آسانی در دسترس مردم است، که برای دستیابی به این آب جاری، احتیاجی به کندنِ زمین و حفر چاه نیست. نهر گوارایی است که روی زمین می‌رود و هر کس آن را ببیند می‌تواند به راحتی از آن استفاده کند و به محض دیدن به گوارایی آن اعتراف می‌کند؛ امّا اگر امام"علیه‌السلام"، ظاهر نباشد، وضعیّت چنین نیست. مرحوم محدث نوری" قدس الله سره" می‌افزاید:
{در ایّام غیبت که لطف خاص حق ازخلق برداشته شده ـ به علت سوء کردارشان ـ باید با رنج و تعب و عجز و لابه و تضرّع و انابه، از آن جانب فیضی به دست آورد و خیری گرفت و علمی آموخت، مانند تشنه‌ای که بخواهد از چاه عمیق، تنها به آلات و اسبابی که باید به زحمت به دست آورد، آبی کشد و آتشی فرو نشاند. لهذا تعبیر فرمودند از آن حضرت به ((بئرمعطّله))(43)}
از ((بئر معطّله)) می‌توان استفاده کرد، ولی بهره گیری از آن، به راحتی((ماءمَعین)) نیست، چون باید به سختی و به واسطۀ اسباب و ادوات از چاه کشید. امام ‌غائب"علیه‌السلام" مانند نهر جاری نیست که همه آن را ببینند و به راحتی از آن استفاده کنند. بلکه در زمان غیبت، استفاده از وجود مقدّس امام"علیه‌السلام" به زحمت و استغاثه و تضرّع نیاز دارد، تا بتوان از فیض ایشان بهره برد، چون زمان غیبت، هنگام امتحان است و افراد در میزان و نحوۀ استفاده از همین ((بئر))، مورد آزمایش قرار می‌گیرند. متأسّفانه می‌بینیم که این ((بئر))، معطّله و متروکه باقی مانده است، عدّۀ بسیار زیادی، اصلاً از وجود آن آگاه نیستند. تعداد بسیار دیگری، فقط اسمی از امام غائب شنیده‌اند، ولی هیچ گاه درصدد بهره برداریِ صحیح و مناسب از ایشان بر نیامده‌اند. در این میان، تنها عدّۀ بسیار ‌بسیار کمی هستند که با زاری، تضرّع، عجز و لابه، دلو به این چاه انداخته‌اند، و با قلبی دردناک از آن استفاده می‌نمایند و همواره در دِل آرزو می‌کنند که این چشمۀ زلال آشکار شود، و الطاف و نعمت‌های آن بر زمین جاری گردد. امام رضا"علیه‌السلام" در توصیف این فتنه ـ که دامنگیر مردم مصیبت‌زدۀ زمان غیبت می‌شود .
فرموده‌اند:
لابُدَّ مِن فِتنَةٍ صَماّءَ صَیلَم، تَسقُطُ فیها کُلُّ بِطانَةٍ و َوَلیجَةٍ، وَ ذلِکَ
عِندَ فِقدانِ الشّیَعةِ الثّالِثَ مِن وُلدی، یَکبی عَلَیهِ اَهلُ السَّماءِ و اَهلُ الاَرضِ
وَکُلُّ حَرِ یِّ وَحَرّانٍ،وکُلُّ حَزینٍ لَهفانٍ (44)
یک فتنۀ کور(خیلی مبهم و پیچیده) در راه است و ناگزیر فرا می‌رسد که هر
خودی و دوست نزدیکی را سرنگون می‌کند. این فتنه، زمانی است که
شیعیان، سوّمین از فرزندان مرا گم می‌کنند، که اهل آسمان و زمین و هر
زن و مرد دلسوخته و هر غمگین و اندوهناکی، بر آن حضرت گریه می کند.
امام‌رضا"علیه‌السلام" از یک فتنه خبر می‌هند. ((فتنه)) به معنای امتحانی است که انسان را می‌فریبد، و هر کس ممکن است در مقابل آن فریب خورده و بلغزد. به علاوه در بيان دشواری این امتحان، تصریح فرموده‌اند که این فتنه، ((صَماّ ء صَیلَم)) است. ((صمّاء)) به معنای ((کر)) و ((صَیلَم)) به معنای((شدید)) است. یعنی این امتحان، چنان سخت و نامعلوم است که دوستان و خواصّ را هم بر زمین می‌زند و همه در معرض سقوط و انحراف قرار می‌گیرند.
امام رضا"علیه‌السلام" این زمان را هنگام گریه و زاریِ اهل آسمان و زمین دانسته‌اند، دوره‌ای که اهل درد، از گُم کردن امام زمانشان، غمگین و افسرده خاطر هستند، شادی و خوشحالی نمی‌بینند، چون غم امام غائب از دل ایشان بیرون نمی‌رود، زندگی آنها با غم و اندوه بر غیبت امام زمانشان عجین است، لذا در پیِ بسیاری از خوشی‌های اهل دنیا نیستند، و در شادی‌ها و جشن‌ها، دلِ سوختۀ آنها التیام نمی‌یابد.
امام رضا"علیه‌السلام" سپس فرمودند:
بِاَبی وَ اُمّی سَمِیُّ جَدّی، شَبیهی وشَبیهُ مُوسَی بنِ عِمرانَ عَلَیهِ‌السَّلامُ،
عَلَیهِ جُیُوبُ النُّورِ، تَتَوَقَّدُ بِشُعاعِ ضِیاءِ القُدسِ، کَم مِن حَرِیٍّ مُؤمِنَةٍ وَ کَم
مِن مُؤمِنٍ متأَسِّفٍ حَیرانَ حَزینٍ، عِندَ فِقدانَ الماءِ المَعینِ، کَأَنّی بِهم
آیِسٌ ماکانوا قَد نُودُوا نِداءً یُسمَعُ مِن بُعدٍ کَما یسَمعُ مِن قُربٍ، یِکُونُ رَحمَةً
عَلَی الؤمِنینَ وَعذاباً عَلَی الکافِرینَ (45)
پدر و مادرم فدای آن کس که هم نامِ جدّم است، شبیه من و شبیه حضرت موسی بن عمران "علیه السلام" است. نوری که ازشعاع نور قدسی روشنایی
می‌گیرد، از او نمایان است. چه بسیارند زن‌ها و مردهای مؤمن که در گم کردن ((ماء
مَعین))، دلسوخته و اندوهناک و سرگردان و ناراحت هستند.گویی آنها را می‌بینیم
که در بدترین شرایط نومیدی هستند. (درهنگام ظهور) آن‌ها را صدا می‌کنند با صدایی
که از دورـ همچون نزدیک ـ شنیده می‌شود، که این ندا برای مؤمنان رحمت و برای
کافران عذاب است.
این وصفِ حالِ شیعۀ دلسوخته، هنگام گم کردن ((ماءِ مَعین)) است، و حزن و اندوهی که برای گم شدن این آب گوارا دارد. درد ِشیعه این است که این ماءِمَعین چرا غائب شده است؟ چرا وقتی بخواهند دیگران را به سوی امام عصر"علیه‌السلام" متوجّه سازند، باید نشانیِ ((بئرمعطّله)) را بدهند؟ چرا حضرتش در این زمان قدرت و مُکنت ظاهری ندارد؟ و چرا شیعیانشان هم در وضعیّت ناامید کننده‌ای هستند؟
امّا در عین ناامیدی، در زمانی که توقّع نمی‌رود و با محاسبات عادی قابل پیش‌بینی نیست، به صورت ناگهانی ندای ظهور سر می‌دهند و یاران با وفای خویش را می‌خوانند. این ندای ملکوتی، دل‌های اندوهناک و سوختۀ مؤمنان را تسلّی می‌بخشد، و سبب عذاب کافران می‌گردد.
بار دیگر در حدیث شریف دقّت کنید. امام ابوالحسن الرضا"علیه‌السلام" ـ که خود حجّت معصوم خدا است ـ دربارۀ حضرت بقیةالله "ارواحنا فداه" می‌فرماید ((پدر و مادرم فدای او)) سخن در این است که آیا ما انسان‌های عادی که امروز امّت و رعیّت این امام بر حقّ هستیم، حاضر هستیم از عزیزترین عزیزانِ خود، در راه ولایت حضرتش بگذریم؟ امروز حضرت مهدی"عج الله تعالی فرجه"، چند تن دوستدارِ دلسوخته دارد که اوصافِ بیان شده در این حدیث، دربارۀ آنها صادق باشد؟

چنان امامِ معصوم عزیز بی‌همتا، با آن همه فضائل خدادادی در میان ما هست، با این همه تنهایی و بی‌یاوری، با این نیازی که امّت به ایشان دارد، امّا از مراجعه به حضرتش خودداری می‌شود .راستی، اگر بخواهیم در این زمان، کسی را ((غریب)) بنامیم، بجز این حجّت بزرگوار الهی، کسی را می‌یابیم؟ .
....................................................................
(34) سورۀحجّ /آیه 45
(35)تفسیر کنز الدقائق/ج9/ص113/ به نقل ازمجمع البیان
(36)کافی/ج1/ص247/ح75
(37)تفسیرعلی بن ابراهیم قمی/ج2/ص59 و 60
(38)سورۀملک / آیۀ 30
(39)لسان العرب/ج14/ص101
(40)همان مدرک.
(41)کمال الدین/باب31/ح3
(42)نجم الثاقب/ص109
(43) نجم الثاقب/ص109
(44) عیون اخبار الرضا"علیه السلام" /ج2 /ص 6
(45)همان مدرک .

منبع : کتاب آفتاب در غربت
نویسنده : دکتر سید محمد بنی هاشمی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن