هتاکي هاي اخير "سني نيوز" سلفي و جوابيه "اديان نيوز" شيعي

به دنبال انتشار خبر "پاسخ آيت الله العظمي ناصر مکارم شيرازي به اعتراض علماي برخي نسبت به ساخت و نشر سريال مختارنامه" ،سايت تندرو و موهن و معلوم الحال سلفي"سني نيوز" با درج مطلبي به نقل از يکي از کاربران! ،علاوه بر توهين ها و گستاخي هاي رايجش نسبت به ساحت مقدس مراجع عظام شيعه ،چنين نوشت:
« و اما بطور کلي از نظر ما مسلمانان اهل سنّت سريال مختارنامه و امثال آن چون صرفاً بر اساس اخبار و روايات تاريخي ساخته مي شوند آن هم تاريخي که به اعتراف خود مورخان مملوّ از بهتان و دروغ است، بنابراين هيچ ارزش و اعتباري ندارند. توضيح اينکه: « بدون شک دشمنان اسلام صدها هزار بهتان و دروغ به نام حديث و روايت ساخته اند و در آن به بدگويي از اصحاب رسول الله – ص – پرداخته اند. منابعي که اکنون در اختيار مسلمانان خصوصاً شيعيان است پر از روايات جعلي و دروغين مي باشند.»
به گزارش اديان نيوز این سایت معلوم الحال در ادامه می نویسد:
« تفاوت ما با شيعيان صفوي در اين است که آن ها بر اساس اخبار و روايات جعلي و دروغين درباره ي اصحاب مهاجر و انصار قضاوت مي کنند، ولي به اعتقاد ما مسلمانان اهل سنّت اصحاب مهاجر و انصار همان ياران و شاگردان دست پرورده ي حضرت محمّد – ص – هستند که بخاطر ايمان و اخلاصشان در بندگي الله و فدا کردن جان و مالشان در راه خدا در قرآن کريم به کرّات تعريف و تمجيد شده اند.»
بعد از درج عين مطالبي که در سايت فوق الذکر آمده ،کوتاه و گويا به ذکر چند نمونه از اعترافات و مکتوبات علماي شاخص اهل سنت و همچنين وهابي(سلفيه) ،در مدح و تمجيد اصحاب مهاجر و انصار مورد ادعاي مسلمانان اهل سنت اشاره مي شود ،شايد که چشم حق بين و گوش حق شنو  و زبان حق گويي پيدا شود و دين را نه آنگونه که مقتضاي نفسانيات و هواخواهي خويش ،بلکه بر اساس واقعيت ها و اصول مسلم ديني و آموزه هاي نبوي و بيان نوربخش خاندان مطهرش تفسير و تبيين کند.

اشارتي کوتاه به شخصيت برخي از صحابه پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) در منابع معتبر عامه:

1. نفرين صحابه توسط پيامبر(ص):
صحيح مسلم از قول عايشه نقل مى کند که پيامبر اکرم(ص) دو تن از صحابه را نفرين کردند. آيا با وجود نفرين پيامبر براى صحابه، باز هم مي توان تمامي صحابي پيامبر را مدح و تمجيد کرد؟ آيا اينگونه مديحه سرايي! در شأن و منقبت صحابه پيامبر عظيم الشأن اسلام ،خلاف سيره و سنت آن بزرگوار نيست؟!

2. صحابي تاجر شراب:
يکي از موارد ناقض اين اعتقاد نسبت به صحابه آن است که برخي از صحابه اهل خريد و فروش شراب بوده اند .
"سمرة بن جندب" کسي است که عمر بن خطاب وي را به خاطر فروش شراب مورد توبيخ قرار داد و گفت: خداوند سمره را بکشد!
علماي بسيار زيادي از اهل سنت همچون شافعي ،احمد بن حنبل ،عبدالرزاق بن همام ،مسلم بن حجاج ،ابن ماجه ،دارمي و نسائي در کتابهايشان چنين نقل كرده اند:
" عن بن عَبَّاسٍ قال بَلَغَ عُمَرَ أَنَّ سَمُرَةَ بَاعَ خَمْرًا فقال قَاتَلَ الله سَمُرَةَ أَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ e قال لَعَنَ الله الْيَهُودَ حُرِّمَتْ عليهم الشُّحُومُ فَجَمَلُوهَا فَبَاعُوهَا".
ابن عباس مي گويد به عمر بن خطاب خبر دادند که سمره ( بن جندب ) شراب فروخته است ،پس عمر بن خطاب گفت : خداوند سمره را بکشد. آيا نمي داند که رسول الله صلي الله عليه – و آله –و سلم فرمود : خداوند يهود را لعنت کند. خداوند بر ايشان پيه را حرام نمود ولي آنها ( پيه را ) جمع کردند و فروختند )

3. صحابي نادان و شهوتران:
ابن جوزى آورده كه: وقتي عبدالله از عمر اجازه جهاد خواست عمر نپذيرفت و گفت: «اى پسرم! من از اين نگرانم كه مرتكب زناشوى!»(3)
آري؛ در جهل و بى‏اطلاعي پسر عمر  از دين و فقه همين بس كه بلد نبود زنش را طلاق بدهد، و چنانكه در كتب معتبر اهل سنت نيز آمده ناتوانى و نادانى مى‏ نمود و نمى‏دانست طلاق در هنگامى صورت مى‏گيرد كه زن از عادت ماهانه پاك گشته و همبسترى هم نكرده باشد.(4)
و مسلم در «صحيح» خود مى‏نويسد: او زنش را در حالي كه در عادت ماهانه بود سه طلاقه كرد.(5)
و اين مسئله به قدري ننگ حساب مي شد که پدرش او را حتى وقتى بزرگ شده و به سالخوردگى رسيده بود شايسته و لايق خلافت نمى‏ديد، و وقتى كسى گفت عبد اللّه بن عمر را جانشين خود ساز، گفت:
«خدا ترا بكشد!» بخدا در اين پيشنهادت خدا را در نظر نداشتى. كسى را خليفه گردانم كه بلد نيست زنش را طلاق بدهد،؟! (6)

4. امام بخاري در کتاب « صحيح بخاري » حديثي را از أبوهريره نقل مي کند که:« أبوهريرة مي گويد: رسول خدا- صلي الله عليه و آله- فرمودند: ...( در روز قيامت ) در حاليکه من ( در کنار حوض ) ايستاده ام گروهي که من آنها را مي شناسم مي آورند سپس مَلَکي از ملائکه الهي خطاب به آن گروه مي گويد؛ به طرف من بياييد! من ( پيامبر- صلي الله عليه و آله- ) به مَلَک مي گويم: آنها را کجا مي بري؟مي گويد: قسم به خدا آنها را بسوي آتش مي برم.مي پرسم: مگر آنها چه کرده اند؟مي گويد: آنها بعد از تو مُرتَد شدند ( از دين برگشتند ) و به گذشته تاريک خود بازگشتند ( کنايه از اينکه به حالت گذشتگان خود که همان کُفر جاهليّت بوده برگشتند )!!!سپس گروه ديگري را  مي آورند که آنها را نيز مي شناسم و آنها را نيز بسوي آتش مي برند و زمانيکه از علت دوزخي شدن آنان مي پرسم آن مَلَک در جواب مي گويد:آنها بعد از تو مُرتَد شدند ( از دين برگشتند ) و به گذشته تاريک خود بازگشتند ( کنايه از اينکه به حالت گذشتگان خود که همان کُفر جاهليّت بوده برگشتند )!!!و من گمان نمي کنم که آنها از آتش نجات پيدا کنند مگر مقدار قليل و اندکي از آنها »!!!(7)
حال با توجه به اين حديث، که در يکي از معتبرترين کتابهاي اهل سنت نقل شده آن هم از جناب أبي هريرة که اهل سنت براي آن عظمت خاصّي قائل هستند، سوال ما اين است که: براستي چرا اهل سنت تمامي صحابي پيامبر- صلي الله عليه و آله- را عادل مي دانند و اگر کسي به آنها کوچکترين بي احترامي بکند، حکم کفر او را صادر مي کنند و او را خارج از دين مي دانند و ...؟!
اينها نمونه ي کوچکي بود از قضاوت بزرگان و انديشمندان اهل سنت و وهابيت در منابع معتبر عامه و سلفي ،درباره برخي از صحابه ي نبي مکرم اسلام(ص).
سوال اينجاست که آيا اين منابع از جمله اخبار و روايات جعلي و دروغين دست ساز شيعيان صفوي! است؟!
مگر صحيح مسلم و صحيح بخاري ،رواياتش "صحيح" نيست؟ يا اينکه ايندو هم جمع آوري شده از روايات تاريخي بي اساس و احاديث جعلي است؟!
------------------------------------------
پي نوشت ها:
(1) (صحيح مسلم، کتاب البر و الصلة و الآداب، باب من لعنه النبي أو سبه أو دعا عليه، حديث اول 4 / 2007).
(2) السنن المأثورة ، ص 283 - 284 ،اسم المؤلف: محمد بن إدريس الشافعي أبو عبد الله الوفاة: 204 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. عبد المعطي أمين قلعجي
المصنف ، ج 8 ص 195 ، اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211 ، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي
مسند الإمام أحمد بن حنبل ، ج1 ص 25 ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة - مصر
سنن الدارمي ، ج 2 ص 156 ،اسم المؤلف: عبدالله بن عبدالرحمن أبو محمد الدارمي الوفاة: 255 ، دار النشر : دار الكتاب العربي - بيروت - 1407 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : فواز أحمد زمرلي , خالد السبع العلمي
صحيح مسلم ، ج3 ص 1207 ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي
سنن ابن ماجه ، ج2 ص 1122 ، اسم المؤلف: محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني الوفاة: 275 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - - ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي
المجتبى من السنن ، ج7 ص 177 ، اسم المؤلف: أحمد بن شعيب أبو عبد الرحمن النسائي الوفاة: 303 ، دار النشر : مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب - 1406 - 1986 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبدالفتاح أبو غدة
السنن الكبرى ، ج 3 ص 87 ،اسم المؤلف: أحمد بن شعيب أبو عبد الرحمن النسائي الوفاة: 303 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411 - 1991 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د.عبد الغفار سليمان البنداري , سيد كسروي حسن
(3)سيرة عمر بن الخطاب، ابن جوزى 115، و در چاپى 138  
(4)صحيح بخارى 8/ 76مسند احمد 2/ 51، 61، 64، 74، 80، 128، 145.
(5) صحيح مسلم 4/ 179- 183
(6)تاريخ طبرى 5/ 34-  تاريخ الكامل ابن اثير 3/ 27-  الصواعق المحرقه 62-  فتح البارى 7/ 54، و آن را « صحيح» شمرده است.
(7) صحيح البخاري(دارالقلم- بيروت1407ه.ق)- المجلد الرابع- الجزء الثامن- کتاب الرقاق- باب في الحوض- ص506- حديث1444 :
نرم افزار المکتبه الشامله- صحيح البخاري(مصدر الكتاب : موقع وزارة الأوقاف المصرية)- کتاب الرقاق- باب في الحوض- جزء21- ص493.
6587 - حَدَّثَنِى إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُنْذِرِ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُلَيْحٍ حَدَّثَنَا أَبِى قَالَ حَدَّثَنِى هِلاَلٌ عَنْ عَطَاءِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِىِّ - صلى الله عليه وسلم - قَالَ « بَيْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ ، حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِى وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ . فَقُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ . قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى . ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِى وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ . قُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ . قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى . فَلاَ أُرَاهُ يَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلاَّ مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ » .

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن