ترجمه خطبه 119 نهج البلاغه - علل نكوهش كوفيان.

فهرست مطالب
1- علل نكوهش كوفيان.
2- مسئوليّت‏ هاى رهبرى

(پس از جنگ صفین و نهروان، در سال 38 هجرى مردم را براى سركوبى معاويه فراخواند، سكوت كردند. فرمود شما را چه شده، آيا لال هستيد گروهى گفتند اى امير المؤمنين، اگر تو حركت كنى با تو حركت مى ‏كنيم).
1- علل نكوهش كوفيان.
شما را چه مى‏ شود هرگز ره رستگارى نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد آيا در چنين شرايطى سزاوار است كه من از شهر خارج شوم هم اكنون بايد مردى از شما كه من از شجاعت و دلاورى او راضى و به او اطمينان داشته باشم، به سوى دشمن كوچ كند.
2- مسئوليّت‏هاى رهبرى
و براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان، و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته‏اى بيرون روم، و به دنبال دست ه‏اى به راه افتم، و چونان تير نتراشيده در جعبه‏اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جاى خود استوار بمانم تا همه امور كشور، پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد، اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد به حقّ خدا سوگند كه اين پيشنهاد بدى است به خدا سوگند اگر اميدوارى به شهادت در راه خدا را نداشتم، پاى در ركاب كرده از ميان شما مى ‏رفتم، و شما را نمى ‏طلبيدم چندان كه باد شمال و جنوب مى ‏وزد، زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق، و پر مكر و حيله‏ ايد. ما دام كه افكار شما پراكنده است فراوانى تعداد شما سودى ندارد، من شما را به راه روشنى بردم كه جز هلاك خواهان، هلاك نگردند، آن كس كه استقامت كرد به سوى بهشت شتافت و آن كس كه لغزيد در آتش سرنگون شد.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن