ترجمه خطبه 137 نهج البلاغه - در باره طلحه و زبير در سال 36 هجرى در آستانه جنگ فرمود

فهرست مطالب
1- شناسايى طلحه و زبير
3 -شكوه از طلحه و زبير
2 -وصف بيعت بى‏همانند

1- شناسايى طلحه و زبير
به خدا سوگند (طلحه و زبير) و پيروانشان، نه منكرى در كارهاى من سراغ دارند كه برابر آن بايستند، و نه ميان من و خودشان راه انصاف پيمودند. آنها حقّى را مى‏ طلبند كه خود ترك كرده‏ اند، و انتقام خونى را مى‏ خواهند كه خود ريخته‏ اند.  اگر من در ريختن اين خون شريكشان بودم آنها نيز از آن سهمى دارند، و اگر خودشان تنها اين خون را ريخته‏اند، بايد از خود انتقام بگيرند. اولين مرحله عدالت آن كه خود را محكوم كنند، همانا آگاهى و حقيقت بينى، با من همراه است، نه حق را از خود پوشيده داشته ‏ام و نه بر من پوشيده بود، همانا ناكثين (اصحاب جمل) گروهى سركش و ستمگرند، خشم و كينه، و زهر عقرب،  و شبهاتى چون شب ظلمانى در دلهايشان وجود دارد. در حالى كه حقيقت پديدار و باطل ريشه كن شده،
و زبانش از حركت بر ضد حق فرومانده است. به خدا سوگند، حوضى برايشان پر از آب نمايم كه تنها خود بتوانم آبش را بيرون كشم، به گونه‏ اى كه از آب آن سيراب برنگردند، و پس از آن از هيچ گودالى آب ننوشند (يعنى نقش  ه‏اى براى آنان طرح كنم كه راه فرار نداشته باشند)
2 -وصف بيعت بى ‏همانند
(شما مردم) براى بيعت كردن، به سوى من روى آورديد، همانند مادران تازه زاييده كه به طرف بچّه ‏هاى خود مى ‏شتابند. و پياپى فرياد كشيديد، بيعت بيعت من دستان خويش فروبستم، اما شما به اصرار آن را گشوديد، من از دست دراز كردن، سرباز زدم، و شما دستم را كشيديد.
3 -شكوه از طلحه و زبير
خدايا طلحه و زبير پيوند مرا گسستند، بر من ستم كرده و بيعت مرا شكستند، و مردم را براى جنگ با من شوراندند، خدايا آنچه را بستند تو بگشا، و آنچه را محكم رشته‏ اند پايدار مفرما، و آرزوهايى كه براى آن تلاش مى ‏كنند بر باد ده من پيش از جنگ از آنها خواستم تا باز گردند، و تا هنگام آغاز نبرد انتظارشان را مى ‏كشيدم، لكن آنها به نعمت پشت پا زدند و بر سينه عافيت دست رد گذاردند.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن