حکمت 122 نهج البلاغه- عبرت از مرگ ياران(اخلاقى، اجتماعى)

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا يَضْحَكُ فَقَالَ
درود خدا بر او : (در پى جنازه اى مى رفت و شنيد كه مردى مى خندد.)فرمود:
كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ
گويى مرگ بر غير ما نوشته شده ،
وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ
و حق بر غير ما واجب گرديد ،
وَ كَأَنَّ الَّذِى نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ
و گويا اين مردگان مسافرانى هستند كه به زودى باز مى گردند ،

نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ
در حالى كه بدن هايشان را به گورها مى سپاريم ، و ميراثشان را مى خوريم .
كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ
گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه ايم !!!
ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ
آيا چنين است ، كه اندرز هر پند دهنده اى از زن و مرد را فراموش مى كنيم
وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ .
و در حالى كه نشانة تيرهاى بلا و آفات قرار گرفته ايم ؟

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن