محيط اجتماع

محيط اجتماع
منظر مهر (مبانى تربيت در نهج البلاغه) – 38

انسان موجودى است كه در تعامل با جامعه و روابط و مناسبات اجتماعى رشد مى كند و به شدت از آن تاثير مى پذيرد، به گونه اى كه ميان فرد و اجتماع رابطه اى حقيقى برقرار است و به همان نسبت كه افراد از نظر خواص و آثار وجودى خويش در اجتماع تاثير مى گذارند و آن را بهره مند مى سازند، اين آثار و خواص وجودى ، خود هويتى مستقل را تشكيل مى دهد و يك موجوديت اجتماعى پديد مى آيد كه اين موجوديت اجتماعى به نحو اقتضا افراد را تحت تاثير و تربيت خويش قرار مى دهد. (190)
با توجه به چنين تعاملى است كه اميرمؤ منان على (عليه السلام) در مواقع گوناگون به تاثير تربيتى محيط اجتماع پرداخته و اهميت و نقش آن را در سازندگى شخصيت فرد يادآور شده است ، چنانكه در نامه خود به حارث همدانى فرموده است :
و اسكن الامصار العظام ، فانها جماع المسلمين ، و احذر منازل الغفله و الجفاء و قله الاعوان على طاعه الله . (191)
در شهرهاى بزرگ سكونت كن كه جايگاه فراهم آمدن مسلمانان است ، و بپرهيز از جايهايى كه در آن از ياد خدا غافلند و آنجا كه به يكديگر ستم مى رانند، و بر طاعت خدا كمتر ياران اند.
امام على (عليه السلام) به نوع روابط اجتماعى و تاثير مناسبات حاصل از آن توجه داده و نقش تربيتى آن را اين قدر مهم معرفى كرده است . همچنين آن حضرت به حارث همدانى فرموده است :
و اياك و مقاعد الاسواق ، فانها محاضر الشيطان و معاريض ‍ الفتن . (192)
مبادا بر سر بازارها بنشينى كه جاى حاضر شدن شيطان است و نمايشگاه فتنه و طغيان .
فضاى اجتماعى سودپرستانه و مناسبات كاسبكارانه چنان تاثير تربيتى دارد كه امام (عليه السلام) حارث همدانى را اين گونه از قرار گرفتن در چنين فضاى اجتماعى و مناسبات حاصل از آن پرهيز داده است .
بى گمان روابط سالم اجتماعى و مناسبات معتدا و عاطفى ، بر پايه كرامت انسان و تواءم با عدالت و انصاف تاثيرى سازنده در تربيت مردمان دارد؛ و روابط ناسالم اجتماعى و مناسبات غير معتدل (برخاسته از افراط و تفريط) و خشونتبار، بر پايه حقارت انسان و تواءم با ستمگرى و تبعيض تاثيرى مخرب در تربيت مردمان دارد. سلامت دين و دنياى مردم به سلامت جامعه بسته است . اميرمؤ منان على (عليه السلام) در حكمتى والا خطاب به جابر ابن عبدالله انصارى فرموده است :
يا جابر، قوام الدين و الدنيا باءربعه : عالم مستعمل علمه ، و جاهل لا يستنكف اءن يتعلم ، و جواد لا يبخل بمعروفه ، و فقير لا يبيع آخرته بدنياه ؛ فاذا ضيع العالم علمه استنكف الجاهل اءن يتعلم ، و اذا بخل الغنى بمعروفه باع الفقير آخرته بدنياه . (193)
اى جابر! دين و دنيا به چهار چيز برپاست : دانايى كه دانش خود را به كار برد، و نادانى كه از آموختن سر باز نزند، و بخشنده اى كه در بخشش خود بخل نكند، و درويشى كه آخرت خويش را به دنياى خود نفروشد. پس اگر دانشمند دانش خود را تباه سازد، نادان به آموختن نپردازد؛ و اگر توانگر در بخشش خويش بخل بورزد، درويش آخرتش را به دنيا در بازد.
در جامعه اى كه علم و دانش به كار نيايد و عالمان و دانشمندان به رسالت خود قيام نكنند، جهالت و ظلمت جامعه را در بر مى گيرد. در جامعه اى كه روابط انسانى بى رنگ شود و هر كس جز به خود نينديشد، انسانيت و تربيت به تباهى مى رود. در جامعه اى كه خير خواهى و عدالت طلبى بى معنا گردد، ستم و بيداد همه گير مى شود و خودكامگى و خودكامگى پذيرى مردمان را در كام هلاكت خود فرو مى بلعد. اميرمؤ منان على (عليه السلام) در سخنى روشنگر و هشداردهنده فرموده است :
اءيها الناس ، لو لم تتخاذلوا عن نصر الحق ، و لم تهنوا عن توهين الباطل ، لم يطمع فيكم من ليس مثلكم ، و لم يقو من قوى عليكم . (194)
اى مردم ! اگر يارى حق را فرو نمى گذاشتيد، و از خوار ساختن باطل دست بر نمى داشتيد، آن كه به پايه شما نيست ديده طمع به شما نمى دوخت ، و هيچ نيرومندى بر شما مهترى نمى فروخت .
چنين امورى فرد را به شدت تحت تاثير تربيتى قرار مى دهد. از اين روست كه تربيت افراد جز با اهتمام به تربيت اجتماع و ايجاد تحولات اجتماعى در جهت اهداف تربيتى به درستى ممكن و ميسر نيست و آنچه در تربيت فردى فارغ از حركتهاى اجتماعى صورت مى پذيرد، آن قدر اندك است كه در مقايسه با عملكرد اجتماع در خور توجه نيست . (195)

190- سيرى در تربيت اسلامى ، ص 116.
191- نهج البلاغه ، نامه 69.
192- نهج البلاغه ، نامه 69.
193- نهج البلاغه ، حكمت 372.
194- نهج البلاغه ، خطبه 166.
195- سيرى در تربيت اسلامى ، ص 117.
منبع : منظر مهر (مبانى تربيت در نهج البلاغه)
نویسنده : مصطفى دلشاد تهرانى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن