حديث شماره 469

((469- وليد بن صبيح گويد: روزى خدمت امام صادق (عليه السلام ) شرفياب شدم آنحضرت چند تكه جامه نزد من انداخت و فرمود: اينها را به همان تائى كه داشته تا كن من (براى انجام فرمان او) در پيش روى آنحضرت بپا خاستم ، پس امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداوند معلى بن خنيس ‍ را رحمت كند (معلى بن خنيس از اصحاب و از خدمتگزاران آنحضرت بود كه بدست داودبن على فرماندار مدينه كشته شد و حضرت در مرگ او بسيار ناراحت شدند).
من گمان كردم كه امام (عليه السلام ) ايستادن مرا در برابرش به ايستادن معلى بن خنيس تشبيه كرده و به ياد او افتاده (كه دفعتا بر عفو او طلب رحمت مى كردند) سپس فرمود: اف بر اين دنيا اف بر اين دنيا، همانا دنيا خانه بلائى است كه خداوند در آن دشمنش را بر دوستش مسلط گرداند، و به راستى پس از اينجا خانه اى است كه چنين نيست . من عرض كردم : قربانت آن خانه كجاست ؟ فرمود: اينجا - و با دست اشاره به زمين كرد - (مجلسى (رحمة الله عليه ) گويد: يعنى قبر يا بهشت و دوزخ دنيا كه در زمان برزخ روح مؤ منان و كفار در آن قرار دارند با مقصود زمين در زمان حضرت قائم (عليه السلام ) يا زمين قيامت است ). ))

 

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ صَبِيحٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ دَخَلْتُ عَلَيْهِ يَوْماً فَأَلْقَى إِلَيَّ ثِيَاباً وَ قَالَ يَا وَلِيدُ رُدَّهَا عَلَى مَطَاوِيهَا فَقُمْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع رَحِمَ اللَّهُ الْمُعَلَّى بْنَ خُنَيْسٍ فَظَنَنْتُ أَنَّهُ شَبَّهَ قِيَامِى بَيْنَ يَدَيْهِ بِقِيَامِ الْمُعَلَّى بَيْنَ يَدَيْهِ ثُمَّ قَالَ أُفٍّ لِلدُّنْيَا أُفٍّ لِلدُّنْيَا إِنَّمَا الدُّنْيَا دَارُ بَلَاءٍ يُسَلِّطُ اللَّهُ فِيهَا عَدُوَّهُ عَلَى وَلِيِّهِ وَ إِنَّ بَعْدَهَا دَاراً لَيْسَتْ هَكَذَا فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ أَيْنَ تِلْكَ الدَّارُ فَقَالَ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: