قصاص قاتل

چون على (ع ) رحلت فرمود و اسلام و اسلاميان را داغدار نمود و كسان او از دفنش بازگشتند حضرت امام حسن (ع ) به جاى پدر رفت و دستور داد پسر مرادى را به حضور آوردند چون برابر آن جناب رسيد فرمود: اى دشمن خدا، اميرالمؤ منين (ع ) را كشتى و فساد بزرگى در دين پديد آوردى سپس فرمان داد تا سر از بدنش جدا كردند و جسد كثيف او را به خواهش ام الهيثم دختر اسود نخعى به وى سپرد تا آن را بسوزاند. سراينده اى درباره قطامه و قتل على (ع ) چنين مى سرايد:
من از هيچ دارا و ندار، دانا و نادان كابينى مانند كابين قطامه سراغ ندارم كه سه هزار درهم و يك بنده و كنيز و قتل على (را با شمشير زهر آلود كابين قرار داده باشد و مى دانم تمام كابين هاى زنان هر چند زياد باشد به اندازه قتل على (ع ) نيست و هيچ خونريزى در عالم به اندازه خونريزى پسر مرادى نمى باشد.
و اما پيش آمد برك بن عبيدالله و عمرو بن بكر كه در قرار داد قبلى با پسر مرادى هم داستان بودند و مقرر شده بود كه آنان معاويه و عمرو عاص را از پاى درآورند چنين بود كه برك مطابق معاهده بر معاويه وارد شد و او را در حال ركوع يافته شمشير بر او فرود آورد ليكن شمشيرش خطا كرده بر ران او واقع شد وى نجات يافته و قاتل را بلافاصله كشت و عمرو عاص در شب معهود بيمار شده . خارجه عامرى را به جاى خود فرستاد تا با مردم نماز گزارد عمرو بن بكر به گمان اين كه عمرو عاص مشغول نماز است شمشير به او زده ليكن به مقصود نرسيد او را نزد عمرو عاص آورده عمرو دستور داد تا او را كشتند و خارجه در روز دوم جان به مالك سپرد.(445)

 

445-الارشاد ص 26 23.
 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: