برترى على (ع ) بر پيامبران اولوالعزم

در روز بيستم ماه مبارك رمضان سال چهلم هجرت كه آثار ارتحال بر آن حضرت ظاهر شد در اثر ضربت شمشير زهر آلود كه اشقى الاولين و الاخرين بر فرق سر مباركش وارد آورده بود، به فرزندش امام حسين (ع ) فرمود: شيعيانى كه بر در خانه اجتماع نموده اند اجازه دهيد بيايند مرا ببينند، وقتى آمدند اطراف بستر را گرفتند و آهسته به حال آن حضرت گريه مى نمودند.
حضرت با كمال ضعف فرمودند: سلونى قبل ان تفقدونى ولكن خففوا مسآئلكم .
(سئوال كنيد از من هر چه مى خواهيد قبل از آن كه مرا نيابيد و لكن سئوال هاى خود را سبك و مختصر كنيد).
اصحاب هر يك سئوالى مى نمودند و جواب هايى مى شنيدند.
از جمله سئول كنندگان صعصعة بن صوحان بود كه از رجال بزرگ شيعه و از خطباى معروف كوفه و از راويان عظيم الشاءن است كه علاوه بر علماى شيعه بزرگ از علماء اهل سنت حتى صاحبان صحاح روايت هاى او را از على (ع ) و ابن عباس نقل نموده اند.
صعصعه كه مورد توثيق همه است و مردى عالم و فاضل كه از اصحاب على (ع ) بوده به حضرت عرض كرد: (اخبرنى انت افضل ام آدم ؟)
مرا خبر دهيد شما افضل هستيد يا آدم ابوالبشر(ع )؟
حضرت فرمودند: تزكية المرء لنفسه قبيح قبيح است كه مرد از خود تعريف و تزكيه نمايد و لكن از باب (و اما بنعمة ربك فحدث )(401) مى گويم (انا افضل من آدم ) من از آدم افضل هستم .
عرض كرد: (ولم ذلك يا اميرالمؤ منين ) به چه دليل افضل از آدم هستى ؟
حضرت بياناتى فرمود كه خلاصه اش اين است كه براى آدم (ع ) همه قسم وسايل رحمت و راحت و نعمت در بهشت فراهم بود، فقط از يك درخت گندم منع گرديد و او راضى نشد و از آن درخت نهى شده خورد و از بهشت و جوار رحمت حق خارج شد. ولى خداوند مرا از خوردن گندم منع ننمود من به ميل و اراده خود چون دنيا را قابل توجه نمى دانستم از گندم نخوردم .
كنايه از آن كه كرامت و فضيلت شخص در نزد خدا به زهد و ورع و تقوى است هر كس اعراض او از دنيا و متاع دنيا بيشتر است ، قطعا قرب و منزلت او در نزد خدا بيشتر و منتهاى زهد اين است كه از حلال غير منهى اجتناب نمايد.
عرض كرد: (انت افضل ام نوح ؟) شما افضل هستيد يا نوح (ع )؟
فرمود: (قال انا افضل من نوح ) من از نوح برتر هستم .
عرض كرد: (لم ذلك ) چرا افضل هستيد از نوح ؟
فرمود: نوح قوم خود را به سوى خدا دعوت كرد، آنها اطاعت نكردند به علاوه اذيب و آزار بسيار به آن بزرگوار نمودند تا درباره آنها نفرين كرد، (رب لاتذر على الارض من الكافرين ديارا)(402)
اما من بعد از خاتم الانبياء (ص ) با آن همه صدمات و اذيت هاى بسيار فراوانى كه از اين امت ديدم ابدا درباره آنها نفرين نكردم و كاملا صبر نمودم (چنانچه در ضمن خطبه معروف شقشقيه فرمود: (صبرت و فى العين قذى و فى الحلق شجى )(403)
صبر نمودم در حالى كه در چشم من خاشاك و در گلويم من استخوان بود.
كنايه از اينكه نزديك ترين مردم خدا كسى است كه صبرش بر بلا بيشتر باشد.
عرض كرد: (انت افضل ام ابراهيم ؟) شما افضل هستيد يا ابراهيم (ع )؟
فرمود: (قال : انا افضل من ابراهيم ) من افضل از ابراهيم هستم . ابراهيم عرض كرد: (رب ارنى كيف تحيى الموتى قال : اولم تؤ من قال بلى ولكن ليطمئن قلبى الاية )(404)
ولى ايمان به جايى رسيده كه گفتم : (لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا) اگر پرده ها بالا رود و كشف حجب گردد يقين من زياد نخواهد شد.
كنايه از آن كه علو درجه شخص به مقام يقين او مى باشد كه واجد مقام حق اليقين شود.
عرض كرد، (انت افضل ام موسى ؟) شما افضل هستيد يا موسى (ع )؟
فرمود: (قال : انا افضل من موسى ) من افضل هستم .
عرض كرد: به چه دليل شما افضل از موسى هستيد؟
فرمود: وقتى خداوند موسى را ماءمور به دعوت فرعون كرد كه او به مصر برود، عرض كرد: (قال رب انى قتلت منهم نفسا فاخاف ان يقتلون . واخى هارون هو افصح منى لسانا فارسله معى ردا يصدقنى اخاف ان يكذبون .)(405)
موسى گفت : اى خدا من از فرعونيان يك نفر را كشته ام و مى ترسم كه (به خون خواهى و كينه ديرينه ) مرا به قتل برسانند، و با اين حال اگر از رسالت ناگزيرم هارون را نيز كه ناطقه اش فصيح تر از من است با من شريك در كار رسالت فرما تا مرا تصديق كند كه مى ترسم اين فرعونيان سخت تكذيب رسالتم كنند.
اما من وقتى رسول اكرم (ص ) از جانب خدا ماءمورم كرد كه بروم در مكه معظمه بالاى بام كعبه آيات اول سوره برائت را بر كفار قريش قرائت نمايم . با آن كه كمتر كسى بود كه برادر يا پدر يا عمو يا دايى يا يكى از اقارب و خويشانش به دست من كشته نشده باشند مع ذلك ابدا نترسيدم ، اطاعت نموده تنها رفتم ماءموريت خود را انجام دادم آيات سوره برائت را برخواندم و مراجعت نمودم .
كنايه از آن كه فضيلت شخص با توكل به خداست هر كس توكلش بيشتر است فضيلتش بالاتر مى باشد موسى (ع ) به برادرش اتكاء و اعتماد نمود ولى اميرالمؤ منين (ع ) توكل كامل به خدا و اعتماد به كرم و لطف عميم ذات ذوالجلال حق نمود.
(قال : انت افضل ام عيسى ؟ قال انا افضل من عيسى قال لم ذلك ).
عرض كرد: شما افضل هستيد يا عيسى (ع )؟
فرمود: من افضل از عيسى هستم .
عرض كرد: چرا شما برتر هستيد؟
فرمود: پس از آن مريم (س ) به واسطه دميدن جبرييل در گريبان او، به قدرت خدا حامله شد همين كه موقع وضع حمل رسيد وحى شد به مريم كه :
اخرجى عن البيت فاءن هذه بيت العبادة لابيت الولادة .
از خانه بيت المقدس بيرون شو زيرا كه اين خانه محل عبادت است ، نه زايشگاه و محل ولادت و زاييدن فلذا از بيت المقدس رفت در ميان صحرا پاى نخله خشكيده عيسى به دنيا آمد.
اما من وقتى مادرم فاطمه بنت اسد را درد زاييدن گرفت در حالتى كه وسط مسجدالحرام بود به مستجار كعبه متمسك گرديده و عرض كرد: الهى به حق اين خانه و به حق آن كسى كه اين خانه بنا كرده درد زاييدن را بر من آسان گردان . همان ساعت ديوار خانه شكافته شد، مادرم فاطمه را با نداى غيبى ، دعوت به داخل خانه نمودند كه : (يا فاطمة ادخلى البيت )
فاطمه ، مادرم وارد شد و من در همان خانه كعبه به دنيا آمدم .
اين قضيه اشاره دارد به آن كه مرتبه اول شرف مرد به حسب و نسب طاهريت مولد است هر كه روح و نفس و جسد او پاكيزه باشد او افضل است .
(از اين امر پروردگار به فاطمه بنت اسد در دخول كعبه معظمه و نهى از مريم (س ) از وضع حمل در بيت المقدس با توجه به شرافت مكه معظمه بر بيت المقدس شرافت فاطمه (س ) بر مريم و شرافت على (ع ) بر عيسى (ع ) معلوم مى شود).(406)

 

401-سوره ضحى ، آيه 11 
402-سوره نوح ، آيه 26
403-نهج البلاغه خطبه شقشقيه
404-سوره بقره ، آيه 160
405-سوره قصص ، آيه 34 33.
406-1.شبهاى پيشاور، ص 473.
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213
2.على (ع ) قهرمان ارزش ها ص 218 213 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: