درنده خويى قاتل على (ع )

عبدالرحمن بن ملجم ، قاتل امام على (ع )، شخصى عقده اى ، خشن ، اخمو و درنده خو بود، و در مقدس مآبى ، لجاجت و يك دندگى عجيبى داشت ، هنگامى كه تصميم بر قتل امام على (ع ) گرفت ، به كوفه آمد، و قصد خود را مخفى مى داشت ، تا فرصتى براى كشتن على (ع ) به دست آورد.
روزى در حالى كه شمشير خود را بر دوش نهاده بود، به بازار رفت و ديد جمعيتى جنازه اى را تشييع مى كنند، مسلمانان جلوتر بودند و كشيشان مسيحى در پى جنازه روان بودند و انجيل مى خواندند، ابن ملجم همچون برج زهر مار به آنها گفت : (واى بر شما اين ديگر چيست كه مسلمانان و مسيحيان با هم جنازه اى را تشييع مى كنند؟!)
گفتند: ابجربن جابر كه مسيحى بود از دنيا رفته ، ولى پسرش حجار، مسلمان و سالار قبيله بكر بن وائل است ، مسلمانان به احترام پسرش ، و كشيشان مسيحى به خاطر تشييع پدر آمده اند.
ابن ملجم گفت : (به خدا قسم ، اگر براى انجام مقصودى بزرگ تر نيامده بودم همه اين مردم را با شمشير مى زدم ).
اين ناپاك زاده پركينه ، هنگامى كه بر فرق همايون على (ع ) ضربت زد و آن حضرت را به شهادت رسانيد، دستگير شد، عبدالله بن جعفر (برادر زاده و داماد على (ع ) او را گرفت و دو دست و پاى او را قطع كرد، و به چشمانش ميل سوزان كشيد (ولى بى تابى نكرد و خاموش بود) عبدالله دستور داد زبان او را ببرند، او در اين هنگام بى تابى كرد.
عبدالله پرسيد: (چرا دست و پايت را بريدم و بر چشمهايت ميل سوزان كشيديم ، بى تابى نكردى ، ولى در مورد بريدن زبان بى تابى مى كنى ؟)
ابن ملجم پاسخ داد: از اين ترسيدم كه بعد از بريدن زبانم ، ساعاتى زنده بمانم و نتوانم ذكر خدا بگويم !(380)

 

380-ترجمعه اخبار الطوال دينورى ، ص 262 261 سفينة البحار، ج 2 ص 506 فرحة الغرى ص ‍ 10.
 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: