اتمام حجت اميرالمؤ منين (ع )

سلمان مى گويد: وقتى شب شد على (ع ) حضرت زهرا (س ) را سوار بر چهار پايى نمود و دست دو پسرش امام حسن (ع ) و امام حسين (ع ) را گرفت ، و هيچ يك از اهل بدر از مهاجرين و انصار را باقى نگذاشت ، مگر آن كه به خانه هايشان آمد و حق خود را برايشان يادآور شد و آنان را بر يارى خويش فرا خواند. ولى جز چهل و چهار نفر، كسى از آنان دعوت او را قبول نكرد. حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهاى تراشيده و در حالى كه اسلحه هايشان را به همراه دارند بيايند و با او بيعت كنند كه تا سرحد مرگ استوار بمانند.
وقت صبح شد جز چهار نفر كسى از آنان نزد او نيامد. (سليم مى گويد:) به سلمان گفتم : چهار نفر چه كسانى بودند؟
گفت : من و ابوذر و مقداد و زبير بن عوام .
اميرالمؤ منين (ع ) در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: (صبح نزد تو مى آييم ) ولى هيچ يك از آنان غير از ما نزد او نيامد. در شب سوم هم نزد آنان رفت ولى غير از ما كسى نيامد.(179)

 

179- چرا على (ع ) شمشير نكشيد؟
 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: