صـراط

صـراط
معاد در قرآن - 45
صراط به معناى «راه» است. مسير ميان دو مكان را «صراط» مى ‏گويند. كه غالباً با نشانه‏ هايى علامت گذارى شده است. اما صراط و راه گاهى هم در غير راه‏ هاى مكانى استعمال مى ‏شود. گفته مى‏ شود: راه زندگى، راه پيروزى، راه پيشرفت و... در اين موارد راه عبارت مى‏ شود از يك سلسله رفتارى كه انسان را در رسيدن به هدف معين كمك مى ‏كنند.
انسان در اين جهان خواه ناخواه به سوى مرگ و جهان آخرت ره‏سپار است.
قرآن مى‏گويد: «اى انسان همانا كه تو با كمال جديت به سوى پروردگارت رهسپار هستى و او را ملاقات خواهى كرد.» (1)
فاصله بين ولادت تا مرگ و مجموعه عقايد و افكار و اخلاق و گفتار و كردار و حركات انسان، در اين مدت يك مسير واقعى، ولى مكانى نيست انسان خواه ناخواه بايد آن را طى كند. مى ‏توان آن را به عنوان صراط و راه زندگى معرفى كرد.
1. انشقاق (84) آيه 6 : «يا أَيُّها الإِنْسانُ إِنَّك َ كادِحٌ إِلى رَبِّك َ كَدْحاً فَمُلاقِـيهِ».
انسان در پيمودن اين مسير يا در خط مستقيم حركت مى ‏كند كه نزديك‏ترين و هموارترين و آسان‏ترين و بى‏ خطرترين راه‏هاست و در قرآن «صراط مستقيم» ناميده شده است. يا از صراط مستقيم انحراف مى‏ يابد و در وادى‏ هاى ضلالت، سرگردان خواهد شد. قرآن كريم پرستش خداى يگانه و تسليم در برابر فرمان‏ هاى او را كه از فطرت پاك انسان نشأت مى‏ گيرد «صراط مستقيم» معرفى مى‏ كند كه پيامبران الهى مردم را بدان سوى دعوت مى‏ كردند:
ـ «همانا كه خدا پروردگار من و شماست او را پرستش كنيد و همين است راه راست.» (1)
ـ «و اين صراط مستقيم پروردگار توست. آيات قرآن را براى گروهى كه پند مى ‏گيرند بيان كرديم.» (2)
ـ «بگو: همانا كه پروردگارم مرا به صراط مستقيم هدايت كرده است، دين استوارى كه ملت ابراهيم بدان دين پاك هدايت يافته بودند و از مشركان نبود، بگو كه نماز و نيايش من، و زندگى و مرگم براى پروردگار جهان است.» (3)
ـ «اى فرزندان آدم آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را پرستش نكنيد كه دشمن آشكار شماست و اين كه مرا بپرستيد و اين صراط مستقيم است.» (1)
1. آل عمران (3) آيه 51 : «إِنَّ اللّهَ رَبِّى وَرَبُّـكُمْ فَاعْبُدُوهُ هـذا صِراطٌ مُسْتَقِـيمٌ».
2. انعام (6) آيه 126: «وَهـذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقِـيماً قَدْ فَصَّلْنا الآياتِ لِقَوْمٍ يَذَّ كَّـرُونَ».
3. همان، آيات 161 ـ 162: «قُلْ إِنَّنِى هَدانِى رَبِّى إِلى صِراطٍ مُسْتَقِـيمٍ دِيناً قِـيَماً مِلَّةَ إِبْراهِـيمَ حَنِـيفاً وَما كانَ مِنَ المُشْرِكِـينَ * قُلْ إِنَّ صَلاتِى وَنُسُكِى وَمَحْياىَ وَمَماتِى لِلّهِ رَبِّ العالَمِـينَ».
بنابراين صراط مستقيمِ رجوعِ به سوى خدا ودخول بهشت برين عبارت است از: مجموعه عقايد صحيح، اخلاق نيك، احكام و قوانين شريعت كه به وسيله پيامبران الهى فرستاده شده است. صراط مستقيم يك راه بيش نيست و هر راه ديگرى جز آن راه فرعى و انحرافى است. قرآن در آيات ذيل مى‏فرمايد:
ـ «كسانى كه به جهان واپسين ايمان ندارند از صراط انحراف يافته‏اند.» (2)
ـ «و هر كس كه كفر را جاى ‏گزين ايمان كند بى‏شك راه درست را گم كرده است.» (3)
ـ «كسانى كه از راه خدا گمراه شوند عذابى سخت خواهند داشت چون روز حساب را فراموش كرده‏ اند.» (4)
ـ «كسانى را كه ستم كردند و همپايگان آنها و آن‏چه را به جاى خدا پرستش كردند گرد آوريد و به صراط دوزخ هدايت كنيد.» (5)
بنابراين صراط شيوه زندگى است كه در همين جهان و از هنگام تولد آغاز مى ‏شود و تا قيامت ادامه دارد. اين راه به دو راه تقسيم مى ‏شود: صراط مستقيم و صراط‏ هاى انحرافى و غير مستقيم. صراط مستقيم عبارت است از مجموعه عقايد صحيح، اخلاق نيك، احكام و قوانين شريعت و صراط‏ هاى انحرافى عبارتند از: عقايد باطل، اخلاق زشت، گفتار و كردار ناشايسته و خلاف شريعت. پوينده اين راه انسانى است كه با اختيار خود يكى از اين دو راه را انتخاب مى‏ كند و در آن قدم بر مى ‏دارد.
1. يس (36) آيات 60 ـ 61 : «أَلـَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِـى آدَمَ أَنْ لا تَعْـبُدُوا الشَّـيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِى هـذا صِراطٌ مُسْتَقِـيمٌ».
2. مؤمنون (23) آيه 74: «وَ إِنَّ الَّذِينَ لايُـؤْمِنُونَ بِالآخِـرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَـناكِـبُونَ».
3. بقره (2) آيه 108: «وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الكُفْرَ بِالاْءِيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِـيلِ».
4. ص (38) آيه 26: «إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الحِسابِ».
5. صافات (37) آيات 22 ـ 23: «اُحْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْواجَهُمْ وَما كانُوا يَعْبُـدُونَ * مِنْ دُونِ اللّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الجَحِـيمِ».
اين مسيرى است واقعى نه اعتبارى، هر انسانى با انتخاب نوع ايمان، اخلاق، نيت‏هاى خود در باطن ذات يا در مسير انسانيت، بندگى، قرب به خدا، كمال و نورانيت حركت مى ‏كند، يا در مسير حيوانيت، درنده خويى، تاريكى، دورى از خدا و سقوط در وادى‏ هاى هولناك ماديت رهسپار است، هر انسانى در همين جهان واقعاً در يكى از اين دو مسير حركت مى‏كند گرچه از آن غافل باشد. همين مسير بعد از مرگ و در عالم برزخ و قيامت ادامه دارد، و به بهشت يا دوزخ منتهى مى‏گردد؛ به عبارت ديگر، مى ‏توان گفت: صراط در قيامت باطن همين صراط دنيوى است كه در آن‏جا آشكار مى‏ گردد. در احاديث بدين معنا اشاره شده است.
مفضل بن عمر مى ‏گويد: از حضرت صادق عليه‏السلام سئوال كردم: صراط چيست؟ فرمود: راه معرفت و شناخت خداى عزّوجلّ، صراط دو صراط است: صراط در دنيا و صراط در آخرت. اما صراط در دنيا عبارت است از امام واجب الاطاعه، هر كس در دنيا او را بشناسد و از دستوراتش پيروى كند، در آخرت از صراطى كه به صورت پلى بر جهنم نهاده شده عبور مى‏ كند.
و هر كس او را در دنيا نشناسد (و از رهنمودهاى او بهره نگيرد) در آخرت قدمش مى‏لغزد و در جهنم سقوط مى‏كند. (1)
از امام حسن عسكرى عليه‏السلام نقل شده كه فرمود: «صراط مستقيم دو صراط است: صراط در دنيا و صراط در آخرت، طريق مستقيم در دنيا به حد غلو (زياده‏روى) نرسد و از كوتاهى بالاتر باشد، يعنى مستقيم باشد و به سوى باطل تمايل نداشته باشد. و صراط آخرت عبارت است از راه مؤمنان به بهشت كه مستقيم است و از بهشت به سوى دوزخ و غير دوزخ تمايل پيدا نمى ‏كند.» (2)
ابوهريره از رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نقل كرده كه فرمود: جبرئيل بر من نازل شد و گفت: آيا تو را بشارت ندهم به چيزى كه به وسيله آن از صراط عبور كنى؟ گفتم: چرا، گفت: تو با نور خدا عبور مى‏كنى و على با نور تو كه از نور خداست، و امت تو با نور على كه از نور توست و هر كس كه خدا برايش نورى قرار ندهد نورى نخواهد داشت. (3)
1. بحارالأنوار، ج8 ، ص66 : «مفضّل بن عمر قال: سألت أباعبداللّه عليه‏السلام عن الصراط فقال: هو الطريق إلى معرفة اللّه عزّوجلّ و هما صراطان: صراط في الدنيا و صراط في الآخرة. فأمّا الصراط الذي في الدنيا فهو الإمام المفروض الطاعة، من عرفه في الدنيا و اقتدى بهداه مرّ على الصراط الذي هو جسر جهنّم في الآخرة، و من لم يعرفه في الدنيا زلّت قدمه عن الصراط في الآخرة فتردّى في نار جهنم».
2. التفسير الامام حسن العسكرى، ص44.
3. بحارالأنوار، ج8 ، ص69 : أبوهريرة عن رسول‏اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله أنه قال: «أتاني جبرئيل فقال: أُبشّرك يا محمد! بما تجوز على الصراط؟ قال قلت: بلى، قال تجوز بنوراللّه، و يجوز عليّ بنورك و نورك من نوراللّه، و تجوز أمّتك بنور عليّ و نور عليّ من نورك. و من لم يجعل الله له نوراً فما له من نور».
شيخ مفيد فرمود: صراط در لغت به معناى راه است و به همين جهت، دين «صراط» ناميده شده است چون راه رسيدن به ثواب است، از همين رو، ولاء و پيروى از حضرت على و امامان معصوم عليهم‏السلام صراط ناميده شده است. لذا اميرالمؤمنين عليه‏السلام فرمود: من صراط مستقيم خدا و دست‏گيره محكمى هستم كه قطع نمى ‏شود. بدين معنا كه شناخت و تمسك به او راه به سوى خداوند سبحان است.» (1)
ابوبصير از حضرت صادق عليه‏السلام نقل كرده كه فرمود: «مردمى كه بر صراط عبور مى‏ كنند مختلف هستند. صراط دقيق‏تر از مو و تيزتر از شمشير است. گروهى از مردم مثل برق از آن مى‏گذرند و عده‏اى ديگر مانند دويدن اسب و دسته‏اى با دست و پا و سينه، و جمعى به صورت پياده و بعضى به صراط آويزان شده‏اند، گاهى آتش دوزخ آنها را فرا مى ‏گيرد و گاهى رها مى‏ سازد.» (2)
بنابراين عبور همه عابران از صراط يك‏سان نيست، بلكه بستگى دارد به مقدار شناخت آنها از دين و شريعت و به مقدار تعهد و التزام آنها به قوانين شريعت و اجتناب از گناهان و معاصى.
شناخت دقيق صراط مستقيم ديانت و تعهد و التزام به آن و عدم انحراف از آن كارى بس دشوار است كه نياز به توفيق الهى دارد، به همين جهت، مسلمان در همه نمازهاى واجب و مستحب خود، همواره از خدا مى‏ خواهد كه او را به صراط مستقيم هدايت كند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ المُستَقِـيمَ».
1. همان، ص70.
2. همان، ص64 : أبوبصير، عن أبيعبداللّه الصادق عليه‏السلام قال: «الناس يمرّون على الصراط طبقات و الصراط أدقّ من الشعر و أحدّ من السيف، فمنهم من يمرّ مثل البرق. و منهم من يمرّ مثل عدو الفرس، و منهم من يمرّ حبواً، و منهم من يمرّ مشياً، و منهم من يمرّ متعلّقاً قد تأخذ النار منه شيئاً و تترك شيئاً».


امام خمينى در باره صراط مى‏گويد:
ما الآن در صراط مستقيم، همان صراطى كه يك طرفش دنياست، يك طرفش عاقبت و ما الان در صراط داريم حركت مى‏ كنيم. اين پرده كه برداشته شد آن وقت صراط جهنم كه از متن جهنم مى ‏گذرد؛ يعنى آتش دوزخ را گرفته، اين از وسط اين جا مى‏گذرد. بايد از اين جا عبور كنيد. دنيا همين جور است فساد كه همان آتش است بر شما احاطه كرده، بايد از بين همين فساد عبور كنيد به طورى كه سالم عبور كنيد. (1)
و مى‏فرمايد: ما همه در صراط هستيم و صراط از متن جهنم عبور مى ‏كند، باطنش در آن عالم ظاهر مى ‏شود. و در اين جا هر انسانى صراطى مخصوص به خود دارد، و در حال سير است، يا در صراط مستقيم كه منتهى به بهشت مى‏شود و بالاتر، و يا صراط منحرف به چپ يا منحرف به سوى راست كه هر دو به جهنم منتهى مى‏شوند. (2)
و مى‏فرمايد: آن صراطى كه تا جهنم كشيده شده است، اگر مستقيم در اين عالم حركت كنيد از آن صراط مستقيماً رد مى‏ شويد، جهنم باطن اين دنياست اگر مستقيم از اين راه رفتيد و طرف چپ يا طرف راست
1و1. معاد از ديدگاه امام خمينى، ص278.
منحرف نشديد از صراط در اين عالم هم مستقيم عبور مى‏كنيد و به چپ يا راست متمايل نمى ‏شويد كه اگر به چپ متمايل بشويد به جهنم است و اگر به راست متمايل بشويد جهنم است. (1)
1. همان، ص281.

منبع : معاد در قرآن
نویسنده : آیت الله امینی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن