سينه اى كز معرفت گنجينه اسرار بود

zahra_58

 

سينه اى كز معرفت گنجينه اسرار بود
كى سزاوار فشار آن در و ديوار بود
طور سينا تجلّى مشعلى از نور شد
سينه سيناى وحدت ، مشتعل از نار بود
آن كه كردى ماه تابان پيش او پهلو تهى
از كجا، پهلوى او را تاب آن آزار بود
گردش گردون دون بين ، كز جفاى سامرى


نقطه پرگار وحدت ، مركز مسمار بود
صورتش نيلى شد از سيلى كه چون سيل سياه
روى گيتى زين مصيبت تا قيامت تار بود

از شاعر محترم آقاى كمپانى .

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن