وَاِيابُ الْخَلْقِ اِلَيْكُمْ، وَحِسابُهُمْ عَلَيْكُمْ؛
بازگشت خلق به سوى شما و حساب آن ها با شماست.
برگشت و رجوع خلق به سوى ائمّه عليهم السلام است. راغب اصفهانى درباره واژه «اياب» اين گونه مى نويسد:
الأوب: ضرب من الرجوع وذلك أنّ الأوب لا يقال إلاّ في الحيوان الّذي له إرادةٌ والرجوع يقال فيه وفي غيره.1
بنابراين بيان، «اياب» از رجوع اخص است. در قرآن مجيد آمده است:
(إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ)؛2
همانا بازگشت آن ها به سوى ماست. سپس حسابشان بر ماست.
يعنى اياب خلايق به سوى ما و حساب آن ها بر ماست و ما طرف حساب آن ها هستيم.
از يكى از معاصرين ما كه ادّعاى علم مى كند سؤال شده: نظر شما درباره زيارت جامعه چيست؟
در پاسخ گفته: زيارت جامعه درست نيست؛ چرا كه در آن عبارتى هست كه با نص قرآن منافات دارد. قرآن مى فرمايد:
(إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ).
همانا بازگشت آن ها به سوى ماست. سپس حسابشان بر ماست.
در زيارت جامعه مى گويد: وَاِيابُ الْخَلْقِ اِلَيْكُمْ، وَحِسابُهُمْ عَلَيْكُمْ؛ «بازگشت خلق به سوى شما و حساب آن ها با شماست».
از طرف ديگر، زيارت جامعه درباره ائمّه عليهم السلام غلوّ دارد و غلوّ هم باطل است. پس زيارت جامعه صحّت ندارد(!)
شكى نيست كه هر چه با قرآن مجيد تعارض و تنافى داشته باشد مزخرف است، امّا آيا واقعاً اين جمله غلوّ است و با قرآن منافات دارد؟
1 . المفردات فى غريب القرآن: 30.
2 . سوره غاشيه (88): آيه 25 و 26.