فَالرّاغِبُ عَنْكُمْ مارِقٌ، وَاللاّزِمُ لَكُمْ لاحِقٌ، وَالْمُقَصِّرُ فى حَقِّكُمْ زاهِقٌ؛
بنابراين، هر كس از شما رو بگرداند، از دين خدا بيرون شده است و هر كس با شما ملازم باشد (به دين خدا) رسيده است. هر كس در حقِّ شما كوتاهى كند، نابود است.
اين فاء، فاء تفريع است؛ يعنى اين فراز بر آن چه كه قبل گفته شده، مترتّب شده و نتيجه آن مى باشد.
خداوند متعال ائمّه را نصب كرده كه مبيّن فرائض، مقيم حدود و ناشر شرايع او باشند؛ به طورى كه سنّت آن ها سنّت خدا و تمام افعالشان تجلّى اراده الاهى است، ناگزير «فالرّاغب عنكم مارق» خيلى طبيعى است. در كجاى اين عبارات غلوّ وجود دارد؟!
البته اگر كسى بگويد: من قبول ندارم كه خداوند ائمّه را نصب كرده است؟ با چنين فردى بايد بحث كرد و براى او بايد به اثبات رساند كه ائمّه عليهم السلام براى بندگان، به عنوان راهنما نصب شده اند؛ در صورتى كه طرف، عناد و مرض نداشته باشد، امّا غلوّى در كار نيست.
گفتنى است كه اين سه جمله در فراز مذكور هر كدام از يك موضوع و محمول مركّب است.
واژه «رغبت» در لغت عرب چنين وضع و استعمال شده كه اگر با حرف «في» يا «إلى» تعديه بشود به معناى اقبال مى باشد و اگر با حرف «عن» تعديه بشود به معناى ادبار و اعراض خواهد بود.