از انبيا و ائمّه عليهم السلام علاوه بر ميثاق توحيد و عبادت خدا، ميثاق دعوت مردم به آن اخذ شده، لذا به حضرت رسول خطاب شده:
(قُلْ هذِهِ سَبيلي أَدْعُوا إِلَى اللّهِ)؛1
(اى پيامبر!) بگو: راه من اين است كه همه مردم را به سوى خدا (يكتاپرستى) دعوت كنم.
در آيه ديگر مى فرمايد:
(قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبّي وَلا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا)؛2
(اى پيامبر!) بگو: من تنها پروردگارم را مى خوانم و هيچ كس را شريك او قرار نمى دهم.
در آيه اى ديگر مى خوانيم:
(تَدْعُونَني لاَِكْفُرَ بِاللّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزيزِ الْغَفّارِ)؛3
شما مرا دعوت مى كنيد كه به پروردگارم كافر شوم، و شريكى كه به آن آگاهى ندارم براى او قرار دهم، و حال آن كه من شما را به سوى خداوند نيرومند و بسيار آمرزنده دعوت مى كنم.
روشن است كه اين دعوت و فراخوانى لوازمى دارد كه به مواردى از آن ها اشاره مى نماييم.
1 . اين هايى كه به سوى خداوند متعال آن گونه كه با خدا ميثاق بسته اند دعوت مى كنند، نخست بايد خودشان به آن چه ديگران را دعوت مى كنند عامل باشند.
اين مفاد همه آياتى است كه خوانديم؛ بلكه در آيه اى به صراحت به پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله چنين مى فرمايد:
(لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ)؛4
(اى پيامبر!) اگر براى خدا شريك قرار بدهى مسلّماً اعمالت نابود مى گردد.
2 . در راه دعوت بايد استقامت داشته باشند، قرآن كريم مى فرمايد:
(فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ)؛5
همان گونه كه به تو دستور داده شده است، استقامت كن!
3 . در هر زمان و در هر مكانى با هر فردى و يا جامعه اى كه آن ها را مى خواهند دعوت كنند بايد آن گونه كه مناسب و لازم است دعوت كنند. اين همان آيه مباركه اى است كه مى فرمايد:
(ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ)؛6
با علم و دانش، و پند و اندرزهاى نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آن ها (مخالفان) از راه نيكوترى به مناظره بپرداز.
البته در مورد اين آيه بعداً توضيح خواهيم داد.
4 . به آن چه كه بر آن ها وحى شده دعوت كنند. قرآن كريم مى فرمايد:
(وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ اْلأَقاويلِ * لاََخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ * ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتينَ)؛7
اگر سخنى دروغ و به ناحقّ بر ما مى بست ما او را با قدرت مى گرفتيم سپس رگ قلبش را قطع مى كرديم.
5 . دعوت كننده بايستى در مقابل ناملايمات صابر باشد. از اين رو به پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله خطاب شده:
(فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ)؛8
(اى پيامبر!) صبر كن همان گونه كه پيامبران اولوا العزم صبر و شكيبايى كردند.
روشن است كه صبر لازمه دعوت است. بنابر آن چه گذشت وقتى ما در زندگى ائمّه اطهار سلام اللّه عليهم مطالعه مى كنيم مى بينيم كه آن ها اين ميثاق را با خداوند متعال داشته اند و همواره آن را تأكيد و تقويت و اين گره را محكم كرده اند.
البته، ميثاق بين خدا و ائمّه دو گونه بوده است:
1 . ميثاق عام، كه ائمّه چون انبيا اين ميثاق را داشته و بدان عمل نموده اند.
2 . ميثاق خاصّ، كه هر كدام از اهل بيت ـ از جمله صدّيقه طاهره ـ تكاليف خاصّه اى داشته و به عمل آن ها پيمان بسته و به خوبى عمل نموده اند.
1 . سوره يوسف (12): آيه 108.
2 . سوره جنّ (72): آيه 20.
3 . سوره غافر (40): آيه 42.
4 . سوره زمر (39): آيه 65.
5 . سوره هود (11): آيه 112.
6 . سوره نحل (16): آيه 125.
7 . سوره الحاقه (69): آيه 44 ـ 46.
8 . سوره احقاف (46): آيه 35.