فصل نهم: شرط لازم براي مغفرت حق

ketabe-asare-etemad-be-emam-zaman

يکي از جلوه هاي رحمت بيکرانه خداي متعال، مغفرت او است. از اسماء او غفور، غفار، تواب، غافر الذنب وخير الغافرين است که خداوند صد وده بار در قرآن به اين اوصاف، توصيف گرديده است. ولي برخورداري از مغفرت خداوند متعال، شرائطي دارد که مهمترين آنها شرط ايمان است. (يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ). اي قوم ما، دعوت پيامبر را اجابت کرده، به او ايمان آوريد تا خداوند، گناهان شما را ببخشايد وشما را از عذاب دردناک پناه دهد.(23) بدين جهت کساني که از ايمان بهره ندارند، از اين رحمت واسعه الهي بي بهره اند، حتَّى در صورت شفاعت اولياء خدا، آنان، مورد فضل ومغفرت حق قرار نمي گيرند. (اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ). اي پيامبر، اگر براي آنان طلب مغفرت نمايي يا اينکه اين کار را نکني، حتَّى اگر هفتاد بار هم براي آنها استغفار کني، خدا هرگز آنان را نمي آمرزد، زيرا آنان به خدا وپيامبرش کافرند.(24) در فصل دوم نيز بيان کرديم که از شرائط لازم ايمان، اعتقاد به ولايت دوازده امام ومحبت آنان وبيزاري از دشمنان آنان است. لذا کسي که از نعمت ولايت اهل بيت ومعرفت امام زمان عليه السلام برخوردار نيست، از رحمت حق در عالم آخرت وشفاعت اولياء خدا بي بهره خواهد بود. امام صادق عليه السلام در ذيل آيه شريفه: (وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى). بدرستي که من بسيار آمرزنده ام کسي را که توبه کند، ايمان داشته باشد وعمل نيکو انجام دهد آن گاه به هدايت رهنمود گردد.(25) فرمودند: آيا نديدي که خداوند چگونه (مغفرت خويش را به ولايت ما) مشروط کرده است؟ زيرا توبه وايمان وعمل صالح سودي ندارند، مگر اينکه فرد هدايت شود. بخدا قسم اگر فرد، در راه بندگي تلاش فراوان نيز کند، اعمال او پذيرفته نمي شود مگر اينکه هدايت شده باشد. راوي گويد: عرض کردم: قربانت شوم، بسوي چه کسي هدايت شده باشد؟ فرمودند: بسوي ما.(26) ...

بدين روي براي رحمت حق ومغفرت او وشفاعت اوليائش در مواقف سهمگين عالم آخرت، راهي جز ولايت آل محمد صلى الله عليه وآله وسلم ودر زمان ما، محبت ومعرفت امام زمان عليه السلام وانتظار ظهور آن حضرت وجود ندارد. رسول خد صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند: (حبّي وحبّ أهل بيتي نافع في سبعة مواطن أهوالهنَّ عظيمة: عند الوفاة، وفي القبر، وعند النشور، وعند الکتاب، وعند الحساب، وعند الميزان، وعند الصراط). حب من واهل بيت من در هفت جايگاه که بشدت هراسناک مي باشند، سودمند است: در لحظه مرگ ودر داخل قبر ودر حشر ونشر وبهنگام (دادن) نامه اعمال ودر زمان محاسبه اعمال ودر موقف سنجش اعمال ودر (گذر) از پل صراط.(27) اين مطلب، فقط در آثار ما شيعيان نيامده، کتب اهل سنت نيز بدان اقرار دارند. در روايتي که آنان از رسول اکرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل کرده اند، آمده است: (معرفة آل محمّد براءة من النار، وحبّ آل محمّد جواز على الصراط، والولاية لآل محمّد أمان من العذاب). معرفت آل محمد شرط دوري از آتش جهنم است ودوستي آل محمد لازمه عبور از صراط است وولايت آل محمد باعث محفوظ بودن از عداب الهي است.(28)

محبت اهل بيت عليهم السلام آن چنان رحمت الهي را بر انسان سرازير مي کند که حتَّى اگر غير مسلماني يافت شود که محب اهل بيت باشد، گر چه به علت عدم ايمان به ديگر مباني دين، راهي به بهشت برين الهي ندارد، ولي با محبت اهل بيت، از عداب الهي در جهنم مصون خواهد ماند. ابن عباس گويد: مردي يهودي بشدت به حضرت علي عليه السلام علاقه داشت، ولي قبل از اينکه مسلمان شود مرد. بعد از مرگ او، خداي بزرگ فرمود: اما او را از بهشت من بهره اي نيست، ولي اي آتش او را بي قرار مکن.(29) ولي دنيا، دار حجاب است وبسياري از اين حقائق بر حواس ما پوشيده است. حقيقت اينست که ما در لحظه چشم بستن از دنيا وچشم گشودن به حقائق عالم آخرت است که بزرگي نعمت ولايت واهميت آن را در مي يابيم. امام صادق عليه السلام پس از آنکه لازمه ايمان را معرفت امام زمان عليه السلام معرفي کردند، به بيان آثار اخروي اين معرفت پرداخته، فرمودند: (وأحوج ما يکون أحدکم إلى معرفته إذا بلغت نفسه هيهنا _ وأهوى بيده إلى صدره _). در لحظه مرگ آن هنگام که جان شما به سينه برسد، بيش از هر زمان ديگر به معرفت امام نيازمنديد.(30) پس چه بهتر که تا نفس باقي است، در مسير ولايت اهل بيت بکوشيم وبا امام زمان عليه السلام آشنا شويم. وشيريني محبت آن بزرگوار وپدران گرامش را در قلب خويش احساس نماييم تا شايد مورد لطف ورحمت ومغفرت حق قرار گيريم.
(23)سوره احقاف: 31.
(24)سوره توبه: 80 .
(25)سوره طه: 82 .
(26)تفسير قمي: 420؛ وسائل الشيعه 1: 96/ ح 19.
(27)خصال 2: 12؛ بحار 27: 158/ ح 3.
(28)الغدير 2: 324، به نقل از الصواعق المحرقة/ ابن حجر: 139.
(29)بحار 39: 258.
(30)کافي 2: 21/ ح 9.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن